«خانهای کنار ابرها» را ببینید
خورنا در تحسین نخستین اثر سینمایی جلال دهقانی؛هفت دلیل برای تماشای «خانهای کنار ابرها»اینروزها، فیلم سینمایی «خانهای کنار ابرها» به کارگردانی سید جلال دهقانی اشکذریروی پرده سینماهاست. اثری که می تواند لحظات خوبی برای بیننده رقم بزند اما به سدّنامهربانی رسانه ها و متولیان سینمایی برخورده و در نخستین روزهای اکران، چندان در گیشه موفق نبوده است.
این هفته و هفته آتی قرار است اکران این فیلم در بیشتر مراکزاستانها آغاز شود. این خبر بهانه خوبی است تا دلایل و بهانههایی را که می تواند مخاطبرا وادار به حضور در سینماهای اکران کننده و نشستن پای فیلم کند بازگو شود.
۱- سوژه: اینکه فیلم از جایی شروع شود که دو نفر با لباس بسیجی، بهمنزل رزمندگان میروند و خود را دوست رزمنده معرفی میکنند که باید برایشان ازخانواده پول بگیرند خودش سوژه جذاب و کشانندهای است که شنونده را برای شنیدنادامه ماجرا قلقلک میدهد، تا حدی که حتی منتقدان فیلم نیز ظرافت و موفقیت نویسندهدر انتخاب سوژه جذاب را تحسین میکنند.
۲- موضوع:تصویر و تصوری که از فیلمهای دفاع مقدسی در ذهن مخاطبان سینمای ایران است به ندرت از جغرافیای جبهه و مناطق جنگی فراتر میرود، در حالی کهاگر فیلمسازی بتواند با سوژههای اجتماعی و برشهایی از متن زندگی مردم در شهرها فیلمبسازد به مراتب برای مخاطب امروزی ملموس تر است و ارتباط گیری با آن آسان تر خواهدبود. از این جهت فیلم «خانهای کنار ابرها»به خوبی از عهده این کار برآمده وداستانی مربوط به دهه ۶۰ را در دل شهرها و محلات به نمایش گذاشته است.
۳- قصه:فیلم از سوژه واقعی اش شروع میشود. چیزی که کارگردان فیلمگفته است آن را از خاطره یکی از دوستانش گرفته است. در ادامه فیلم هم عمدتاً داستانبا واقعیتهایی اجتماعی و مردمی از دوران جنگ که کمتر نقل میشود و عمدتاً در سینهمردم یا کتابهای تاریخ شفاهی خاک میخورند ادامه پیدا میکند، نه در ذوق مخاطب نمیزندو نه مصنوعی به نظر نمیرسد. فیلمنامه خانهای کنار ابرها توانسته بود دیپلمافتخار جشنواره فجر گذشته را نیز کسب کند.
۴- بازی:بازی هدایت هاشمی، حامد کمیلی و بالأخص نقش شیرین بازیگراننوجوان و خردسال فیلم هم یکی دیگر از نقاط قوت آن است و لذت تماشای فیلم را بیشترمیکند. شاید کمتر فیلمی باشد که در آن تا این اندازه بارِ روی دوش بازیگرانخردسال زیاد باشد و در عین حال آنها خوب از پس کار برآمده باشند.
۵- کارگردان:این قسمت را از زبان آفرین عبیسی، بازیگر مجرب این فیلم کهدر برنامه هفت عنوان شد بخوانیم: «آقای اشکذری وقتی پیدایم کرد گفتم قصه را بفرستتا ببینم. وقتی قصه را خواندم از قصه خیلی خوشم آمد، ولی گفتم باید کارگردانم راهم باید ببینم. وقتی او را دیدم احساس کردم دوستش دارم، طوری که وقتی رفتم خانه،پسرم گفت مامان چی شد؟ گفتم یک کارگردان بوری بلوری که صورتش برق می زند و خیلیخوب بود! وقتی چهار کلمه با هم حرف زدیم دیدم خودش است…»خیلی ها حالا منتظر و امیدوار به آینده کارگردان جوان، دوستداشتنی و متواضع این فیلم هستند.
۶- نظر بینندگان:بیشتر کسانی که فیلم را دیده اند آن را غیرمنتظره و فراتراز نام و نشان کارگردان توصیف میکنند، بد نیست که یکی از رسانه ها دوربین به دستسراغ بینندگان فیلم در سینماها برود و این واقعیت را به قاب تصویر بکشاند.
۷- مظلومیت:مظلومیت فیلم چند وجه دارد. اول اینکه رونمایی از آن با فیلمهای«چ» و «شیار ۱۴۳» همزمان شد و به همین خاطر گفتن و نوشتن از این فیلم تا حد زیادیفراموش شد، منتقدان و مخالفان که تمایلی برای طرح نام این فیلم نداشتند، موافقانهم غفلت کردند و ناخواسته آن را مسکوت گذاشتند. اگر خانه ای کنار ابرها، در زماندیگری تولید می شد قصه فرق می کرد و خیلی بیشتر از این ها جایش را در رسانه ها بازمی کرد.
وجه دوم مظلومیت خانه ای کنار ابرها در اکران است. متأسفانهالان در تهران، تنها چند سینما این فیلم را اکران می کنند و خیلی ها به خاطردشواری دسترسی به فیلم از تماشای آن محروم می مانند. جالب اینجاست که سانس اکراناین فیلم در سینما آزادی یک بار در روز و آن هم ساعت ۱۱:۳۰ پیش از ظهر و در سینماکوروش نیز یکبار در ساعت ۱۲:۳۰ ظهر است، یعنی علاوه بر محدودیت سینماها، بدترین وکم بیننده ترین زمان ممکن نیز برای اکران این فیلم در نظر گرفته شده است. این مظلومیت هم دلیل بدی برای تماشای فیلم نیست.