خدمت بی منت/ عبدالرحمن یابری محمد
خورنا: روزی یکی ازبزرگان بر هارون الرشید وارد شد . خلیفه گفت : مرا پندی بده . بزرگ پرسید : اگر دربیابانی بی آب ، تشنگی بر تو غلبه نماید چنان که مشرف به موت گردی ، در مقابل جرعه ای آب که عطش تو رافرو نشاند چه میدهی ؟
گفت : صد دینار طلا
پرسید:اگر صاحب آب به پول رضایت ندهد ؟
گفت : نصف پادشاهی ام را .
بزرگ گفت: حال اگر به حبس البول مبتلا گردی ورفع آن نتوانی ، چه می دهی که آن راعلاج کنند ؟
گفت : نیم دیگر سلطنتم را .
بزرگ گفت : پس ای خلیفه ، این سلطنت که به آبی و بولی وابسته است ، تو را مغرور نسازد که با خلق خدای به بدی رفتار کنی.
حال این پند را وا داشتیم تا اول به خودم بعد به کسانی که مستقیم با مردم سروکاردارند به ویژه مسئولین یادآور شویم دربحث تکریم ارباب رجوع وخدمت به مردم آن چنان که لایق هستند قدم برداریم و آنها را بر بروکراسی اداری نچرخانیم شاید مردم به قوانین واقف باشند اما به همه قوانین مسئولین هستند که واقف اند سعی کنیم حداقل ازباب رضایت الهی هم صداقت داشته باشیم تا زمانی که پست و مقام نداشته باشیم خدا و مردم را داشته باشیم. پیامبر دراین راستا می فرماید : به خدا قسم که برآوردن حاجت مومن از روزه یک ماه و اعتکاف یک ماه در مسجد بهتر است.