میثاق حاجتی / خورنا: به طور حتم و یقین در یک جامعه که بر پایه شایسته سالاری و مردم محوری بنا نهاده شده باشد کارها و امور در دست نخبگان و اقشار فهیم جامعه است به منظور اقدام و عمل.

نقش نخبگان و افراد تحصیلکرده در کنار ریش سفیدان و بزرگترهای سنی ،نقشی حائز اهمیت در ساختارهای سیاسی و اجتماعی مردم یک شهر دارد.
نقشی که بر اساس آن تقسیم وظائف در فضای مناسب و متقارن فرهنگی بر اساس ساختار یافتگی و توسعه تقسیم میشود به سپردن کار به کاردان در حوزه وظائف شهری و حوزه فرهنگی شهر و شهرستان و استفاده صحیح از نقشی که برای افراد تعیین گردیده است.

نخبگان با سوق دادن فضای فکری و سیاسی جامعه میتوانند زمینه ساز رشد و ترقی یک جامعه گردند بدین صورت که با ایجاد فضایی از همدلی و ایجاد بانک اطلاعاتی از منافع جامعه و عموم مردمو آرام نگاه داشتن فضای فکری و اطمینان به افراد و آحاد یک مردم در جهت نگاهی مترقی گرایانه و پی گیرانه و مجدانه و مطالبه محور در باب هر پروژه ای میتوان در ایجاد انگیزش سهمی بسیار مهم ایفا نمود.

مطالبه گری و مردم محوری چنانچه از اساس و شالوده عامل انجام دهنده کار باشند و رهبری این نگاه مردم محور در دست نخبگان یک جامعه مترقی خواه قرار گیرد میتوان مدلی تضمین شده از بر آیند اقدام و عمل را حاصل نمود.

از نخبگان جامعه مسجد سلیمان انتظار میرود که به مانند هر جامعه ای که اساس کارش توسعه یافتگی و ساختار یافتگی است عمل نماید و با درک نیازهای مردم و اجتماع و ایجاد طرحی مناسب برای رفع این نیازها موازنه ای بی مانند را در بستر مناسب زمانی ایجاد نمایند که فضای حاکم بر جامعه را به سمتی و سویی مثبت سوق دهد که در آن جامعه به این باور بنیادین برسد که مهاجرت راه و راهکاری مناسب. جهت رسیدن به یک جامعه خود ساخته و ایده آل نیست.

در مدلی صحیح نخبگان میتوانند با آموزش مطالبه محوری عمومی فضای شهری و فکری مردم را به سمتی پیش ببرند که در آن میل و گرایش عمومی حفظ منافع شهری در تحقق چشم اندازهای رشد و توسعه باشد که نهایتش رشد متوازن امکانات و فرهنگ مردم یک شهر و دیار است.

در چنین فضایی میتوان با تکیه بر داشته های هر قوم و ملتی نسخه ای کار آمد جهت تحقق اهداف کوتاه مدت و بلند مدت نوشت و عمل نمود تا رسیدن به سرمنزل مقصود و نهایی.

زمانی که به علت عدم تخصیص امکانات مهم و ضروری نخبگان از شهر و دیاری رجعت میکنند ،در این فضا هیچ چیز سر جای خودش باقی نمی ماند و در نتیجه یک شهر و در نهایت مردم آن شهر از توسعه و رشد. در نبود نخبگانش ضرری جبران ناپذیر خواهد دید.

با علم به مطالب بالا افراد نا آگاه و نا کار آمد بر مسندهای مهم شهری می مانند و نتیجه ای که حاصل میشود در خور شان مردم آن دیار نخواهد بود.
با آموزشهای اولیه و تخصیص امکانات و ایجاد نگاهی مردم محور و مطالبه گری عمومی میتوان با چنین چالشهایی مقابله نمود که مثال بارز آن را میتوان در تحقق چشم انداز رشد و توسعه شهری در امر مهم شوراهای شهر و روستا مشاهده نمود.

امید است مردم با بصیرت ، بدور از نگاهی تعصب گرایانه و قوم گرایانه و با تکیه بر شایستگی و توانمندی در کنار خرد جمعی و استفاده از رای و نظر نخبگان ،کسانی را انتخاب نمایند که درد آشنای شهر و دیار خود باشند و به فکر توسعه و تعالی و ایجاد راهی نو در فضای موجود باشند.

والسلام علیکم حسین قنبری