اصغر همت: متاسفم که آدمی با ظاهری زهدفروشانه سینما را متهم میکند
خورنا: حواشی پیرامون اظهارنظر تند فرجالله سلحشور درباره سینمای ایران همچنان ادامه دارد و در تازهترین موضعگیریها اصغر همت که این روزها فیلم سینمایی «یه حبه قند» را روی پرده دارد، در اظهارنظری صریح که روز یکشنبه از رادیو نمایش پخش شد، از این مسئله سخن گفت.
بخشی از گفتههای همت را در ادامه میخوانید.
متاسفم برای سینما
متاسفم برای سینمایی که در آن آدمی با ظاهری زهدفروشانه هرگونه اتهامی را به سینما روا میدارد، آن هم آدمی که به کمک گروهی از همانها که به آنها توهین کرده، سریال ساخته و دستمزد میلیاردی میگیرد. امیدوارم بازیگران سینمای ما آن قدر هوشیار باشند که راحت خود را در اختیار پروژههای آدمی که چنین توهینی کرده، قرار ندهند. یک سئوال هم دارم از این آقا و آن هم اینکه آیا ایشان قادر است بدون کمک آنها که بهشان فحش داده حتی یک فیلم کوتاه بسازد؟
چرا دروغ میگویید؟
بیادبی هیچ سنخیتی با فرهنگ ما ندارد، نه فرهنگ ملی و نه فرهنگ مذهبی، اما امثال فرد موردنظر به راحتی دروغ میگویند، در حالی که دروغ گناهی کبیره است و در هر فرهنگی مذموم است.
سعی کردهام صادق باشم
آموزههایم به من آموخته به جز خدا از هیچ بندهای نترسم، چون ترس از غیرخدا مساوی است با شرک. هرجا صحبت کردهام صداقت داشتهام و برای همین است که کمتر به کار دعوت میشوم.
تحمیق مخاطبان
بدبختانه برخلاف سینمای نسبتاً متعادل دهه شصت و هفتاد ایران، طی سالهای اخیر فیلمهایی که در جهت تحمیق مخاطب پیش میروند، فروش میلیاردی داشتهاند و این نه ناشی از ضعف مخاطب بلکه ناشی از عدم ارائه خوراک مناسب به مخاطب است.
تفوق تعهد بر تخصص در فرهنگ و هنر جوابگو نیست
شاید این روالی باشد که در دیگر حوزهها کارگر باشد، اما در عرصه هنر اینکه تعهد را بر تخصص برتری دهیم نه تنها کمکی به هنر مملکت نخواهد کرد بلکه به آن لطمه هم میزند. منظورم از تخصص، شناخت کامل حوزهای است که در آن وارد میشویم. بهتر آن است که تعهد و تخصص در کنار هم باشند وگرنه با برتری دادن تعهد بر تخصص نخواهیم توانست به هدف دلخواه خود برسیم.
در استثنائات سینمایی حاضر هستم
سینمای واقعی ایران آن است که در استثنائات رخ میدهد نه در قاعده و خوشحالم که در قاعده نبودم و در استثنائاتی نظیر «شیر سنگی»، «در مسیر تندباد»، «زشت و زیبا»، «آخرین ملکه زمین» و «پرونده هاوانا» حضور داشتهام. علیرغم معضلاتی که تئاتر دارد خوشحالم که در تئاتر هستم. یادم میآید یک بار حوالی سالهای ۶۷ و ۶۸ از تئاتر قهر کردم و در نهایت هم از این قهر، طرفی نبستم برای همین با وجود مشکلات بسیار و به خصوص بعد از مشکلات پیش آمده برای تئاتر در سال قبل همچنان در تئاتر ماندم.
اولین کار میرکریمی، نام فامیل من رویش بود
اولین کار میرکریمی مجموعهای بود با عنوان «بچههای مدرسه همت» که به نوعی نام فامیل من هم روی این کار بود. سالها بعد از آن یک فیلم خوب هم از این کارگردان دیدم با عنوان «کودک و سرباز» و دریافتم با کارگردان بااستعدادی طرف هستم.
سعید پورصمیمی رئیس ما تئاتریهاست
بسیار خوشحالم که چهار ماه از زندگی خود را صرف پروژه «یه حبه قند» کردم. حضور بچههای تئاتر در این کار بسیار ارزشمند بود. روز اول که میرکریمی سر صحنه آمد با بهت به بازیگران نگاه کرد و گفت: «خدایا، من با شما چه کنم؟!» خوشحالم که فیلم تا حد زیادی به آنچه میرکریمی میخواست رسید به خصوص که تمام بازیگران این کار تئاتری هستند، حتی سعید پورصمیمی که رئیس ما تئاتریهاست.