انتخابات و رد صلاحیت ” عدم التزام به دین مبین اسلام و ولایت فقیه “

خورنا | یداله مهرعلی زاده : نتایج صلاحیت های اعضای شورای شهر و روستا که اعلام شد مانند گذشته موجی از سوالات و ابهامات طرح گردید. سوالاتی که بار دیگر عرصه عمومی جامعه را تنگ کرده و از فلسفه و مبانی حقوقی شهروندی در رد یا تایید صلاحیت کنکاش می کنند.کنکاشی که در حافظه تاریخی مردم ایران از چنین واژه هایی حک خواهد شد.ولیکن کنکاشی بی پاسخ از سوی هیات نظارت غیر پاسخگو اما به زعم خود مسئول دین و ایمان مردم!. گویی جامعه ایران با این رفتارها سازگار شده است! یا شاید هم با شناختی که از عمق معلومات و تعصب صنفی و سلیقه ای و …… دارد رای آنها را زیاد جدی نگرفته است!
به هر حال انتخابات مظهر مشارکت مردم و حضور مردم در تعیین سرنوشت خود است. لذا نظام های مردم سالار باید تلاش نمایند برای تقویت این بالندگی فرهنگی بسترها و زمینه های فرهنگی لازم را فراهم سازند. نتایج منتشر شده از تصمیم هیات نظارت های استانی بویژه استان خوزستان گویای آن است که به زعم بعضی از اعضای هیات نظارت این افراد فاقد التزام به دین مبین اسلام و ولایت فقیه بوده اند.
اما سوال مهمی که مطرح می شود آنست که چرا تصمیم اعضای شورای نظارت بر انتخابات همواره با اعتراض مردم و رای معکوس مردم مواجه بوده است؟ در واکاوی این مسئله چند مطلب قابل ذکر است
ماهیت شورای نظارت بر انتخابات چیست؟ بر اساس تفسیر و مستندات خود شورای نگهبان در منابع حقوق اساسی، از ضرورت کنترل قوانین به وسیله قانون اساسی بحث‏ شده و دو روش در این رابطه ذکر شده است: روش کنترل قضایی و روش کنترل غیرقضایی. در جمهوری اسلامی ایران روش کنترل غیر قضایی استفاده شده است؛ یعنی نظارت بر قانونگذاری به یک نهاد غیرقضایی مستقل به نام «شورای نگهبان» واگذار شده است. شورای نگهبان بر اساس تفسیرش از قانون اساسی، دو نوع نظارت را برای شورای نگهبان برشمرده است. یک نوع، نظارت بر قوانین و مصوبات از لحاظ عدم مغایرت آن با قانون اساسی است . نوع دیگر، نظارت بر قوانین و مقررات از لحاظ عدم مغایرت آن با احکام شرعی است. از نظارت نوع اول به «نظارت قانونی» و از نظارت نوع دوم به “نظارت شرعی” تعبیر می شود.
اما بر اساس استدلالهای حقوقدانان چنین تفسیرهایی در امر انتخابات بویژه انتخابات مجلس و شورای شهر و روستا فاقد وجاهت حقوقی است. زیرا انتخابات از مقوله مرتبط با حقوق عمومی است که نظارت بر آن نیز باید بر ضوابط و اصول و بنیادهای حقوق عمومی باشد. در چنین موردی نمیتوان از مفاهیم و مبانی حقوق خصوصی برای توجیه نظارت بهره برداری شود. بر این اساس حقوقدانان معتقدند نظارت های استصوابی و استطلاعی زمینه های نامشروع بودن انتخابات و غیر مردمی بودن آنرا تشدید می کند. بر این اساس نظارت انتخاباتی بر اساس رای مراجع چهارگانه جایگزین مناسبی برای نظارت سلیقه ای و تفسیری هیات نظارت کنونی است.
با عنایت با استدلال فوق باید گفته شود؟
در آموزه های دینی به شدت از تهمت زدن به مخالفان اجتناب شده است. زیرا چنین رفتار ناشایستی بنیادها و پایه های اخلاق، عدالت و جنبه رحمانی دین را آسیب می زند . رسوال اکرم”ص” همواره به اصحابش فرمایش کرده ” پرده از اعمال دیگران ندرند”، چگونه ممکن است بر دروغ بستن با هدف بردن آبروی افراد مجوز  دهد؟ تثبیت و رواج چنین اعتقادی چه آسیب هایی برای جامعه مسلمانان به دنبال دارد؟.گرچه در برخی نظرات، فقه با وجود حرام دانستن دروغ، به دلیل مصلحت، برای تهمت زدن به افرادی که بدعت گذار می داند، مجوز می دهد. اما در تقبیح تهمت زدن به مسلمانان و یا دیگر انسان ها گفته شده است که احکام فقهی و شرایط و مقتضیات آنها با حوزه اخلاق تفاوت دارند. لذا استفاده ابزاری از یک حکم فقهی که مورد تایید همه فقها نیست برای تهمت زدن به یک انسانی که با گفتار و عملش ثابت کرده مسلمان است امری نابخشودنی است. زیرا دین مبین اسلام با شعار رحمت بر جهانیان و تکریم انسانی آغاز شده است بنیادهای فکری فقهی و اخلاقی چنین دینی قطعا بر چارچوب فضیلت، عقلانیت، صداقت، عدالت، صمیمیت، وحدت و اخوت قرار دارد. بنابراین چنین دینی نمی تواند حاوی مضامین فقهی و حقوقی باشد که بخواهد یک انسان مسلمان را با تهمت زدن، بدگویی کردن، ناسزا گفتن و امثال آن از صحنه به در کند. چنین مفاهیمی هیچگاه با محکمات و اصول اولیه اسلام سازگار نیست.
بسیاری از مفسران و حقوقدانان با مطرح کردن سه اصل، «برائت»، «حال» و «ایمان» بر این اعتقادند که در آموزه‌های دینی اسلام تا این حد سختگیری از کسانی که اسلام را به عنوان “دین مبین” خود پذیرفته‌اند، وجود ندارد.فردی که مراجع چهارگانه او را رد و تایید می کنند به معنی آنست که وجود معیار دیگری فراتر از این چهار مرجع راه را برای ورود سلیقه و نارضایتی مردم و استبداد و دیکتاتوری فراهم می سازد. در مورد اینکه افرادی واجبات شرعی خود را انجام داده‌اند یا خیر، صرف اینکه اقرار افراد و اعلام تعهد عملی به آن در عرف و بین مردم به معنای مسلمان بودن است، خلاف آن را نمی‌توان با شهادت یا گزارش دیگران ثابت کرد یا به قول یکی از حقوقدانان: «برای عدم دلیل نمی‌آورند بلکه برای اثبات امری دلیل آورده می‌شود.» باز هم حقوق دانان گفته اند ” از نظر حقوقی زمانی که یک فرد متنی (قانون) را امضاء می‌کند و یا به عنوان یک سند قانونگذار پذیرفته است، اعتبار دارد و دیگر نباید سند دیگری را از او بخواهند.» . بنابراین باورها و اعتقادات افراد را نمی‌توان با ترازو یا هر وسیله دیگر سنجید یا اینکه دروغ یا راست آن را مشخص کرد. «هر فردی که مسلمان است و پذیرفته که مسلمان است، این کافی است مگر آنکه خودش اقرار کند”
عملکردی که ما در استانها و بویژه در استان خوزستان از هیات نظارت بر انتخابات مختلف مجلس و یا شورای اسلامی شهر و روستا شاهد آن بوده ایم با معیارهای حقوقی و عرفی و اخلاق حرفه ای همخوانی ندارد. آنچه که در این قضاوت ها بیشتر مشهود است جهت گیری سیاسی است که متاسفانه آنرا با رنگ و لعاب دینی در هم می آمیزند و فرد را از زمره مسلمانان خارج می سازند جهت گیری که در آینده نزدیک آسیب های آن فزونتر خواهد شد.
اما مردم برای استیفای حقوق شهروندی خود راه صواب از ناصواب را خوب تشخیص می دهند.و به قول قیصر “سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم -ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم” بهترین نشانه برای نشان دادن روی ناصحیح اعمال سلیقه بعضی از اعضای هیات نظارت بر انتخابات حضور فزاینده مردم در صحنه و افزایش شور و نشاط مردم برای انتخاب انسان هایی است که بر مدار عقلانیت، عدالت، و اخلاق انسانی و احترام به حقوق شهروندی رفتار می نمایند.
تفسیر صلاحیت افراد خارج از چارچوب مراجع چهارگانه نیازمند وجود قضاتی است که بر اساس قوانین و ادله و شواهد و قراین و … در مورد آنها نظر داده و تایید کرده باشند. بر این اساس عدم تایید افراد با استفاده از اتهام هایی نظیر ” عدم التزام به دین مبین اسلام و ولایت فقیه ” در هیچ محکمه ای ثابت نشده است. اعتقادی که کاملا قلبی و درونی و ناملموس است. و اصولا ترکیب کنونی اعضای هیات نظارت فاقد ادله و شواهد و مدارک کافی و محکمه پسند و حتی وجاهت قانونی و صلاحیت حقوقی برای صدور چنین حکمی هستند.لذا از خداوند متعال برای چنین صادر کنندگان چنین رایی هایی طلب مغفرت و امرزش دنیوی و اخروی می نماییم. آمین یا رب العالمین

.
چه زیبا قیصر شاعر نام آشنای خوزستان سروده است:
سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم
ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک‌خورده‌ایم
اگر داغ دل بود، ما دیده‌ایم
اگر خون دل بود، ما خورده‌ایم
اگر دل دلیل است، آورده‌ایم
اگر داغ شرط است، ما برده‌ایم
اگر دشنۀ دشمنان، گردنیم
اگر خنجر دوستان، گُرده‌ایم
گواهی بخواهید، اینک گواه
همین زخم‌هایی که نشمرده‌ایم
دلی سر بلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده‌ایم

 

دکتر یداله مهرعلی زاده

استاد دانشگاه شهیدچمران اهواز