سعید حجاریان: مدل اصلاحات من با روحانی فرق دارد

خورنا: جله اندیشه پویا در گفت و گویی با سعید حجاریان نوشت:

آقای روحانی صحبت‌هایی می‌کند اما شرایط به‌گونه‌ای است که او نمی‌تواند مثلاً اینترنت را آزادتر کند و یا فیلترینگ را کم‌تر کند. فقط گفتاردرمانی انجام می‌شود. مثلاً می‌گوید چرا دانشگاهی‌های ما ساکت هستند و بی‌سوادها حرف می‌زنند اما نمی‌تواند فضایی ایجاد کند که استادان اخراج‌شده بازگردند و فضای دانشگاه آزادتر شود. در این شرایط که نمی‌توان فضای دانشگاه را آزادتر کرد یا محدودیت‌های یک حزب سیاسی را برداشت، گفتاردرمانی چقدر فایده دارد. شما می‌گویید که مشکل روحانی این است که به نمد می‌کوبد. اما علتش این نیست آیا که می‌خواهد راه را با گفتاردرمانی باز کند و نمی‌تواند اقدامات عملی برای گسترش مشارکت سیاسی انجام دهد؟ روحانی آیا کمک کرده که جنبش اجتماعی‌ای که به او رأی داد، بتواند رسمیت یابد و برای مشارکت سیاسی یک چارچوب قانونی پیدا کند؟

نگاه من این است که اگر روحانی کاری کند که میزان سفر توریست‌ها به ایران بیش‌تر شود کافی است. آن‌وقت می‌توان گفت که چطور خارجی‌ها حق دارند اما ما حق نداریم. همین داستان هپی‌ها که روحانی به بازداشت آن‌ها اعتراض کرد مهم بود. روحانی می‌تواند در فضای داخلی به‌تبع اعتمادسازی خارجی گشودگی ایجاد کند. نمی‌گویم توسعۀ سیاسی، می‌گویم گشودگی در خارج که ایجاد شد در داخل هم تحرک ایجاد می‌شود. اما شما می‌توانی اسمش را بگذارید توسعۀ سیاسی. اگر روحانی بتواند فضایی را فراهم کند که جوانانی که از ایران خارج شدند به داخل ایران برگردند خیلی مهم است. روحانی دنبال همین هدف است و این تلاش‌ها فضا را درنهایت باز می‌کند.

– اما به نظر می‌رسد دولت روحانی فقط به فکر برگرداندن سرمایه‌های فراری است نه مغزهای فرارکرده از ایران؟

نه دنبال فرار مغزها هم هست که نخبگان را بازگرداند. هنوز زود است و تازه دارد رؤسای دانشگاه‌ها عوض می‌شود. دانشگاه پلی‌تکنیک هم انتخاباتی شده است و کم‌کم می‌توانند از استادان دعوت کنند که یک یا دو ترم در ایران درس بدهند.

– رفوکردن سیاست خارجی و مثلاً از سر گرفته‌شدن شرایط فروش نفت آیا نمی‌تواند کارکرد روحانی را هم به پایان برساند، و بعد ما دوباره به شرایط پیش از روحانی بازگردیم؟

شرایط قبل برای همه کابوس است و همه می‌دانند که وضعیت سابق ممکن است کشور را ته دره ببرد. شنیدید که می‌گویند علت مُبقیه همان علت مُحدَثه است. درواقع علت حدوث شیء باعث بقایش هم هست. چه چیزی باعث شد روحانی رأی بیاورد؟ بقای روحانی در همان خواهد بود.

– اما در دوران اصلاحات هم این تصور وجود داشت که اصلاحات بازگشت‌ناپذیر است؟

در زمان اصلاحات هم علت مُحدثه از بین رفت. اواخر دوران خاتمی، او هم مشت به نمد می‌زد. مردم دیدند که جریان مقابل جلو آمده است و سنگرهای خاتمی را فتح کرد. مجلس و شوراها را گرفت. من ترور شدم. ۱۸ تیر اتفاق افتاد. زوال اصلاحات رخ داد. همان زمان بود که من مقاله «اصلاحات مرد – زنده‌باد اصلاحات» را نوشتم. باید تجدیدنظر می‌شد در اصلاحات. آقای روحانی هم مدام باید در شرایط تجدید‌نظر بکند و نقاط ضعف کارش را برطرف کند و قدرت خودانتقادی‌اش را بالا ببرد.

– آقای روحانی چطور؟ او هم معتقد است که « اصلاحات مرد- زنده باد اصلاحات»؟

مدل من با مدل روحانی فرق می‌کند. اصلاحاتی که من می‌گویم بن‌اش دموکراسی است. ممکن است اصلاحات آقای روحانی هم به تبع دموکراسی بیاورد اما بن‌اش دموکراسی نیست. خودش هم چنین ادعایی ندارد. نمی‌گوید که من اصلاح‌طلبم.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *