نگاهی به آیینهای عزاداری در دهه محرم بهبهان
خورنا: هر شهر و منطقهای برای ایام خاصی همانند محرم آداب و رسومی داشته که شهرستان دارالمؤمنین بهبهان با قدمتی بالغ بر هفت هزار سال، از این قاعده مستثنی نیست.
به گزارش خبرگزاری فارس از بهبهان، پس از اینکه در سال شانزده هجری ارگان، شهر قدیمی بهبهان به وسیله “ابوموسیاشعری” و “عثمانبنابیعاص” سرداران اسلامی دوران “هجاجبنیوسف” بدون جنگ و خونریزی و با مباحثه به استدلال مذهبی فتح شد به تدریج دین مبین اسلام در منطقه ارگان گسترش یافت و مورد توجه و عنایت فرقههای ادیان متعددی که در این شهر وجود داشتند قرار گرفت و شیعه اثنیعشری نیز گروهی را به خود جلب و جذب کرد که آنان نیز نسبت به اشاعه آن همت کردند.
تا دوران صفاریان «قرن سوم هجری» ادیان دیگر به خصوص زرتشتی و یهودی هنوز بخش عظیمی از اهالی را تشکیل میداد اما چون یعقوبلیث خود شیعه و نسبت به دین اسلام علاقه بسیاری داشت با وجود آزادی عملی که در این خصوص حکمفرما بود پیروان شیعه و به طور کامل اسلام روزبهروز فزونی میگرفت.
* پیشرفت و اشاعه اسلام در بهبهان
با پیشرفت اسلام در منطقه و شناخت مردم از احکام دینی اسلام و آگاهی از وضعیت کربلا و برخورد خاندان معاویه به خصوص فرزندش یزید با امام حسین(ع)، بالا گرفتن اختلاف آنها، شهید شدن این امام در کربلا و مبارزات مردمی بهمنظور احقاق حق و مبارزه با ظلم و ستیزی که ریشه آن از قیام امام حسین(ع) الهام میگرفت، مردم منطقه ارگان نیز علاقه وافری نسبت به این واقعه و داستان کربلا و فرهنگ عاشورایی پیدا کرده و از خود نشان میدادند تا آنکه در دوران آلبویه و دهلمیان به خصوص در زمان “عضدالدوله دیلمی” که ارگان را به عنوان پایتخت بهاره خود انتخاب کرده بود، فعالیت مذهب شیعه بالا گرفت و برای اینکه فرهنگ عاشورایی گسترش یابد حکومت از آن حمایت کرده و خود در اشاعه آن همت کرد.
* روضهخوانی
چنانکه در زمان او بحث خطابه یا روضهخوانی در خصوص هر چه بیشتر شناسایی قیام امام حسین(ع) و مبارزه وی با ظلم و ستمپیشگان اموری ایجاد شد و مردم را به شرکت در این مجالس تشویق میکردند و روی همرفته روضهخوانی و مجالس وعظ در سرتاسر ارگان در زمان دهلمیان رونق گرفت به گونهای که میتوان گفت بهبهان که در آن موقع قسبهای فعال در شش کیلومتری جنوب ارگان و دشت بسیار زیبا و غنیای از لحاظ کشاورزی از لحاظ واقع شدن میان دو رودخانه مارون و خیرآباد بود؛ از این زمینه مذهبی استفاده کرد.
تا جاییکه ابوعبداللهبهبهانی که در قرن چهارم هجری در بهبهان میزیست و از فقههای معروف شیعه این منطقه بود، به استناد کتب به جا مانده در آن زمان به اشاعه شیعه اثنیعشری پرداخت و حوزه علمیهای در قسبه بهبهان تشکیل داد و خود چون فقیه عالیقدری بود، مردم با ذوق و شوق دستورات ایشان را پذیرفته و در احیا و شناخت فرهنگ عاشورایی فعالیت خوبی از خود نشان دادند.
* تعزیهخوانی
در این زمان علاوه بر روضهخوانی و مجالس ختم به سبک و دستورات مذهبی هیئتهای سینهزنی و تعزیهخوانی که آلبویه و دهلمیان مشوق آن بودند در بهبهان رواج پیدا کرد.
گفتنیست در این زمان فرقههای دیگر اسلامی علاوه بر بازماندگان زرتشتی و یهودی نیز مجالس مخصوص خود را داشتند و از طرف حکومتهای محلی، ممانعتی از آنها به عمل نمیآمد و هر فرد و تشکیلاتی سنت و رسوم خود را به جا میآورد و در کنار هم زندگی میکردند.
* تشکیل حوزه علمیه مذهبی شیعه در بهبهان
از قرن چهارم به بعد تا نیمه قرن هفتم که اختلافات میان مذاهب و حتی ادیان در شهر بالا گرفت سیدعمادالدین فقیه مشهور به مطهر، سید فقیه از طرف “خواجه نصیرالدین طوسی” مأمور شد به منظور اشاعه شیعه اثنیعشری و گسترش آن در منطقه بهبهان به این شهر مهاجرت کند.
وی در محلی که مقبره او قرار دارد حوزه علمیه مذهبی شیعه ایجاد کرده و فعالانه خود و فرزندانش در تشویق و ترویج شیعه دوازده امامی فعالیت کرده و اهالی شهر را فعالانه به مذهب شیعه گرایش دادند.
منقول است این زمان در بهبهان که کاملاً جانشین ارگان شده بود همه فعالیتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و به خصوص مذهبی رواج پیدا کرده و مساجد یکی پس از دیگری احداث و فعالانه در راستای گسترش فرهنگ شیعی اقدامات لازم به عمل آمد.
مهمترین مسئله در این زمان به وجود آمدن تعزیه و هیئتهای سینهزنی در دو ماه محرم و صفر علاوه بر روضهخوانی بود که بعدها به عنوان یک سنت به جا ماند و زمینهساز قرون بعدی شد.
* احداث مسجد جامع بهبهان
در زمان اتابکان مسجد جامع بهبهان احداث شد و در پایان قرن هشتم هجری، مسجد جامع که روبهرو به حوزه علمی مطهر سید فقیه بود جنبه اجتماعی، مذهبی و حتی سیاسی بیشتری پیدا کرد و این مسجد پایگاه مناسبی بهمنظور اجتماع مردم به خصوص در اعیاد مذهبی و دو ماه محرم و صفر شد که حکومتهای محلی نیز سعی بر آن داشتند که این مسجد از نظر عزاداری حسینی به خصوص روضهخوانی و سینهزنی پاسخگوی نیاز مذهبی اهالی باشد.
در این زمان محل سادات که در آن فرزندان سید فقیه که نسل در نسل افزایش یافته و از نظر مذهبی فعال بودند ساکن بوده و در حوالی مقبره سیدفقیه، مسجد جامع و بازار مبادلات کالا به کالا بود که پایگاه مذهبی شهر شد و علاوه بر جنبه اجتماعی، اقتصادی زمینه برای عزاداری حسینی نیز آماده شد.
محل سادات چون همه اهالی به خصوص افراد سرشناس آن چنانچه گفته شد سیدطباطبایی و خود را فرزندان به جا مانده از امام حسن مجتبی(ع) میدانستند، در گسترش فرهنگ عاشورایی تلاش بسیار کرده و خود بنیانگذار هیئتهای عزاداری سینهزنی بودند و روضهخوانی،شبیهخوانی و تعزیه را به صورت هنری بسیار جذاب و موثر خلق کردند که سایر محلات شهر نیز از آن اقتدا کردند.
این امور کم و بیش انجام میشد تا زمانی که سال ۱۳۸۰ هجری قمری حسین علی خان زنگنه از طرف شاه سلیمان صفوی به حکومت بهبهان و کهگیلویه منصوب شد.
وی که یکی از فقههای عالیقدر و بنیانگذار حوزه علمیه و مدرسه خیرآباد (قلعه مدرسه) بود با وجود گرفتاریهای حکومتی، با توجه به اینکه میان علمای اخباری و اصولی بهبهان اختلاف شدیدی به وجود آمده بود سعی در رفع اختلافات کرده، اصولگرایی را گسترش و خود نسبت به رفع اختلافات همت شایانی به خرج داد.
* فعالسازی مساجد بهبهان
در سال ۱۳۵۵ هجری قمری عالم ربانی وحید بهبهانی بهمنظور اتحاد مردم و حل اختلاف عالمان اخباری و اصولی به بهبهان مهاجرت کرده و مردم را یکپارچه به شیعه اثنی عشری با پایه و اساس اصولی و احکام شعری آشنا و مساجد را از هر نظر فعال کرد.
در این زمان باز محرم و صفر رونق بسزایی پیدا کرد و فرهنگ عاشورایی چنان گسترش یافت تا اینکه بعد از وی شهر بهبهان یکپارچه شیعه دوازده امامی و دوستدار صدیق خاندان ائمه شد.
منقول است که در اوایل قاجار که عالم ربانی قطبالدین علی بهبهانی (آموخوند) چنان در میان مردم فعالیت مذهبی را رواج داد که بهبهان یکپارچه مرید خاندان علوی شده و خود بقعه مبارکه وی در ماههای محرم و صفر محل تجمع سینهزنان، مداحان و روضهخوانان محلی شد و مقبره وی به عنوان کرامتدهنده هنوز پاسخگوی نیازهای مذهبی مردم است.
در این زمان چون حکومت قاجار خود به علت فعالیت علمای شیعه در پایتخت به خاندان حسینی علاقه نشان داده بودند،بهبهان کانون مداحان، نوحهسرایان، قصیدهگویان و فعالان مذهبی شد که امروزه در سراسر شهر و اطراف آن ۶۸ بقعه مبارکه امامزادگان وجود داشته و بر منطقه میدرخشند که این بقعهها تا به امروز پایگاه عزاداران حسینی بوده و ۱۰ روز اول محرم این بقعهها مملو از عزاداران حسینی است.
* تداوم هیئتهای عزاداری در بهبهان
هیئتهای عزاداری سینهزنی، روضهخوانی و شبیهخوانی تا دوران رضاخان روز به روز ادامه پیدا کرد.
در این دوران با وجود اینکه مشکلاتی برای مجالس عزاداری به وجود آمد ولی بهبهان فعال ماند چنانکه مجالس روضهخوانی را در دو ماه محرم و صفر در زیرزمین خانهها و در خارج از شهرها (در جالیزها و باغات) دور از مأموران حکومتی انجام داده و حتی شهرهای دیگر خوزستان را نیز تشویق به عزاداری در این دو ماه میکردند.
با این شرایط مداحان، نوحهسرایان، روضهخوانان و واعظان بهبهان به شهرهای دیگر خوزستان و اطراف مهاجرت کرده و در آنجا مراسم را برگزار میکردند. حوزههای علمیه بهبهان نیز در دو ماه محرم و صفر مبلغانی را به سراسر کهگیلویه میفرستادند و با روضهخوانی و هیئتهای سینهزنی محرم و صفر را در آن مناطق میگذراندند.
* برگزاری آداب ماه محرم در بهبهان
امروزه نیز بهبهان در خوزستان از شهرهای فعال مذهبی است و یک هفته قبل از محرم تمام محلات سیاهپوش شده و آماده هیئتهای عزاداری هستند.
اصولاً عزاداری ماه محرم به عنوان یک سنت (سنت عبارتست از رسمی که دیرینگی پیدا کند یعنی دارای قدمت و گذشته بسیار دور باشد) به جا مانده از فرهنگ اسلامی در ایران، دارای مدل فرهنگی خاصی است که از رسوم (رسم عبارت است از عادت روزمرهای که در اثر تکرار جزو رفتار ثانویه افراد میشود) مختلف بهره میگیرد.
هر فرهنگ از نظر جامعهشناسی دارای مدلهای خاص فرهنگی و زیر مجموعههای ویژه فرهنگی است که از رسوم مختلف به وجود میآید.
محرم در بهبهان به عنوان یک سنت دیرینه دارای رسومی است که به شرح آنان میپردازیم.
دولتی مختاران، پژوهشگر فرهنگعامه و جامعهشناس بهبهان در ادامه میافزاید: در پایان ماه ذیالحجه که در بهبهان به ماه حاجیها معروف است مردم بهبهان به استقبال محرم و صفر میروند.
ابتدا اکثر مردم در هر گروه سنی و با هر جنسیتی لباس سیاهی که قبلا آماده کردهاند را در اولین روز محرم پوشیده و به استقبال این ماه میروند.
* پخش نذورات
در این زمان هر یک از خانوادههایی که با تصورات قبلی نذوراتی را در نظر گرفتهاند برای تهیه آنها ابتدا وسایل مورد نیاز را خریداری و یا تهیه کرده و در روز معینی که معمولاً در ۱۳ روز اول محرم است به محیا کردن نذورات خود میپردازند که این نذورات بنا به قدمت و سنت به جا مانده از غذاها، خوردنیها و آشامیدنیهاییست که در تاریخ فرهنگ این شهر وجود داشته است.
حلوای قالبی (حلوایی که با خرما تهیه میشد به این صورت که هسته خرما را کشیده و با آرد بو داده و روغن مخلوط کرده و آنقدر هم زده تا به شکل خمیر درآید، سپس آن را پهن کرده و برش می زنند)، کتلی بقل (این نوع خوراکی عبارت است از باقلای پخته آماده شده که بر روی آویشن بهمنظور هضم آن ریخته شده است و کتلک عبارت است از نان محلی گرد و دایره مانندی که به وسیله خمیر خاص تخمیر شده تهیه شده و نرم و قابل هضم است، بهمنظور توزیع این خوراکی مقداری باقلا را در کاسه ریخته و تعدادی کتلک را بر روی آن قرار میدهند)، شربت آبلیمو (با توجه به لیموی معروف منطقه تنگتکاب بهبهان، بعضی از خانوادهها شربت آبلیمو را به عنوان نذر خود انتخاب میکنند) و بلبل دستی (این نان گاهی شیرین و گاهی ساده از آرد گندم و به صورت دایرهای و گرد تهیه میشود و پس از چرب کردن با روغن حیوانی آن را توزیع میکنند) از قدیمیترین نذورات مردم بهبهان است.
در اواخر به تدریج نوع نذریها دگرگون شد و بعضی از خانواده ها کباب شامی و نان بازاری مزین به کنجد را تهیه و توزیع میکردند.
در طول زمان و با بیشتر شدن ارتباط شهرها با یکدیگر، بهبهان از انزوای جغرافیایی بیرون آمد و نوع نذریها نیز دگرگون شد که میتوان از انواع چلوها با خورشتهای مختلف، شله زرد، حلوای ترک (این نوع حلوا از آرد برنج، شکر و روغن تهیه شده و سپس آن را به صورت قالبهای مخصوص بیرون آورده و توزیع میکنند) و حلوای بنجمی (این نوع حلوا از آرد گندم، شکر و روغن تهیه شده و به صورت مایع در ظروف خاص با نان محلی توزیع می شود) نام برد.
در سالهای اخیر با پیدایش ساندویچ بعضی از خانوادهها از نان محلی با پنیر، سبزی، خیار و گوجه (بنا به فصل) ساندویچ تهیه کرده و در روزهای تاسوعا و عاشورا میان مردم توزیع میکنند.
شایان ذکر است نذورات روزهای تاسوعا و عاشورا با دیگر روزها متفاوت است.
همچنین در این اواخر هر محلی در روز تاسوعا و عاشورا به طور دسته جمعی غذا تهیه کرده و توزیع میکنند که در این میان هر کس بنا به وضعیت اقتصادی خود کمکهایی را در قالب نقدی و جنسی به هیئت خود اهدا میکند.
به مجموعه این رسوم مجموعه فرهنگی گفته میشود که زیر مجموعه سنت عاشورا است.
* برگزاری رسوم محرم پس از انقلاب
در سالهای اخیر به خصوص بعد از انقلاب اسلامی سنن گذشته و رسوم آن بازسازی شده و بعضا به صورت مدرن و نو بر رسوم قبلی افزوده گشته اس، چنانکه مردم امروزه خود در خصوص عزاداری فعال شده و هیئتهایی در مسجد محل تشکیل داده و فعالانه از روز اول محرم در سیاهپوش کردن مساجد و نصب شعارهای مذهبی و چراغانی کردن محلات میپردازند و جوانان آمادگی خود را برای شرکت در عزاداری اعلان میدارند.
معمولاً روزهای اول و دوم ماه محرم هیئتها، محلات و مساجد بیشتر خود را آماده کرده و وسایل لازم را تهیه میکنند و از افراد برای شرکت فعالانه در مراسم عزاداری دعوت میکنند.
در شب چهارم هیئتهای سینهزنی و زنجیرزنی عزاداری خود را آغاز کرده و تا پایان عاشورا فعالیت خود را ادامه میدهند و هر محل و مسجد با گرمی و رقابت با محلات دیگر با نظم و ترتیب خاص و با حضور مداحان فعال سینهزنی و زنجیرزنی را تا پاسی از شب ادامه میدهند.
* برگزاری مراسم ماه محرم در شب
در بهبهان شبها را به این خاطر برای عزاداری برگزیدهاند که مردم در روز به امور اقتصادی و حل حوائج زندگی خود پرداخته و شبها با فراغتبال به عزاداری بپردازند.
سبک و مدل عزاداریها در هر محل بنا به وضعیت اقتصادی و اجتماعی و مداحان آن محل متفاوت است.
امروزه برعکس گذشته همه عزادارن لباس سیاه میپوشند تا حیثیت و ارزش عزاداری محفوظ و جنبه مردمی آن حفظ شود.
شایان ذکر است که در همین هنگام حسینیهها، تکایا و گاهی محلات نیز مجالس وعظ، خطابه و روضهخوانی داشته که این نیز تا پاسی از شب ادامه دارد.
کوچهها مملو از عزاداران و رفتوبرگشت هیئتهای عزاداری است، شهر یکپارچه عزادار و صدای مداحان، گریه سینهزنان و همهمه مردم فضای شهر را دگرگون میکند، هر تازه واردی که در این زمان به شهر بیاید غوغای شهر چنان او را مورد تأثیر قرار میدهد که ناخودآگاه به عزاداران میپیوندد. در یک نگاه شهر دیدنی و ماتمزده است.
در شب تاسوعا و عاشورا فعالیت عزاداران سینهزنی و زنجیرزنی به اوج خود میرسد؛ محلات با نظم و ترتیب خاصی زیر نظر نیروی انتظامی به امامزادگان رفته و به سینهزنی(واحد،سه سنگ،شور) و زنجیرزنی میپردازند.
چنانکه گفته شد در این راهپیمایی رقابت و سبقت جویی محلات از یکدیگر به حدی است که هر محلی تمام سعی خود را میکند که از دیگر محلات جلو افتاده و گوی سبقت را از دیگران برباید.
* مداحی در ماه محرم
همچنین مداحان خوشالحان با سبک و نوع خاص سینهزنی (واحد،سه سنگ،شور) قبلاً در نظر گرفته شده و محلات آنها تعیین شده است.
از این لحاظ در ایام محرم نوع نوحهخوانان و مداحان نیز با هم رقابت شدیدی دارند و هر محلی که بتواند مداح معروف و با تجربه و خوشالحانی را جذب کند محل آنها پرجمعیتتر، با شکوهتر و نامدارتر خواهد بود.
* آتش زدن خیمهها و برگزاری مراسم شام غریبان
پس از روز عاشورا و پایان آن که به قول تاریخ خیمهها را آتش زده و خانواده امام حسین(ع) در ناحیه نینوا پراکنده و بعضی از آنان در تاریکی شب گمشده و موجب اندوه فراوان این خانوادههای می شوند، در بهبهان مراسم شام غریبان برپا میشود.
ابتدا هر محل با لباسهای سیاه و روسریهای مشکی که معمولا با کاه و گل آلوده گشتهاند با نوحهخوانی به کوچهها و تکایا و مساجد رفته و با الحانی خاص چنین میگویند:
طفل صغیری ز حسین گم شده ساربان / قامت زینب ز الم خم شده ساربان
این مراسم نیز تا پاسی از شب ادامه دارد و موجبات اندوه فراوان مردم گشته و سکوت و تاریکی سرتاسر شهر را فرا میگیرد.
در شبهای دوازدهم و سیزدهم محرم مرسوم است که طایفه بنیاسد بهمنظور دفن شهیدان به نینوا آمده و به قتلگاه میروند و نسبت به دفن شهدا اقدام کرده و یکایک شهدا را برای شناسایی به حضور امام زینالعابدین(ع) برده و از او هویت شهید را میپرسند. این مراسم هم با نوحهخوانی و شیون و آه با الحانی چنین اجرا میشود:
شیعیان ما از پی دفن شهیدان آمدیم
و مرتب این نوحه را تا پایان ادامه میدهند و به مجالس نوحهخوانی و هیئتهای عزاداری رفته و همانجا تئاتر خاصی را به اجرا در می آورند که قابل تحسین و ستایش است.
گزارش از علیرضا شکرینسب