در خبرها آمده است که وزیر آموزش و پرورش بالاخره بر گمانه زنی ها فائق آمده و آقای کوروش مودت را به مدیرکلی آموزش و پرورش خوزستان برگزیده است.

این مسئله در حالی رخ داده  که نزدیک به ۵ ماه از سرپرستی رفیعی دهکردی بر آموزش و پرورش خوزستان گذشته بود و گویا برنامه ای برای تعیین مدیرکل وجود نداشت. همچنین نزدیک به دو ماه بود که وزیر جدید سکان این وزارت پر از مشکلات را در دست گرفته بود.

در همین مدت دو ماه اخیر بارها نمایندگان خوزستان به انحاء مختلف گزینه های خود را برای وزیر فرستاده اند. از گزینه هایی که سالهاست از خوزستان به دورند تا افرادی که حقوق کمتر را بهانه نیامدن کردند و … در این میان تقریبا به جز دو معاون، بقیه معاونین اداره کل نیز شانس خود را برای مدیرکلی امتحان کردند. برخی از آنان هم از گزینه های جدی فرماندهی این سکان بودند.

اکنون پس از دو ماه تلاش بی وقفه نمایندگان، وزیر آموزش و پرورش اقدام به تعیین تکلیف آموزش و پرورش خوزستان و رهاندن این اداره کل از سردرگمی کرده و حکم انتصاب فردی را صادرکرده که تجربه موفقی را در دوران مدیریت آموزش و پرورش بهبهان گذرانده و با وجود مسئولیت های متفاوتی که در این سالها از ریاست شورای شهر بهبهان تا فرمانداری هندیجان و فرمانداری ویژه خرمشهر داشته، هیچ گاه ردای مقدس معلمی را از تن بیرون نکرده است.

اینکه تصمیم وزیر درست است یا اشتباه و آیا مودت می تواند انبوه بی شمار چالش های آموزش و پرورش خوزستان را حل کند یا خیر، نیاز به زمان دارد. اما اینکه در این میانه چه افرادی در کار وزیر دخالت کرده اند و یا می کنند جای بحث دارد.

دیروز به مدت ۲۱ دقیقه طوفان سهمگینی اهواز را در هم نوردید. در این ۲۱ دقیقه طوفانی ۴۰ میلی متر باران بارید. تقریبا اکثر مسیرهای شریانی شهر یا بسته شده اند یا به دلیل حجم سنگین آب، تردد در آنها به آهستگی صورت می گیرد. همه این موارد تنها یک دلیل دارد. اهواز سیستم دفع روان آب ها را ندارد.

سه سال پیش کتانباف، شهردار وقت اهواز گفته بود برای ایجاد سیستم زیرزمینی فاضلاب و روان آب ها به ۱۰۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز است. در تمام این سه سال حتی یک نفر از ۱۸ نفر نماینده خوزستان آستین خود را برای حل این مسئله بالا نزده است. هیچ کدام از آنها برای تامین این اعتبار با رئیس جمهور رایزنی نکرده اند. هیچ کدام از آنها برای تامین این اعتبار با ذی نفوذان بودجه به رایزنی برنخواسته اند. چون «این سیستم زیرزمینی است و کارکرد تبلیغاتی ندارد».

این فقط یک شمه از عملکرد نمایندگانی است که در هنگام ریز گردها و در حالی که هزاران جوان خوزستانی در کنار دکل های نفت بیکارند، برای مدیرعامل بازنشسته پرسپولیس نامه جمع می کنند و اجماع، اما برای هیچ کدام از مشکلات خوزستان این اجماع سنگین را به وجود نمی آورند.

اکنون اما ظاهرا برخی از نمایندگان هنوز با وظایف نمایندگی آشنا نیستند. آنها در روز روشن به دلیل حکم یک مدیرکل علنا وزیر را تهدید به استیضاح در صحن علنی مجلس می کنند. «تفکیک قوا» هم در این میانه به فراموشی سپرده شده است. آخرین باری که نمایندگان خوزستان سردمدار یک استیضاح بودند، استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش قبلی بود. در آن استیضاح نمایندگان برخی استانها که «تجهیزات و امکانات» از وزیر می خواستند پس از تامین اعتبار امضای خود را پس گرفتند و فقط برخی نمایندگان خوزستان ماندند و استیضاح از نصاب افتاد. زیرا وزیر، به آنها در برکناری تقی زاده، مدیرکل وقت آموزش و پرورش وقعی ننهاد.

این مسئله از آنجا اهمیت دارد که گویا یکی از نمایندگان (که سابقه رقابتی با مدیرکل جدید دارد) مجمع نمایندگان خوزستان را متقاعد کرده که باید با مدیرکلی وی مخالفت شدید کنند و معارفه وی را لغو. یعنی بسیج تمامی نمایندگان خوزستان نه برای حل مشکل فاضلاب، روان آب ها، ریزگردها، مشکلات عدیده آموزش و پرورش و … . بلکه برای لغو انتصاب یک مدیرکل.

آیا پس از انتصاب مدیرکل، همین نمایندگان با مدیرکل جدید برای اخذ اعتبار و امکانات و تجهیزات از مرکز همکاری می کنند؟ آیا با این اداره کل در برچیدن مدارس کپری و کانکسی همکاری می کنند؟ آیا برای حل مشکل هزاران ساعت کمبود معلم در خوزستان یقه می درانند؟ آیا به کمبودهای تجهیزاتی مدارس خوزستان که شهره آفاق است، رسیدگی می کنند؟ آیا برای دهها چالش پیش روی آموزش و پرورش خوزستان با برنامه ریزان این اداره کل همکاری می کنند؟ حقا که چقدر همه چیزمان به همه چیزمان می آید.

 سید عبدالهادی آرامی، فعال فرهنگی