وزیران همیشه رفتنی!

خورنا – رضا صادقیان: تجربه نشان داده دو تن از وزیران دولت همیشه بالاترین نقدها را به جان خریدند و کمی بعدتر صندلی وزارت را رها کردند و رفتنی شدند و یا در بدترین حالت ممکن کنار گذاشته شدند، پایه‌های میز این دو وزارت‌خانه سست‌تر از باقی وزارتخانه‌ها است. تفاوتی نمی‌کند دولت هشتم، نهم و یا دهم سرکار باشد. بعد از معرفی وزیران و رای نمایندگان به وزرای پیشنهادی انتقادها از عملکرد این دو وزارتخانه در مقایسه با دیگر وزارتخانه ها اوج گرفته و می‌گیرد. در واقع در هر دوره‌ای با انبوهی از مطالبات انباشت شده طی سال‌های گذشته و اضافه شدن بار مطالبات جدید و شکل گرفتن فضاهای جدید هستیم،‌ نیازهایی که پاسخگویی به آنها از توان قدرت وزیران وقت خارج است و سرانجامی جزء رفتن و نماندن برای آنان به همراه نخواهد داشت. وزارت ارشاد و وزارت آموزش و پرورش بیشترین آمد و شدها را به خود دیده‌اند، افراد دیگری هم به این وزارتخانه‌ها خواهند آمد ولی تجربه نشان داده زودتر از دیگر وزیران رفتنی خواهند بود.
وزارت ارشاد همیشه با کوهی از مشکلات فرهنگی روبرو بوده است. وضعیت نشر و ارایه مجوز و یا لغو مجوز به کتاب‌هایی که قبل‌تر اجازه نشر داشته‌اند و در دولت جدید لغو مجوز شده‌اند، در هر دولتی صدها کتاب مجوزدار لغو مجوز شده‌اند و هر وزیری در مقابل خودش صدها و بلکه هزاران عنوان کتاب توقیف شده دارد. عدم صدور پروانه نمایش به فیلم‌هایی که گاه بیش از ۱۰ سال موفق به اکران عمومی و یا توزیع در شبکه خانگی نمایش نشده‌اند، فیلمی در دولتی اجازه ساخت گرفته است و در دولتی دیگر اجازه اکران عمومی نمی‌دهند و بعد از چند صباحی و با آمدن دولتمردانی دیگر اجازه اکران می‌گیرد و در ضمن جایزه هم دریافت می‌کند. برگزاری کنسرت‌ها که بیشترین و بزرگترین حاشیه‌ها را در زمان دولت یازدهم به خود دید. اگر در دولت اصلاحات بیشترین نقدها به عملکرد وزیر وقت به حوزه نشر کتاب و روزنامه‌ها بازمی‌گشت، در دولت وقت بیشترین نقدها به برگزار شدن و یا عدم برگزاری کنسرت‌ها بود. کنسرت‌هایی که پاشنه آشیل دولت شد و بهانه‌ای شد در دست مخالفان تا بیشترین نقد و حمله را به دولت از این جهت وارد سازند.
به گفته وزیر آموزش و پرورش در دولت دوم اصلاحات‌، وزارتخانه مورد نظر بیش از ۹۰ درصد از بودجه خود را صرف پرداخت حقوق به معلمان و پرسنل اداری آموزش می‌کند و تمام دولت‌ها در مواردی از قبیل ساخت مدارس جدید و یا تامین هزینه‌های بازسازی-نوسازی مدارس ناتوان بوده‌اند. براساس تجربه می‌توان بیان داشت همچنان شیوه تدریس و استفاده از ابزارهای آموزشی نوین همانند ۲۰ سال قبل است،‌ گویا در برخی از مدارس زمان متوقف شده است و هیچ چیزی به غیر از محتوای برخی از کتاب‌های درسی تغییر نکرده است. در دوران جدید وجود و گسترش مدارس غیرانتفاعی با شهریه‌های بالا و خروجی دانش‌آموزانی با سواد ناچیز بخش دیگری از مشکلات جدید این نهاد آموزشی است،‌ مشکلاتی که چندصباحی دیگر خودش را به شکلی عیان و بزرگ نشان خواهد داد. از سویی دیگر، نمی‌توان در دوره‌ای از مدیریت وزرا را نشان داد که شاهد اعتراض معلمان به وضعیت خود نبوده باشند، اعتراض‌هایی از قبیل حقوق‌ کم، نامشخص بودن وضعیت شغلی و… در واقع معلمان کشور در طول تمام این سال‌ها با حداقل‌ها ساخته‌اند و چشم امیدشان به دولت و وزیری دیگر بوده است، ولی سرانجام مبارکی ندیدند.
عملکرد وزارت ورزش و جوانان نیز با نگاه حاکم بر دستگاه‌ها و ساختار اجرایی دولت هم‌خوان نیست. وزارتخانه‌ای که خود را متولی ورزش می‌داند با نفی صریح فدراسیون‌های بین‌المللی روبروست، فدراسیون‌هایی که دخالت دولت و سیاسیون را در امور ورزش نفی کرده‌اند و برای چنین دخالت‌هایی جرایم سنگینی وضع نموده‌اند. چنین نگاهی با نگرش مدیران کشورمان که خواهان پرداخت بودجه و دخالت در ریزترین جزییات کارها می‌باشند ناهمخوان است! از همین روست که وزارتخانه ورزش با هجم انبوهی از تقاضاها و مطالبات بودجه‌ایی روبروست که توانایی پرداخت آنها را ندارد از سویی دیگر و در صورت تامین نیازهای بودجه نمی‌تواند چشم‌هایش را در مقابل دخالت نکردن و اجرایی نشدن تصمیم‌ها ببندد؛ شاید یکی از بی‌برنامه‌ترین و کم‌بازده‌ترین وزارتخانه‌ها در مقایسه با دیگر وزاتخانه‌ها باشد.