بررسی موفقیتهای استاندار در سیل اخیر؛ از شاخص «خانه نرفتگی» تا شاخص «اخذ امضا»!
علی چاروسائی مدیرمسئول خبرگزاری خورنا نوشت: بالاخره سیل در خوزستان فروکش کرد و آبها در آغوش تالاب ها و هورها و خلیج فارس آرام گرفتند. خانواده های سیل زدگان سر زندگی خود برگشتند .ظاهرا گروهها و نهادهای بازرسی مشغول کار خود هستند ، دستگاههای اجرایی در حال تهیه و تکمیل گزارش ها هستند و پیگیری هایی برای پرداخت مطالبات وعده داده شده نیز در جریان است.
غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان ،یکی از مقامات مسئولی است که بیشتر از دیگران در زمان سیل ،در تیررس انتقادات بوده است و از نظر کاری نیز یکی از کسانی بوده است که شاید بیشترین فشارها را تحمل نموده است. از طریق حلقه اطراف ایشان و برخی رسانه های حامی وی ،اخبار و گزارش هایی مبنی بر شب نخوابی و خانه نرفتگی ایشان منتشر شده است که تلاش می کرد پای کار بودن ایشان را برجسته کرده و به خوبی نشان دهد.
آنانکه از قبل شریعتی را می شناختند می دانند که در شرایط عادی هم خیلی رابطه نزدیکی با خواب و استراحت نداشته است و بیشترین زمان خواب ایشان شاید در حدود ۳ یا ۴ ساعت در شبانه روز بوده است. این موضوع را جوانان و دوستان نزدیک شریعتی که بعدها به حلقه نرگس معروف شدند بیشتر می دانند.
قطعا شریعتی در این سیل که زمان آن بدلیل شیب کم و پهناور بودن دشت خوزستان و تنگ تر شدن مسیل ها در طول ادوار گذشته، به درازا کشیده شد ،بدلیل کم تجربگی ایراداتی داشته است و البته موفقیت هایی نیز بدست آورده است.
این یادداشت در نظر دارد از زاویه ای دیگر ،موفقیت های دکتر شریعتی را بیان کند. زاویه ای که نزدیکان شریعتی و خود شریعتی هر چند به آن واقف هستند اما حاضر به بیان شفاف واقعیت ها و انگیزه های پنهان آن نیستند!!
۱-شاخص خانه نرفتگی :
یکی از موفقیت های شریعتی و رسانه های اطرافش، معرفی شاخصی جدید به حوزه مدیریت اجرایی بوده است که شاید بتوان از آن به عنوان “شاخص خانه نرفتگی” در زمان بحران نام برد. شاید در نگاه خواننده، این موضوع به طنزی بیشتر شبیه باشد اما وقتی تعریف و تمجید برخی مسئولان و نویسندگان را در این مورد می بینیم این شاخص بیشتر رنگ واقعیت به خود پیدا می کند. خصوصا اینکه رئیس جمهور نیز به این موضوع (که البته صحت و سقم آن – این همه خانه نرفتگی- هم خیلی مشخص نیست) افتخار کردند. قصه های رمانتیکی که برخی قلم بدستان در مورد حضور همسر ایشان در چندین نوبت برای مداوا و احیای وی نوشته اند ،شاخص “خانه نرفتگی” را در زمره ارزش های معنوی جدید نیز قرار داده است.
۲-بزرگنمایی و ایجاد حساسیت بالا:
سیل در استان خوزستان، خسارت هایی به بار آورده است. روستاهایی را به زیر آب برده و محصولات کشاورزی و گندمزارهایی که در مسیر بوده را نابود کرده است. این از خصوصیات همه سیل ها در همه جای دنیاست و شدت و حدت آن نیز متفاوت است. اتفاقا بدلیل سوءمدیریت ها خسارات به بار آمده فراتر از حد تصور خواهد بود. این را بعدا و در پسا سیل متوجه خواهیم شد.
اما شریعتی در برخورد با این سیل چگونه عمل کرده است و آیا توانسته است از این تهدید به عنوان یک فرصت استفاده کند؟
بخشی از این پاسخ را باید به گذر زمان سپرد و در اینکه در آینده چه تغییراتی ساختاری در استان رخ خواهد داد باید جستجو کرد. اما در نگاه خود شریعتی بعنوان یک آدم سیاسی زیرک ،باید دید که تا چه حد به اهداف خود نزدیک شده است؟و تا چه میزان از سیل به نفع خود و در جهت ماندگاری خود استفاده کرده است؟ و تا چه حد توانسته است سختی کنترل و مدیریت سیل را بزرگتر نشان دهد؟
بعضی معتقدند شریعتی بخاطر عملکرد نه چندان مطلوب و سوء مدیریت ها از یک طرف و آزرده خاطر کردن دوستان و حامیان سیاسی خود از سوی دیگر ، مخالفان زیادی را در سالهای مسئولیتش برای خود ذخیره کرده است. طوری که درجه مخالفت اصولگرایان در این مدت کاهش یافته و شیب مخالفت اصلاح طلبان و اعتدالیون به شدت افزایش یافته است.
بخش دیگر مخالفان شریعتی ، شهروندانی هستند که معتقدند در دوره شریعتی مورد ظلم بیشتری واقع شدند و کم توجهی ها افزایش داشته است.(خصوصا مناطق سیل زده). حتی در مواردی بصورت مستقیم مورد توهین واقع شده اند. نقدهای مختلف نخبگان و فعالان سیاسی و اجتماعی ، چکیده ای از این نارضایتی های قومی است که عملکرد شریعتی آن را شدت بخشیده است.نارضایتی هایی که برای دولت و نظام گران تمام شده است.
اما این همه مقدمه گفته شد تا سیّاسی شریعتی در استفاده از پتانسیل مخالفان خود در همراهی با وی در بحران سیل بیان شود. شریعتی تلاش زیادی کرده است که بحران را فراتر از حجم آن نشان دهد تا پس از پایان آن ،ادعا کند که او مرد بحران و مدیریت بحران بوده است و توانسته است بدون تلفات جانی ، بحران را مدیریت کند. همان چیزی که قلم بدستان اطراف شریعتی این روزها آنرا تکرار می کنند.
اگر به مصاحبه ها ،اطلاعیه ها و اخباری که بصورت روزانه و ساعتی پخش می شد توجه شود ،دیده می شود که هر روز دستور تخلیه شهری یا قسمتی داده می شد. این بحران سازی خصوصا در مورد اهواز خیلی برجسته تر بود . چرا که اولا از نظر ملی اهواز شرایط ویژه تری داشته است ثانیا پیش بینی اینکه سیل در خود اهواز شرایط حادی ایجاد نخواهد کرد و قابل کنترل خواهد بود کار پیچیده ای نبود. به یاد بیاورید جمله ای مانند “اهواز نجات پیدا کرد” را تا انگیزه های پنهان برخی موضع گیری ها و غوغا سالاریها پیدا شود. ۰ در حالی که واقعیت چیزی فراتر از یک آب گرفتگی در بعضی نواحی نبوده است. کارون پرخروش هر چند پر شده بود اما برای بسیاری ساکنان ساحلی آن امری عادی بوده است و به همین دلیل کمترین توجهی به اطلاعیه های استانداری نمی کردند. سایر شهرها نیز تقریبا شرایط مشابهی داشتند.
همگان می دانند که شدت و حدت سیل در بالا دست و استانی مانند لرستان و تلفاتی که ایجاد کرده است به مراتب بیشتر از خوزستان بوده است اما آنچنان سرو صدایی در حد خوزستان ایجاد نکرده است. شاید یکی از دلایل آن رویکردی بوده است که استاندار خوزستان در پیش گرفته بود. رویکردی که مقاصد خاصی را دنبال می کرد.
در واقع شریعتی از فرصت بوجود آمده استفاده کرده و ذهنیت مخالفان خود را مدیریت کرده است بطوری که هم آوا با وی در حال بزرگنمایی بیش از اندازه سیل و عجیب و غریب قلمداد کردن بحران بوده اند. نکته جالب توجه این بود که نخبگان مناطق سیلزده، در حالی که مخالف شریعتی بودند ،با سناریوی پنهان دکتر شریعتی نیز همراستا شدند و در این موسیقی ساختگی با وی هم ساز شدند بدون اینکه خود متوجه باشند. و البته شاید بدلیل برخی کم توجهی ها ناچار بودند فریاد های بلندتری داشته باشند.
۳- تحمیل خواسته خود به دولت :
سیلی که انتهای آن مشخص بود و اینکه بالاخره پس از طی مسیر طبیعی خود تمام می شود ،دفتر جدیدی را پیش روی شریعتی گشود که احتمالا برای ایشان افزودن چند برگی جدید به تقویم دوره مسئولیت ایشان باشد. تقویمی که به نظر می رسید تا قبل از سیل در حال بسته شدن بود.
شاید این تصویر سازی دکتر شریعتی به کمک تریبون رسمی و رسانه های در دست، پوششی بر سوء مدیریت های پیشین وی باشد. لا اقل انتظاری که ایشان و اطرافیانش از این سناریو دارند چیزی کمتر از این نمی باشد.
هرچند اضافه شدن متوالی مهره هایی چون وزیر نیرو در کنار شریعتی برای تصمیم گیری بهتر و پوشش ضعف های وی از سوی دولت تاییدی بر برخی ناتوانی های استاندار است اما احتمال دارد به خاطر مقاومت در برابر تخریب مخالفان سیاسی دولت ،رئیس جمهور باز هم چند صباحی در مورد تعویض ایشان تامل کند. بیان جمله ای در مورد استاندار که حمایت روحانی را از ایشان قلمداد می کند نیز قطعا در همین راستا بوده است.
و این نیز یکی از بازی های سیاسی موفقی است که شریعتی برای بیشتر ماندن در عمارت استانداری از خود نشان داده است.
۴- استراتژی اخذ امضاء :
سازماندهی برخی مرکز نشینان که به استان سفر کرده اند جهت تعریف و تمجید از استاندار، خصوصا در دو سال اخیر ،به رویه ای ثابت بدل شده است . بصورتی که هر وزیر و معاون و مشاوری که از پایتخت به قصد انجام ماموریتی یا بازدید و تفریحی به استان سفر می کرد، به هر طریقی تشویق به شرکت در مسابقه جمله سازی در تایید استاندار می شد. این وضعیت همچنان ادامه دارد (خصوصا در جریان سیل)بطوری که با ورود هر گروه جدیدی به اهواز،تن مخالفان و منتقدان شریعتی به لرزه می افتد که این بار قرار است کدامین آیه دروغین نازل شود؟
در طول سفر نامبردگان ، تیم های تدارکات آموزش دیده ای ، با اکرام و اطعام و احسان مناسب، تلاش می کردند که در بین گشت و گذارها و گفت و شنودها، از دررالکلام میهمانان صاحب منزلت، مروارید خود را صید نمایند و جمله یا جملاتی در تعریف و تمجید از استاندار سختکوش را در آراس نامه کتابت نمایند به رسم تاریخ نگاری. هرچه جایگاه و منصب مداحان پایین تر بود جملات ساخته شده، چرب تر و پرآب تر بوده است.
به گونه ای که در طول همه ادوار گذشته،هیچ استانداری را نمی توان پیدا کرد که از سوی میهمانان تهرانی این همه مدح و ستایش شده باشد. اکثر این مداحان، کمترین اطلاعاتی در مورد شرایط استان نداشته اند و غالبا آنچه گفته اند با شرایط حاکم بر استان و نگاه مردم متفاوت بوده است. این رویه تا حدودی موفقیت آمیز بوده است . زیرا همین ستایشگران پس از بازگشت به پایتخت ، ماموریت خودرا نزد سیاسیون اصلاح طلب و مقامات بلندپایه دولت ،ادامه می دادند.
تعریف رئیس جمهور البته دلیل دیگری دارد و در واقع سرپوش گذاشتن به مشکلاتی بوده است که منتقدان ،دولت را به آن متهم می کنند.
اگر به موارد چهارگانه فوق در روزهای آینده، مواردی چون پر کردن کلیپ هایی از افراد مختلف که از استاندار محترم تعریف و تمجید می کنند ،اضافه شد تعجب نکنید و آنرا در لیست موفقیت های دکتر شریعتی قرار دهید.