چگونه سرمایه اجتماعی در ایران را اندازه بگیریم؟/ کاوه بهلولی قشقایی
کاوه بهلولی قشقایی: می گویند شیخ کلینی درمسیر مسافرت و در بیابانی، به فردی می رسد که در راه مانده بوده و آن فرد از شیخ، طلب کمک می کند. شیخ نیز او را بر ترک اسبش سوار کرده و به مسیر خود ادامه می دهد. در بین راه، مسافر، خنجر خود را بیرون آورده و به شیخ می گوید که از اسبت پیاده شو و در صدد دزدیدن اسب شیخ بر می آید. شیخ نیز به راحتی اسب را تقدیم او می کند.
به گزارش زندگی سالم، شیخ در حالی که اسب را به دزد می داده است از او می خواهد که اگر کسی از او پرسید این اسب را از کجا آورده ای؛ بگو که از شیخ خریده ام! دزد، علت این تقاضای شیخ را می پرسد و شیخ در جواب می گوید: همه اسب مرا می شناسند و اگر مردم بدانند که در در بیابان، دزدان با این روش دزدی می کنند دیگر هیچ در راه مانده ای به مقصد نخواهد رسید! شیخ کلنی در قرن ها پیش، مفهوم سرمایه اجتماعی را بخوبی درک کرده بود.
پرده اول
کمتر از ۶۰ سال است که عبارت “سرمایه اجتماعی” در ادبیات محققان علوم اجتماعی پدیدار شده است، لیکن در همین عمر کوتاه، جایگاهی درخور را در بررسی جوامع و اجتماعات به خود اختصاص داده است. این عبارت یا واژه(سرمایه)، در مقایسه با سایر اشکال سرمایه استفاده می شود زیرا گفته می شود سرمایه اجتماعی منافعی مشابه سایر اشکال سرمایه دارد اگرچه مانند آنها قابل اندازه گیری نیست و تا حدودی گمراه کننده است. این مقوله امروزه به قدری اهمیت دارد که ادعا می شود ، سرمایه اجتماعی، می تواند منافع متعددی برای جوامع، دولتها، اشخاص و گروهها داشته باشد. سرمایه اجتماعی نه تنها رابطه افراد و اجتماع، بلکه رابطه آنها و و دولت متبوعشان را نیز می سنجد و به اندازه ای اهمیت دارد که در اولویت بندی ها، جایگاهی برتر نسبت به سرمایه مادی یا اقتصادی، به خود اختصاص می دهد و به عبارتی، هم راستای سرمایه انسانی می باشد و حتی، عده ای معتقدند که از سرمایه انسانی هم مهمتر است.
پرده دوم
مهمترین عنصر و اصلی ترین مولفه در شکل گیری این سرمایه در هر جماعتی، عنصر اعتماد است. اعتماد اجتماعی، حسن ظن فرد نسبت به افراد جامعه است . عناصر و جنبه های یک رابطه مبتنی بر اعتماد، عبارت اند از: صداقت، آگاه کردن دیگران در اطلاعات و عقاید و افکار و احساسات، احترام و ارزش قائل شدن برای طرف مقابل، حمایت از توانایی ها و شایستگی های طرف مقابل، تمایلات همیارانه و یاریگرانه و رفتارهای اعتمادآمیز .برای ایجاد اعتماد اجتماعی باید شرایطی فراهم شود تا مردم در کنار یکدیگر، احساس آرامش و امنیت کنند. به این منظور باید برای رفع تضادها و نابه سامانی ها در برقراری نظم و ثبات در جنبه های اقتصادی ـ اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه تلاش کرد؛ زیرا اعتماد اجتماعی در چارچوب روابط صحیح ، عادلانه و منصفانه شکل می گیرد. وجود اعتماد در بین افراد یک جامعه، از هر سرمایه ای، با ارزش تر است و می توان با استفاده از این سرمایه، هزینه ای زندگی، اعم از اقتصادی و غیر اقتصادی را کاهش داد و جالب تر اینکه، هر چه از این سرمایه، در جهت کاهش هزینه ها استفاده کنیم فربه تر می شود.
پرده سوم
چرا با این ویژگیها و منافعی که در سرمایه اجتماعی نهفته است کمتر مورد استفاده قرار می گیرد و چگونه این سرمایه نقصان می یابد؟ به دلیل عدم آشنایی با این سرمایه و نامحسوسی و ناملموسی این سرمایه و اقتضائات دنیای مدرن که بر اساس منافع فردی و محاسبات سود و زیانی، بنا شده است عنصر اعتماد و اعتماد اجتماعی، در معرض نابودی می باشد و چون شاکله اصلی این سرمایه، در اعتماد نهفته است، در جوامع مدرن و شبه مدرن، کمتر مورد استفاده قرار می گیرد و در خیلی از جوامع، اثری از این سرمایه به چشم نمی خورد. بر خلاف اشکال مرسوم سرمایه، سرمایه اجتماعی با مصرف نقصان نمییابد بلکه با مصرف از این منبع سرمایه، افزایش می یابد و بر عکس، در بلااستفاده ماندن کاهش می یابد! زیرا جوهر این سرمایه، در اعتماد نهفته است و اعتماد، شکل نمی گیرد مگر در ارتباط متقابل. بنابراین در جوامعی که ارتباطات کمتر است سرمایه اجتماعی به همان میزان کمتر می شود و به همین دلیل است که می گویند در جوامع سنتی، سرمایه اجتماعی بیشتری مشاهده می شود تا جوامع مدرن. زیرا در جوامع سنتی، ارتباطات از اعتماد مایه می گیرد و در جوامع مدرن از منافع!
پرده آخر
چگونه می توان به صورت دقیق، این سرمایه را در جوامع، اندازه گیری کرد؟ توافق گستردهای بر نحوه اندازه گیری سرمایه اجتماعی وجود ندارد و این خود به موضوعی برای بحث تبدیل شده است. چرا باید چیزی را که قابل اندازه گیری نیست سرمایه نامید؟ در حالیکه سایر سرمایه ها به راحتی قابل اندازه گیری هستند مثلا سرمایه اقتصادی یک کشور و یا سرمایه انسانی یک جامعه،به راحتی قابل اندازه گیری است. اگر چه به طور حسی می توان میزان سرمایه اجتماعی را در یک رابطه خاص اندازه گیری کرد اما محاسبه دقیق آن پیچیده به نظر می آید. این مشکل منجر به ایجاد معیارهای مختلف برای عملکردهای مختلف شده است. اما با همین اوضاع و احوال نیز، می توان معیارهایی را برای اندازه گیری این سرمایه اراپه داد. اگر نمی توان میزان اعتماد یا بی اعتمادی را در جامعه ای اندازه گیری کرد(قابل اندازه گیری نیست) می توان اثرات بی اعتمادی را در هر جامعه ای اندازه گیری کرد. ضمانت های ریز و درشتی که در ارتباطات؛ اعم از ادارت، سازمانها، بانکها، موسسات، و حتی خانواده ها و جمع های دوستانه مشاهده می کنیم نشان دهنده بی اعتمادی محض در بین یک جماعت می باشد و این به معنای عدم وجود سرمایه اجتماعی می باشد که نهایتا اثرات این بی سرمایگی در آمار مراجعین به دادگاه، تعداد طلاقها، حقوق های توقیفی ناشی از ضمانت، ضامن هایی که از ضمانت خود پشیمان گشته اند و… متجلی می شود. بهانه های متعددی که در هنگام تقاضای ضمانت از افراد، نشان دهنده میزان سرمایه اجتماعی در کشور ما می باشد! و هزاران مصداق دیگر که در این مقال نمی گنجد…