خورنا: اظهارات منتشرنشده عبدالحسن مقتدایی استاندار خوزستان در جلسه با سازمان های مردم نهاد را در رهیاب بخوانید:  

به گزارش خورنا به نقل از رهیاب، اظهارات منتشرنشده عبدالحسن مقتدایی استاندار خوزستان در جلسه با سازمان های مردم نهاد را در رهیاب بخوانید:

* بعضی اوقات حضور مردم برای مسئولین آزار دهنده می شود نمونه اش کاری است که روی کارون انجام دادید شاید برای من استاندار که مسئول امنیت استان هستم آزار دهنده است که مردم تجمع اعتراض آمیز داشته باشند ولی وقتی همین اعتراض تبدیل به گفتگو و گفتمان می شود اثر مثبت خود را برای گوش های ناشنوایی که در این مملکت هست می گذارد.

*تعداد  بالای کشته ها در حوادث رانندگی در جاده ها بیرون شهر بماند، در خود شهرها نیز کشته ها خیلی بالاست در خیابان فلسطین کیانپارس اهواز آمار بگیرید ببیند چندنفر به خاطر رعایت نکردن حقوق دیگران در تصادفات کشته شده اند در این زمینه جای نهادهای مردم نهاد که باید به دنبال احقاق حقوق شهروندان باشند خالی است ما باید دنبال این تیپ نهادها باشیم.

*وقتی انسان خیلی انرژی دارد دنبال تشکل های سیاسی است ،فعال است حرف می زند ولی وقتی کمی پا به سن می گذارد عاقل تر می شودآرامتر می شود می بیند این بحث ها آخرعاقبت نداشته است می گوید دانشی بیاموزم عقل به خرج دهم و اعمال مدیریتی کنم در سازمان و مجموعه خودم خدمتی کنم بعد منحنی سیرنزولی پیدا می کند و به دنبال کارهای عام المنفعه و خیر می افتد.

*آدم خیر هم در نظام اسلامی هست هم در غرب، شما ببینید رئیس مایکروسافت ۶۰ میلیارد دلار خرج کارهای خیر می کند و به دیگران هم توصیه می کند و یک الگو ارائه می دهد پس کار خیر در تمام دنیا هست و معمولا ادمهای بزرگی که متمدن می شوند بعضی چیزها ارضاشان نمی کند برای همین به کارهای خیر برای مردم می پردازند.

*من سمن نمی گویم ،این سبک برخورد کردن با چنین مجموعه هایی است اسم را کامل می گویم این خلاصه ای که می نویسند متعلق به مکاتبات است جای سازمان های مردم نهاد در بخشی از بخش های جامعه خالی است. بگردید و بخش های تاریک را روشن کنید و چراغ به دست دنبال این باشید که هرکسی وظیفه خود را درست انجام دهد.

* یکی از ضرورت های که سازمان مردم نهاد باید به آن بپردازند تلفیق نیروی جوانی و تجربه است کسانی که از ادارات بازنشسته می شود الزاما نباید دنبال کار یک بیمار یا یتیم بروند اگر آموزش و پروشی هستم یک سازمانی را  برای مبارزه با این شیوه تدریس و معلم هایی که می روند در خانه تدریس می کنند راه بیاندازیم یک معلمی حداقل انرژی را در کلاس می گذارد بعد تلفنش دست همه است که بله اگر خواستید به عنوان معلم خصوصی در خدمتتان هستم ما به دنبال چنین مسائلی میگردیم.

*وقتی راه می رویم در پیاده رو باید مثل ورزشکارها بالا و پایین بپریم ، یک شخص ویلچری نمی تواند از پیاده روهای غیر هم سطح شهری استفاده کند یا اگر رنگ های به کار رفته در شهر نسبت به موقعیت جغرافیایی و گرمایی که اینجا هست خشنونت بار است باید سازمان های مردم نهاد کمک کنند به کسانی که در حوزه عمران شهری کار می کنند تا این مسائل برطرف شود.

*۷۰۰ نفر عضو جامعه وکلا ما هستند چندنفر از اینها سازمان مردم نهاد راه انداخته اند؟دو سازمان مردم نهاد راه انداخته اند که اگر خانوداه های بی بضاعت نیاز به وکیل داشتند آنها برایش تامین کنند جای این قبیل کارهای تخصصی در استان خوزستان خالی است.

*اگر این استان زرخیز است ولی مردم از زرخیزی استان مطلع نیستند یابهره نمی برند شاید من بی سواد آمدم اینجا استاندار شدم مرا به نقد بکشید چه کسی می تواند مرا به نقد بکشد؟کسی که سواد کار را داشته باشد همین کسانی که از استانداری بازنشسته می شوند باید در آینده سازمان های مردن نهاد تاسیس کنند قطعا آدمهایی در سن و سال من عضو این نهاد ها شوند مشکلات مالی هم حل خواهند شد.

*سازمان مردم نهادی که بگوید مشکل مالی دارم و من دولت کمکش کنم چطور می تواند جلوی من بایستد؟دقیقا مثل اینکه اکسیژن کسی را قطع کنیم مسائل مالی او را قطع می کنیم کرکره NGO  پایین می آید.