چرا «فیسبوک» نه، اما «کلوب» آری؟!
خورنا: فیسبوک و کلوب، دو سایت اینترتی هستند که از جهاتی شبیه یکدیگرند و امروزه شمار بسیاری از کاربران اینترنتی ایران را به خود جذب میکنند و از این دو، اولی آمریکایی و دیگری ایرانی است. در مقایسه این دو میتوان گفت، فیس بوک مورد توجه شخص باراک اوباما بوده، اما کلوب کاملا شخصی است و هرگز از طرف رییسجمهوری مورد توجه قرار نگرفته است.
به گزارش «تابناک»، آنانی که سر رشتهای در امور پشت پردهای سایتها دارند، استفاده از فیسبوک برای کاربران را توصیه نمیکنند، ولی با وجود تشابههایی که کلوب با فیس بوک دارد، هرگز از کلوب انتقادی نشده است.
در این گزارش به گفتوگو با کارشناسان جنگ نرم و اینترنت پرداختهایم و علت را از آنها جویا میشویم که «چرا فیس بوک نه اما کلوب آری» و مقایسهای خواهیم داشت بین کلوب و فیس بوک از نظر اجتماعی.
«فیس بوک» و سرقت اطلاعات شخصی کاربران
سلمان شفق، کارشناس جنگ نرم به خبرنگار اجتماعی «تابناک» میگوید: اگر بخواهیم تعریفی از این دو داشته باشیم، میتوان گفت فیسبوک ماشین مخوف جاسوسی ایالات متحده آمریکاست و کلوب در واقع فضایی است که میتوان از آن به عنوان یک چاقو تعبیر کرد؛ چاقویی که میتوان با آن رفع نیاز کرد و یا از آن ضربه دید.
شفق درباره بازدید ایرانیان از این دو سایت میگوید: بازدید ایرانیان از فیسبوک، بسیار بیشتر از کلوب است. با وجود این که کلوب فضایی ایرانی است، اما هرگز نتوانسته از لحاظ سخت افزاری و نرمافزاری نیازهای کاربران را رفع کند؛ برای نمونه، شما در فیس بوک به راحتی میتوانید هم کلاسی دورهی دبستانتان را پیدا کنید، اما این کار در کلوب سخت تر است، چرا که کلوب مقدمه نرمافزاری آن را فراهم نکرده است. البته این سیستمها بیشتر برای قشر خاکستری مفید هستند و در بطن قضیه این سیستمها برای جاسوسی و جمع آوری اخبار به کار گرفته میشوند که برای کاربران متخصص خطرناک هستند.
این در حالی است که یکی از قابلیتهای سایت کلوب، خدمات کاریابی است و گردانندگان این سایت تلاش کرده اند با کمک ارتباطات به وجود آمده از طریق این شبکه اجتماعی و نیز دریافت خلاصه سوابق کاری اعضا (رزومه) به امر کاریابی هم کمکی کرده باشند؛ کمکی که با توجه به فضای حاکم بر این سایت و عضویت بیشتر اعضا با نامهای مستعار و جعلی، عقیم مانده است و چه بسا اگر موفقیتی حاصل شده بود، کلوب هم به سرقت اطلاعات شخصی اعضا محکوم میشد. این که اعضای این سایت وطنی تخصصها و شماره تماس خود را در اختیار سایت قرار نمیدهند، ریشه در بیاعتمادی به مدیران سایت دارد و شاید هم ناکارآمدی سایتهای مشابه داخلی در این زمینهها تأثیر منفی خودش را این گونه نشان داده باشد.
حمایت رئیسجمهور آمریکا از فیس بوک
شفق در پاسخ به این که فیسبوک و کلوب شخصی هستند یا خیر میگوید: فیسبوک برای ایالات متحده آمریکاست و به ظاهر خصوصی است، اما آشکارا هر ساله رئیس جمهور آمریکا در دفتر فیسبوک حاضر میشود و با کارکنانش دیدار دارد.
امسال باراک اوباما در این دفتر حضور داشت و با مدیر کل فیسبوک دیدار کرد. در مقابل کلوب ایرانی است و متعلق به محمد جواد شکوری مقدم است. وی علاوه بر «کلوب» صاحب سیستمهای گوناگون سایبری، از جمله یکی از برترین سایتهای بلاگردی داخل کشور (با رتبهای به مراتب بهتر از خود سایت کلوب) نیز هست.
وی ادامه میدهد: ما در کلوب میبینیم که به نظام جمهوری اسلامی حمله میشود و افرادی هستند که از این ماشین ایرانی در راستای مقاصد سیاسی خود استفاده کرده و به نظام حمله میکنند؛ اما ندیدیم تا به امروز رئیس جمهوری از کشورمان به دفتر شکوری مقدم رفته و با او عکس یادگاری بگیرد و سخنرانی کند؛ اما در آمریکا باراک اوباما این کار را انجام داد. درست است که در ظاهر فیسبوک یا توئیتر یا دیگر سیستمهای سایبری در آمریکا خصوصی هستند، ولی عملا در سیاست گذاریها شما میبینید که کاملا بر مبنای سیاست خارجی و داخلی و امنیتی آمریکا گام برمیدارند.
شفق میافزاید: مثالی میزنم. در فیس بوک بیشتر ویدیوهایی که علیه رژیم صهیونیستی گذاشته میشود، توسط مدیران یا روباتهای هوشمند فیس بوک به جرم کپی رایت پاک میشوند. در حالی که بسیار بسیار کلیپهایی هستند در فیس بوک که آپلود شده و حق کپی رایت را جدی نگرفته و هرگز مورد حذف قرار نمی گیرند. یکی از این کلیپها، سریال اریوال است؛ سریال ظهور ۵۲ بخشی که آشکارا به فراماسونری و دجال حمله کرده است و فیسبوک به بهانههای واهی مانع از پخش آن میشود. یوتیوب هم این کار را انجام میدهد. اینها نشان از این دارد که نحوه سیاستگذاری در این سایتها به هم نزدیک هستند و موازی با هم پیش میروند.
البته نکتهای که باید به نکات این کارشناس افزود که سایت کلوب با این رتبه فوقالعاده مرغوب در میان سایتهای ایرانی، سابقه یک بار فیلتر شدن به مدت چند روز را در کارنامه دارد؛ یعنی نه تنها حمایتی از ایشان از طرف مسئولین در کار نیست، بلکه ممکن است، با یک نتیجهگیری سهل انگارانه، بسیار ضربهپذیر و شکننده جلوه کنند و تا آستانه فروپاشی پیش بروند؛ یعنی به بهانه اینکه یکی از اعضا، مطلب نامناسبی را در پروفایل شخصیاش گذارده، ممکن است کل مجموعه متلاشی شود.
نکته ای که در مورد فیسبوک در حد یک شوخی مسخره است. همین شکنندگی بود که مدیران برخی سایتهای مطرح داخلی را مجبور کرد تا با انتشار نامه سرگشاده ای به عملکرد نهاد فیلترینگ گلایه داشته باشند و با بغض سرخوردگی، از ایشان بخواهند که نام سایتهایشان را از فهرست صفحه نخست سایت پیوندها (همان صفحه ای که با مراجعه به سایتهای فیلتر شده به آن هدایت میشوید و از قضا رتبه بسیار عالی هم نصیبش شده!) خارج کنند که گفته اند: «مرا به خیر تو امید نیست، …». نتیجه این نامه هم چیزی نبود جز اینکه مدیران نهاد فیلترینگ دعایشان را اجابت کردند و هیچ کدام از سایتهایی که مدیرانشان زیر نامه کذایی را امضا کرده بودند، اکنون در فهرست پیشنهادهای سایت پیوندها نماینده ندارند. شاید بی انصافی باشد که این امر را حمایت نکردن از سایتهای داخلی بدانیم؛ این قضیه فراتر از این حرفهاست!
شفق تأکید میکند: البته نباید این نکته را فراموش کنیم که عملکرد نهاد فیلترینگ هم موجب شده که مدیران سایتهای داخلی با خودسانسوری شدید، مانع از فیلتر شدن سایتشان شوند و این سختگیریها گاها تا اندازهای برای اعضا آزار دهنده میشود که عکس پروفایلشان هم ممکن است توسط مدیران حذف شود (در سایت کلوب بخشی وابسته به مدیریت ایجاد شده که «پلیس کلوب» نام دارد و گاه حتی مطالبی را حذف میکند که در دیگر سایتهای مجاز داخلی منتشر شدهاند!)
چرا فیس بوک نه، اما کلوب آری؟
شروین پیکارجو، دیگر کارشناس اینترنت و جنگ نرم نیز در پاسخ به این پرسش که «چرا فیس بوک نه، اما کلوب آری؟» به خبرنگار «تابناک» میگوید: این ماشین مخوف جاسوسی که نامش فیس بوک است، امروزه حتی شماره تلفن کاربران را نیز میگیرد. زمانی که نام کاربری فرد پیشرفت میکند، پس از مدتی شماره تلفن وی را میگیرد و به آن شماره به صورت صوتی یا پیامک، کد فعال سازی میفرستد تا مطمئن شود، کاربر از کجا فعالیت میکند و چه ملیتی دارد.
وی میافزاید: علاوه بر این، کاربر با یک سلسله پرسشهای امنیتی روبهرو میشود؛ برای نمونه، نام محلهای که در آن بزرگ شده، نامم دوست نزدیک کاربر، یا جایی که مادرش متولد شده مورد سوال قرار میگیرد. این پرسشهای صرفا جنبه جاسوسی و ورود به حریم خصوصی افراد است؛ افزون بر این، هنگامی که کاربر کار با این ماشین جاسوسی را شروع میکند، باید پروفایلش را کامل کند. در این پروفایل اعتقاد مذهبی، جهت گیری سیاسی و کشور و شهر مورد سکونت او مورد پرسش قرار میگیرد. اگر کاربر از مجازی بودن اوضاع فارغ شود، حس میکند که مورد بازجویی قرار گرفته است.
پیکارجو بر این باور است: آنها روی روان و علایق کاربر سوار میشوند و از او اطلاعات میگیرند. فیسبوک به واقع یک ماشین مخوف جاسوسی است، اما با همه این اوصاف، ما باید نکتهای را در نظر بگیریم و آن این که بنا بر فرمایش مقام معظم رهبری، درست است که این فضا برای دشمن است، ولی ما باید از این فضا و فضاهای مشابه که از آن ضلالت منتشر میشود، برای نشر هدایت، استفاده کنیم و البته باید مراقبتهای لازم را داشته باشیم.
متأسفانه جوانان ما به شدت دلبسته این ماشین جاسوسی شدهاند و اطلاعات خود را در اختیار این سیستم میگذارند. همه آن چه گفته شد، در کلوب رخ نمیدهد. در اینجا پرسشهایی که به حریم شخصی افراد مربوط شود، پرسیده نمیشود و یا پاسخ به آنها اختیاری است و بنا بر نظارتهایی که بر آن وجود دارد، از اطلاعات کاربران نگهداری میشود.
بازیهای کلوب و فیسبوک
پیکارجو درباره بازیهای کلوب و فیسبوک و نقش جذب کاربر در آنها را این گونه بیان میکند: هر دو اپلیکیشن بازی دارند. کاربر میتواند بازی کند و دوستانش را نیز به بازی دعوت کند.
بازیهای فیسبوک بر مبنای دید جهانی هستند، ولی بازیهای کلوب ایران ویژگیهایی دارد که با عرف جامعه مطابق هستند. قطعا این به سلیقه افراد برمیگردد که کدام سیستم گیم را برگزیند، ولی من متأسفانه نحوه دعوت به بازی رو در فیسبوک کاملتر میدانم. اما آماری درباره شمار کاربرانی که از این بازیها استفاده میکنند، منتشر نشده است!
بازدید از فیس بوک و کلوب در مقایسه با هم
سعید تهرانی نیز درباره رتبه فیس بوک و کلوب به «تابناک» میگوید: تا این لحظه رتبه جهانی کلوب ۹۵۸ و فیسبوک ۲ است. نزدیک سه میلیون و پانصد بیست و چهار هزار سایت فیسبوک را لینک کردهاند، در حالی که تنها سه هزار و نهصد سایت، کلوب را لینک کردهاند. بازدید روزانه کلوب، یک میلیون و یکصد و چهل هزار و فیس بوک پانصد و پنجاه میلیون است. رتبه کلوب در ایران با وجود فیلتر نبودن ۱۰ و رتبه فیس بوک در ایران با وجود فیلتر ۸ است. این نشان از عمق نفوذ فیسبوک در ایران دارد. از نظر میانگین سنی، در هر دو از پانزده سال تا نود سال میبینید، ولی عموما میانگین سنی به ویژه در کلوب از جوانان هستند.
البته نباید از این نکته گذشت که کلوب تا مدتهای مدید با رتبه ای نزدیک پانزده، فعالیت میکرد و پس از فعالسازی کد «بارگذاری مجدد به صورت خودکار» (auto refresh) در نرم افزار سایت توانست رتبه اش را بهبود دهد.
فیس بوک با رنگ بحث سیاسی، کلوب با رنگ تفریح
این کارشناس اینترنت و جنگ نرم درباره نوع مطالبی که در این دو بیشتر دیده میشود میگوید: هماکنون در فیس بوک بیشتر مسائل سیاسی مطرح میشود. البته مسائل ضد فرهنگی نیز در جریان هستند که باید توسط فعالان فرهنگی با آن مبارزه شود، ولی در کلوب این گونه نبوده و عمده فعالیت کاربران بر مبنای تفریح است. نهایتا پیشنهاد میشود کاربران، در صورت فعالیت در فیس بوک از اطلاعات شخصی خود محافظت کرده و اجازه ندهند که آمریکا از اطلاعات شخصی آنها پروندهای تهیه کند.
این گزارش میافزاید: وقتی به اطلاعات فوق نگاه موشکافانه تری بیندازیم، از سویی به نظر میرسد که قیاس این دو، قیاسی معالفارق است، از این روی که یکی برای مخاطب فارسی زبان تهیه شده و از امکانات بسیار محدودتری بهره میبرد تا جایی که به گواه بیشتر کاربرانش، در ساعاتی از اوقات شب (نزدیک ساعت ۴ تا ۶ بامداد) عملا از دسترس خارج و سرورهایش دچار مشکل میشوند (ساعاتی که برای برخی از کاربران فارسی زبان این سایت در سایر کشورهای دنیا، زمان عادی روز است و احتمالا مشکل هر روزه سایت برایشان درک ناشدنی جلوه میکند) و در مقابل سایتی قرار دارد که بسیاری از زبانهای رسمی دنیا را پشتیبانی میکند و در ۲۴ ساعت شبانه روز آماده خدمات رسانی به کاربرانش است؛ بنابراین، شما میتوانید حتی با غیر هم زبانهایتان هم ارتباط داشته باشید و از دانستههای ایشان بهرهمند شوید.
از سوی دیگر، تسلط کاربران وطنی بر زبان فارسی هم مزیتی است که کلوب در کاربر دوست بودن برتری میدهد و همه ابزارهای تعبیه شده در نرم افزارش را به راحتی در دسترس اعضایش میگذارد؛ پس چه بهتر است که مسئولان امر زودتر به کمک این سایت وطنی بشتابند تا نگرانیهای گوناگون در مراجعه به سایت فیلتر شده فیس بوک، دستکم پر رنگتر نشود. گاهی بهتر است برای مقابله با دشمن، به تقویت سپاه خودجوش داخلی هم شتافت. تا چه مقبول افتد و چه در نظر آید.