آقای دهدشتی، مشکل مدیران هستند نه پژوهشگران!
رضا صادقیان – خورنا وضعیت ناروشن و در بسیاری مواقع ناامید کننده پژوهش و تحقیق در کشورمان برای اهل قلم روشن است. بسیاری از اهل تحقیق راهکارهایی را جهت رونق بخشیدن به تحقیقات ارایه دادهاند بلکه این گره کور باز شود و یا اندکی از محکم بودنش کاسته شود گویا این تلاشها به نتیجهای قابل لمس منجر نشده است. اینکه مسولان امر تحقیقات را ارج نمینهند و یا با کمترین بودجه و گاه بدون بودجه توقع معجزه دارند نیز داستان خاص خود را دارد. ولی در مجموع چنین پدیدهای مخفی نیست و به سادگی هر چه تمام میتوان از کم و کیف وضعیت بغرنج پژوهش باخبر شد. مهم حل نمودن بخشی از این داستان است و نه نقل کردن مشکلات روشن و عیان!
بدون شک مسولان کشوری و استانی هم از این امر تا حدودی و با توجه به مسولیتهای مدیریتی باخبر هستند، به عنوان نمونه بنگرید به وضعیت کارهای پژوهشی در دانشگاههای کشور و تحقیقات کلاسی، اکثر کسب کنندگان علم و دانش در دانشگاههای کشور با مراجعه به کافینتها و یا جستجو در اینترنت مقالات دیگران را میدزدند و با نام خویش به استاد ارایه میدهند، معمولا بالای چنین سرقتهای ادبی هم نام و نشان خودشان را مینویسند. اصلا چه کسی است که از چنین رویههایی به کلی غلط و اشتباه خبر نداشته باشد؟ ولی راهکار کدام است؟ فعالیتهای دفاتر ارتباط دانشگاه و صنعت در کدام حوزه قابل ارزیابی است؟
نماینده مردم آبادان در مجلس همین جریان پرغصه وضعیت پژوهش در کشور را مجدد نقل کرده است و در جلسه “تجلیل از پژوهشگران برتر آبادان” گفتهاند: مشکلات جامعه نشان می دهد که پژوهش های فعلی به حد مطلوب نرسیده است. پژوهش به این معنی است که بتوانیم “راحت تر” زندگی کنیم.
بخش دوم و یا جمله دوم وی را میتوان چندان دقت نکرد ولی خواندن چنین جملاتی از زبان نماینده مجلس به سادگی قابل چشم پوشی نیست. روشن نیست چگونه و براساس کدام معیارها و یا شاخصها “پژوهش” به “راحتی” منجر میشود و یا پژوهش نکردن و استفاده ننمودن از تحقیقات به زندگی سخت و دشوار، اگر چنین بود ما ایرانیها باید با سختترین شرایط زندگی میکردیم. اینکه چنین راحتی شامل حال شخص پژوهشگر مربوطه هم خواهد شد و یا خیر معلوم نیست، ولی بازگو کردن چنین سخنی اگر خبرگزاری خورنا درست نقل کرده باشد جای پرسش و پاسخی جداگانه از نماینده مردم آبادان طلب میکند. بگذریم.
اما جمله اول ایشان صرفا نقل کردن یک دغدغه است و نه بیشتر. همه میدانند سرقت ادبی و دزدی از دانش دیگران حتی در بالاترین سطح اساتید دانشگاهی هم دیده میشود، ولی راه برون رفت طلب میکند و نه بازگو کردن آن چیزهایی که بسیاری میدانند! بازگو کردن دغدغهها و مشکلات را برجسته کردن در جایگاه خودش بسیار مهم و ارزشمند است ولی به تکرار افتادن و عمل نکردن به آن گفتهها هر شنوندهای را خسته و بیحوصله میکند، آدمی را یاد مصوبههای دولت نهم و دهم میاندازد که تعدادشان از هزاران بیشتر میشد ولی در عمل همان مصوبات بود و دیگر هیچ.
در بخش دیگری از خبر میخوانیم؛ دهدشتی با بیان اینکه بیشترین پژوهش های کشور در حوزه کشاورزی انجام می شود، افزود: متاسفانه پژوهشها در کارخانههای کشاورزی بلااستفاده مانده که این موضوع ناشی از فاصله گرفتن جامعه از پژوهشگران و همچنین پژوهشگران از جامعه است.
سخن جناب دهدشتی ایرادهای خاص خود را دارد. بسیاری از پژوهشهای صورت گرفته در حوزه نفت، گاز و کشاورزی و یا دیگر میدانهایی که ارتباط مستقیم به کارهای اجرایی پیدا میکنند برآمده از مشکلات موجود است، اشخاص و یا سازمان خاصی عهدهدار پژوهش درباره موضوع تحقیق میگردند، اینکه چرا چنین تحقیقاتی با صرف هزینههایی زیاد و یا کم بلااستفاده باقی میماند را باید در جایی دیگر جستجو نمود و نه فاصله گرفتن پژوهشگران از جامعه.
چنین اشارههایی تنها ما را با اصل ماجرا بیگانه میکند و گمان میبریم که مشکل در رابطه میان محقق و جامعه است و کلاف سردرگمی میسازد که رهایی از آن نیاز به انبوهی نیرو و دانش دارد؛ در صورتی که چنین نیست. هر کدام از تحقیقات صورت گرفته و بلااستفاده انعکاس دهنده مشکلات امروز و حتی دیروز جامعه ایران و ایرانی است، نوشتههایی که تلاش دارند گرهای بگشایند و نه اینکه فاصلهای میان خود و جامعه و یا دیگری ایجاد نمایند! ایراد اساسی به مدیریتهای خسته و بدون برنامه است، مدیرانی که با کمترین دانش و تجربه در جایگاهی قرار میگیرند که جایشان نیست. مدیریتهایی که فقط در پی امروز را به فردا رساندن هستند، مدیری که تمام تلاشهایش فقط انجام دادن پژوهش و خرج کردن ردیف بودجه مربوطه است بدون شک به همان راهی میرود که برگههای تحقیق را بایگانی نمایند، چون قدر و اندازه تحقیقات را نمیداند و بیشتر علاقهمند است شمارگانی کاغذ به برگههای بایگانی بیفزاید تا از قبل همین برگهها کارنامهای پربارتر ارایه دهد و مزایایی بیشتر دریافت نماید.
امید آنکه چنین وضعیتی تاسف باری با تلاش مسعولان دلسوز کشوری و استانی به حداقل برسد، بیان نمودن و نقل دوباره دانستهها و آدرس نادرست دادن به شنونده مشکلی را حل نخواهد نمود.