جشن مهرگان نماد مهرورزی و آزادیخواهی ایرانیان
اشکان زارعی پژوهشگر تاریخ از اهواز
مهرگان آمد گرفته فالش از نیکی مثال
نیک روز و نیک جشن و نیک وقت و نیکحال
« عنصری»
مهرگان را باید درجرگهی جشنهای ماهانه دانست که در پی برابری نام روز و نام ماه از هزاران سال پیش روز مهر از ماه مهر برگزار میگردیده است. زیرا بر پایهی گاهشماری ایرانیان باستان سیروز ماه دارای سی نام بود که با «اورمزد» آغاز و با «انیران» به پایان میرسید. هم چنین دوازده ماه سال نیز نامهایی چون «فرهوشی»، «خردات»، «خردات»، «تیشتر»، «امرتات»، «شهریور»، «میتر»، «آپان»، «آتور»، «دزو»، «وهومن» و «سپندارمت» را بر خود داشتند.
بنابراین در هر ماه یک روز نام ماه و نام روز برابر میگشت که آن را نیاکان ما جشن میگرفتند. ازاینرو مهرگان در گذشته شانزده مهر و اینک برابر با سالنمای کنونی دهم مهر گرامی داشته میشود. چنان که هممیهنان زرتشتی نیز این جشن را در چنین روزی ارج میگزارند.
چرایی و پیدایی جشن مهرگان افزون بر گاهشماری ایرانیان، برآمده از دانش اخترشناسی نیز است. زیرا مردمان این سرزمین خردمندانه جابهجایی موسمها ( فصلها) شناخته، در آغاز هر یک جشنی را نهاده بودند. چنانکه نوروز را در پیشانی سال نو تراز (اعتدال) بهاری و مهرگان را نیز در شروع پاییز و هنگامهی کاشت فرآوردههای کشاورزی فرخنده میداشتند. زیرا این جشنها با شیوه زندگی و پیشهی مردم که همانا کشاورزی و دامداری بود پیوند بسیار داشت. ازاینرو مهرگان را باید جشن کشاورزان به شمار آورد.
یکی دیگر از شوندهای (دلایل) برگزاری مهرگان، نمادشناسی آن است. در این روز تاریکی و روشنایی، سرما و گرما، شب و روز از تراز (تعادل) و یکسانی برخوردار بوده، برابری و دادگری به نمایش گزارده میشود. انسان ایرانی که همواره خواهان این ارزشها و ویژگیهای پسندیده است، این آرمان دیرین خود را در مهرگان ممارست کرده و جشن میگیرد.
از آنجا که نام مهرگان برآمده از واژه مهر به چم ( معنی) فروغ، پیمان و مهربانی است و ایزد مهر خویشکاری (وظیفه) پاسداری از روشنایی، دوستی، پیمان، جنگاوری و دشمنی با دروغگویان را داشته است، این جشن را باید نکوداشت مهرورزی، پیمانداری و دوستی نیز دانست.
مهرگان به مانند همهی جشنهای ایرانی بر بنمایههای استورهای نیز استوار است. آن جا که در روز مهر از ماه مهر کاوه آهنگر بر جفا و زورگویی ضحاک ماردوش میخروشد. او رخت چرمین آهنگری خویش را به نشانهی دادخواهی برافراشته در خیزشی که به همراهی فریدون راه میاندازد ضحاک را سرنگون کرده در کوه دماوند زندانی میکنند.
در اینباره ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم مینویسید: «اندرین روز آفریدون ظفر یافت بر بیوراسب جادو، آنک معروف است به ضحاک و به کوه دماوند بازداشت و روزها که سپس مهرگان است همه جشنند، بر کردار آنچه از پس نوروز بود».بدینگونه جنبش کاوه و جشن مهرگان در ادبیات پارسی نماد آزادیخواهی و ستمستیزی گردیده، درفش او نیز با نام کاویان نشانهی ایران به شمار آمده است تا جاییکه در روزگار ساسانیان همواره درفش کاویانی به کار گرفته میشد.
جای بسی افسوس است که آمریکا با پیشینهی دویست ساله توانسته است تندیس ( مجسمه) آزادی خود را جهانی کند. اما مهرگان ایرانی که هزاران سال پیش از دادگری و آزادی سخن گفته نه تنها ثبت جهانی نگردیده که نشانی از آن در شهرهای ما نیز دیده نمیشود.
پیرامون چگونگی برپایی جشن مهرگان سخن بسیار است. چنانکه جاحظ در کتاب تاج میگوید: «ایرانیان، بامداد روز مهرگان، سفره و خوانچهای را پهن کرده، آن را با آفریدههای خداوندی مانند آب آویشن، شیر، گلاب، آب انار، ترنج، سیب، گل همیشه بشکفته گل ویژهی مهرماه، انگور سفید، انجیر، نان درون آجیل لرک، آش هفت غله و شاخههایی از درختان سرو و مورت آراسته، روی آن سرمهدان، آینه و گاه ترازو به نماد برابری و دادگری میگذاشتند».
آنان بدن خود را برای شگون و خجستگی چرب کرده با پوشیدن رخت ارغوانی یا سرخ رنگ به نماد سرخی خورشید در نیایشگاهها و همایشگاهها با سپاسگزاری از خداوند، به دستافشانی، پایکوبی پرداخته به یکدیگر مشک، عنبر و عود پیشکش میکردند.
در گذشته این جشن شش روز از شانزدهم تا بیست ویکم مهر به درازا میکشید. پنج روز نخست را مهرگان کوچک و واپسین روز را مهرگان بزرگ یا رامروز میگفتند، در مهرگان کوچک یا مهرگان همگان ( عامه) پادشاهان بارعام داده، مردم را به آسانی در کاخ شاهی پذیرفته، به آنان رخت نو میدادند و البته نمایندگان و استانداران نیز از سراسر قلمرو ایران به دیدار پادشاه میآمدند.
جشن مهرگان در درازنای تاریخ آنچنان به دل و جان ایرانیان راه یافته که نشانههای آن را میتوان درفرهنگ و ادبیات پارسی آشکارا دید. چنانکه بسیاری از چکامهسرایان مانند فردوسی، اسدی طوسی، دقیقی، ناصر خسرو، فرخی سیستانی، مسعود سعد سلمان، منوچهری و رودکی درباره این جشن چامه سرودهاند.
همچنین خنیای( موسیقی) ایرانی نیز از مهرگان بهرهی فراوان برده است، به گفتهی خلف تبریزی در «برهان قاطع» و ابونصر فارابی در کتاب «موسیقی کبیر» یکی از نواهای ( الحان) خنیاگری ایرانی مهرگان نام داشته است. چنانکه نظامی گنجوی در داستان آهنگین «خسرو و شیرین» بیست و یکمین نوا را مهرگان نامیده است. از این رو در هر روز جشن٬ نوا و نغمهای ویژه مانند:« مهرگانی، مهرگان خردک و مهرگان بزرگ» نواخته میشد.
جشن مهرگان ریشه در آیین مهر دارد که در ایران باستان پیروان بسیاری داشته تا جایی که برخی از شاهان هخامنشی و اشکانی دلبسته آن بودند. از جایگاه بلند مهرپرستی همین بس که با پدیداری زرتشت نه تنها از گستردگی و ارزشهای آن کاسته نشد که اندیشهاش به آیینها، باورها، گفتارها و رفتارهای دین بهی نیز راه پیدا کرد، چنانکه مهر در اوستا، میترا خوانده شده، در شمار بزرگترین ایزادن است، همچنین یکی از دلکشترین بخشهای این کتاب نیز “مهریشت ” نام دارد.
آیین مهر مرزهای ایران را نیز درنوردیده، تا روم پیش رفت به گونهای که تا چهار سده پس از پیدایی دین ترسایی (مسیحیت) مردم اروپا همچنان هواخواه مهر بودند. ازاین رو کارسازی ( تاثیر) شگرف باورهای مهری را امروزه میتوان در بسیاری رفتارها و آیینهایی همچون جشن کریسمس٬ ورزش زورخانهای٬ منش جوانمردی، جشن شبچله و مهرگان آشکارا دید. به همین شوند دیرینگی جشن مهرگان را میتوان از روزگار هخامنشیان بررسی نمود.
چنانکه رویدادنگاران یونانی و رومی از بزرگداشت جشن میتراکانا در این دوره یاد کرده و گوتاشمیت خاورشناس آلمانی از برگزاری این جشن برپایه گاهشمار اوستایی به دست شاهان هخامنشی سخن میگوید. به گفته هرتسفلد نیز پادشاهان هخامنشی و اشکانی کاخهایی ویژه برای برپایی مهرگان ساخته بودند.
پس از اسلام نیز مهرگان جایگاه خود را از دست نداد و ایرانیان آن را همچون نوروز بسیار گرامی داشتند. به همین شوند( دلیل) رخدادنویسان مسلمان از برگزاری باشکوه این جشن در سال ۴۲۸ مهی هنگام فرمانروایی مسعود غزنوی یاد کردهاند. اعراب نیز واژه مهرگان را در زبان خود پذیرفته، هر جشنی را «مهرجان» میخواندند.
مهرگان را باید سیاسیترین جشن ایران نیز دانست، زیرا در چنین روزی داریوش بزرگ هخامنشی به پادشاهی رسیده، نخستین و بزرگترین سازمان اداری و فرمانروایی جهان را پایهگذاری میکند. همچنین به گفتهی برخی از رخدادنگاران، بنیانگذاری شاهنشاهی ساسانیان به دست اردشیر پاپکان در روز جشن مهرگان انجام گرفته است.
مهرگان به مانند نوروز، تیرگان، سده و همهی جشنهای ایرانی، بازگوکننده جهانبینی و دانش ناب ایرانی و نمایشگر تلاش خستگیناپذیر آنان برای ماندگاری این سرزمین اهورایی است.
جشن مهرگان جشن نیایش خداوند، سپاسمندی از دسترنج کشاورزان، ستایش مهربانی، راستکرداری، پیمان و آزادیخواهی است. همچنین ازآنجا که این جشن امروزه در گسترهی ایرانفرهنگی از افغانستان و تاجیکستان گرفته تا کردستان عراق و ترکیه پاس داشته میشود، جاودانگی فرهنگی ایرانی و اندیشهی ایرانشهری را به روشنی نمایان میسازد.
مهرگان را به درستی بشناسیم و هرسال شکوهمند پاس بداریم تا ایرانی، ایرانی بماند و به شناسه ( هویت) ملی خود ببالد و بنازد.
یارینامه:
کتاب التفهیم، ابوریحان بیرونی
گاهشماری و جشنهای ایران باستان، هاشم رضی
جهان فروری، بهرام فرهوشی
آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز محمود روحالامینی
اساطیر و فرهنگ ایران رحیم عفیفی
آیین مهر، هاشم رضی