چیدن کابینه در فضای مجازی
رضا صادقیان
طی چند روز گذشته بسیاری از فعالان سیاسی نزدیک به جریان اصلاحطلب به اسم کنش سیاسی و یا سیاستورزی در شبکههای اجتماعی با نشر پیامهای کوتاه در توییتر، فیسبوک و کانالهای تلگرام مشغول حدس و ارایه کابینه دولت دوزادهم شدند و بعضا گمان میشود قرار است تکلیف نهایی کابینه در چنین فضایی به مجلس معرفی و موفق به کسب رای اعتماد از نمایندگان مجلس شود. گاهی به نبودن وزیر زن در کابینه اعتراض میکنند و برخی وقتها از نبودن و بودن گزینههای دیگری سخن به میان میآوردند و رئیس دولت را از انتخابهای اشتباه درباره برخی از پستهای حساس وزراتخانهها پرهیز میدهند. انجام و تکرار چنین رفتاری حکایت از آن دارد که شماری از نیروهای اصلاحطلب وزن و اعتباری غیرواقعی برای شبکههای اجتماعی قائل شدند، یا راهی دیگر به غیر از کنشگری در فضلی مجازی را برای خودشان متصور نمیبینند.
چیدن هر کابینهای پس از لابیها و مذاکرات میان نمایندگان مجلس، اعضای صاحب نفوذ در دولت، قدرت انتخاب رئیس دولت و توافق با مقام رهبری در مورد برخی از وزاتخانهها شکل میگیرد، دوستانی که همچنان علاقه به توییت کردن موضوعات مختلف درباره کابینه دولت دوازدهم دارند میتوانند با دیدن مصاحبه محمدعلی ابطحی با مجموعه خشت خام درباره ترکیب کابینه اول دولت اصلاحات در سال ۷۶ اطلاعات و درک بهتری از فضای سیاسی حاکم بر کشور در همان دور کسب کنند و صرفا به ارایه کابینه پیشنهادی و یا مخالفت با آن اکتفا نکنند، مسیر سیاستورزی و ترکیب کابینه در جهان واقعی و با هزاران آرزو و محدودیت شکل میگیرد، سرانجام ناچاریم با تلخی حقیقت کنار بیاییم. بعید به نظر برسد با ارسال چند پیام کوتاه و معرفی برخی از شخصیتهای سیاسی به عنوان گزینههای مطرح برای فلان وزارتخانه نتیجه نهایی به خواستههای ما نزدیک باشد.
دنیای سیاست، همزمان زیست در جهان واقعی، سنجش امکانات، در نظر داشتن مصلحتها و درک دقیق شرایط است. دست و پنچه نرم کردن با صدها خبر غیر موثق و شنیدههایی که با گذشت چند دقیقه به سرعت تکذیب میشوند میتواند به عنوان بخشی از فشار رسانهای شناخته شود، ولی همه این گمانزنیها دنیای سیاست به معنای عرفی آن نیست. تصمیمگیریهای سیاسی براساس در نظر داشتن صدها مصلحت معتبر و غیرمعتبر شکل میگیرد، اینکه مصحلتهای معتبر در صدر مطالبات و درخواستهای شهروندان از سوی اهل قدرت شناخته شود و یا براساس مذاکرات جای معتبرها را غیرمعتبرها بگیرند، باز هم به دیدگاههای سیاستورزان ارتباط پیدا میکند. دیدگاههای که براساس درک آنان از شرایط کشور و دنیای امروز به ارایه راهکار و یا گزینههای کارآمد برای وزارتخانه منتهی میگردد، گریزی از این رویه نیست.
در چنین وضعیتی اکتفا کردن به صفحههای شخصی و خلاصه کردن سیاستورزی در فضایی دیگر نه تنها کمکی به این انتخابها نمیکند، بلکه کاربران را با صدها چهره سیاسی روبرو میسازد که برخی از این نیروهای توانایی یک اداره را نیز ندارند و یا از کارنامه قابل دفاعی بهره نمیبرند، وزارتخانه که جای خود دارد. نمیتوان به بهانه دفاع از رای مردم و پوشش دهی خواستههای خویش و برخی از دوستان با نشر صدها لیست پیشنهادی و با پیش زمینه اندیشه تاثیرگذاری بر روی دولت آینده و حسن روحانی قبای خوشدوخت وزارت را برای هر فردی دوخت و در فضای مجازی بر تن اشخاص کرد.
جریان اصلاحطلب به جای مطرح کردن لیستهای معتبر برای کابینه دولت دوازدهم نیاز دارد ابتدا بزرگترین و استوارترین انتخاب خود را در حوزه شهر و شهرداریها به انجام برساند و چندان درگیر کابینه نشود، راهی دیگری از جمله استیضاح وزرای محافظهکار برای ترمیم کابینه وجود دارد. تردیدی نیست شخصی که در انتخابات اخیر مورد حمایت نیروهای اصلاحطلب و اعتدالگرا در انتخابات ریاست جمهوری بوده است به حد توان و با درک شرایط موجود کشور بسیاری از خواستههای مطرح شده از سوی شهروندان را شنیده و در صدد پاسخ دادن به آن مطالبات برآمده، چندان جایی نگرانی و دلهره از کابینه آینده نیست.