جانشین فرمانده سپاه: دولت مورد حمایت سپاه است

خورنا: سردار سرتیپ حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. او سال ۱۳۳۹ در گلپایگان متولد شد و سال ۵۷ همزمان با اوجگیری انقلاب اسلامی در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت مشغول به تحصیل شد و با آغاز دفاع مقدس در آبان ۵۹ به سپاه پیوست.

سردار سلامی در دوران جنگ تحمیلی در جبهه کردستان و جنوب در مسئولیت های رزمی و فرماندهی ایفای نقش کرد. او پس از پایان جنگ مدرک کارشناسی ارشد مدیریت دفاعی را اخذ کرد و همزمان با تدریس در دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه، از دانشگاه علم و صنعت نیز فارغ التحصیل شد. او اکنون به عنوان جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران فعالیت های صورت گرفته در درون و بیرون مرزها برای مقابله با انقلاب اسلامی را رصد کرده و معتقد است سپاه پاسداران توانسته بر انبوه سناریوهای همزمان و پیچیده دشمن غلبه کند.

سردار سلامی در گفت وگو با روزنامه جام جم، سپاه و دولت را در کنار هم و مکمل یکدیگر دانسته و تاکید کرده است این نهاد انقلابی آماده کمک به دولت در حوزه های دیپلماتیک، جهاد علمی، رشد فرهنگی و اقتصادی است.

سپاه، نهادی با کارکردهای متنوع است و فرماندهان آن بارها اعلام کرده اند این کارکردها صرفا محدود به حوزه های نظامی نیست. با توجه به تغییر شکل تهدیدات در مقاطع زمانی گوناگون، اکنون مهم ترین اولویت سپاه به عنوان میراث بنیانگذار کبیر انقلاب برای حفاظت از انقلاب اسلامی را چه می دانید؟

از پیروزی انقلاب اسلامی تا شرایط کنونی تهدیدات نظام اسلامی به مرور پیچیده تر، کامل تر، همه جانبه تر و چندبعدی تر شده است. ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی که مقارن با تولد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم هست، می بینیم دشمن سیاست های خصمانه خود علیه انقلاب را از طریق تحریک، دستکاری و ایجاد اغتشاش در سیستم ثبات و امنیت ملی ما تعقیب می کند که همه این توطئه ها به برکت هدایت های عالیه حضرت امام(ره) و تدبیر ایشان در تاسیس و شکل دهی یک نیروی هم سرشت با انقلاب به نام سپاه پاسداران که آن را معجزه ذهنی حضرت امام(ره) برای مدیریت بر بحران ها و چالش ها می دانیم، خنثی شد.

اما وقتی این توطئه ها خنثی شده و مداخله مستقیم نظامی آمریکا در طبس ناکام می شود، دفاع مقدس به عنوان قوی ترین عکس العمل سازمان یافته و برنامه ریزی جهانی، نظام سلطه و متحدان منطقه ای آنها علیه انقلاب شکل می گیرد. این رخداد سنگین و سهمگین در شرایطی رخ می دهد که سپاه تازه متولد شده و ساختار دفاعی کاملی برای مقابله با تهدیدات سخت خارجی در اختیار ندارد و این یک پدیده شگفت انگیز بود که سپاه تنها با استفاده از توان درونی خود در میانه یک جنگ بزرگ توانست هم ساختاردهی کند، هم تجهیزات تولید کند، هم خالق استراتژی باشد، هم عملیات موفق انجام دهد و هم بسیج مردمی را شکل دهد و بتواند نبردهایی در مقیاس وسیع علیه قدرت های بزرگ داشته باشد. اینها جزو اسرار درون هویت سپاه است و یک تجربه تکرارناپذیر در تاریخ بشریت محسوب می شود.

امروز برای سپاه همه موضوعات دفاعی کشور و همه موضوعات امنیت ملی، اولویت برابر دارد؛ چون هر یک از این تهدیدات به اندازه ای بزرگ است که پیش از این توانسته اند به تنهایی نظامی را از پای درآورند. حتی شوروی به عنوان یک کشور قدرتمند بیش از ۴۵ سال نتوانست در مقابل آمریکایی ها دوام بیاورد و در یک جنگ سرد ۴۵ ساله فروپاشید. خیلی از نظام های دیگر به سهولت با اندک اعمال قوه قهریه یا سیاست های نرم آمریکا فرو ریختند. در چنین شرایطی، از آنجا که همه این توطئه ها در زمان ما همزمان اعمال شده، نیازمند ایجاد ساختارها، استراتژی ها و ظرفیت هایی در همه این جنبه ها هستیم تا بتوانیم در برابر این حجم از تهدیدات مقاومت کنیم و این اتفاق بخوبی افتاده است.

سپاه در هیچ سرزمینی نیروی نظامی در اختیار ندارد و در هیچ نقطه ای از جهان مداخله مستقیم نظامی نکرده اما تجربه سپاه در ناکام گذاشتن دشمن باعث شده به الگوی قدرت سازی در مقابل مستکبران در سرزمین های دیگر تبدیل شود

تجربه سپاه در ناکام گذاشتن دشمن باعث شده به الگوی قدرت سازی در مقابل مستکبران در سرزمین های دیگر تبدیل شود. سپاه در هیچ سرزمینی نیروی نظامی در اختیار ندارد و در هیچ نقطه ای از جهان مداخله مستقیم نظامی نکرده، ولی الهامات سپاه، الگوهای برآمده از منطق مقاومت سپاه و تجربه اش در ارائه دکترین نبرد قوای بظاهر ضعیف در مقابل قوای قوی، موتور محرک مسلمانان برای فرسوده سازی و تحلیل تدریجی قوای سیاسی، نظامی و اقتصادی نظام سلطه شده است.

توانمندی این الگوی قدرت ساز تا چه اندازه برای دشمن قابل درک است؟

آنها می دانند امروز سپاه در عرصه بازدارندگی مثلا در حوزه توانمندی موشکی به آن درجه از توانایی رسیده که قادر است منافع حیاتی و پایگاه های دشمن در منطقه را در هر زمان، حجم، شدت و با هر دقت دلخواه مورد اصابت قرار دهد. وقتی دشمن کاملا در میدان دید و در شعاع تیر ماست، طبیعی است حرکات او مهارپذیر است. سپاه در حوزه پدافند هوایی نیز کاملا خوداتکاست. روزگاری بود که در این حوزه نیازمند دیگر کشورها بودیم و وقتی آنها ـ نمی خواهم نامشان را ببرم ـ در تبانی های سیاسی یا لابی گری های سیاسی منافع خود را بر تعهدشان ترجیح داده و سیستم هایی را که باید به ما می دادند ندادند، جوانان ما در داخل توانستند مشابه و بهتر از آن را ساخته و به عرصه عملیات منتقل کنند.

این توانمندی در سطحی هست که بتواند پشتوانه سایر اجزای نظام اسلامی مثلا مجموعه دیپلماسی کشور باشد؟

نقش امام عظیم الشان ما در معماری اولیه سپاه و تبدیل آن به یک نهاد نیرومند دفاعی در دهه اول انقلاب و نقش حضرت امام خامنه ای عزیز در بازمهندسی این نهاد مقدس متناسب با تهدیدات جدید و ارائه افق های بلند برای رشد و پیشرفت و هدایت عالیه این نهاد به سمت تعمیق ارزش های معنوی در درون خود و حفظ روحیه شهادت طلبی اولیه، نقش برجسته و درخشانی است که توانسته سپاه را به درجه ای از اعتبار، اقتدار، خلاقیت، تاثیرگذاری، جاذبه و نفوذ استراتژیک برساند که امروز به عنوان تکیه گاه مستحکم دیپلماسی دفاعی تولید قدرت کند. هر دیپلماسی نیازمند یک محتوای حقیقی از قدرت است که توسط دشمن به رسمیت شناخته شود و سپاه توانسته با درخشش در میدان های بیرون و توسعه قدرت داخلی، آن قدرت استحکام بخش به دیپلماسی کشور و سیاست خارجی را فراهم کند که امروز الحمدلله مردان ما در عرصه دفاع دیپلماتیک در حوزه هسته ای و دیگر حوزه ها می توانند از این توانایی بهره برداری کنند.

با این حال شاهد هستیم که برخی تلاش می کنند با القای دوگانگی در مواضع سپاه و دولت، نوعی شکاف سیاسی در کشورمان را نتیجه بگیرند. موضع سپاه در قبال سیاست های اعمال شده از سوی دولت چیست؟

ما و دولت مکمل یکدیگر هستیم و در چارچوب نظام یک جزء محسوب می شویم؛ این قدرت نظام بوده و اصلا رقابتی در کار نیست. سپاه علاقه مند است دستاوردهای خود در حوزه امنیت منطقه و جهان را در اختیار دولت قرار دهد، چون دولت رکنی از نظام است. در همین راستا دولت مورد حمایت سپاه است چراکه این دولت جمهوری اسلامی ایران است.

علاوه بر پشتیبانی دیپلماتیک، سپاه دارای یک استعداد فوق العاده در سازندگی کشور است. آن هم در شرایط تحریم که می تواند جایگزین بسیاری از موسسات و شرکت های خارجی شود که با بیرون کشیدن ارز کشور می خواهند در اقتصاد ملی مان سهم داشته باشند. وقتی سپاه این ظرفیت را دارد که پروژه های عظیم ملی را اجرا کرده و کشور را از حضور موسسات و شرکت های بزرگ خارجی بی نیاز کند و جوان های این مملکت و دانش و فناوری آنان را به کار گرفته و آنها را رشد دهد، خب این سهمی بزرگ در رشد اقتصاد است و این امکان از سوی سپاه در اختیار دولت است. این یک کمک بزرگ است که سپاه خالصانه به دولت عرضه می کند تا برای پیشرفت اقتصاد ملی کشور استفاده شود. سپاه در عرصه اقتصاد مقاومتی هم با تکیه بر بسیج که در همه جای کشور گسترش یافته، می تواند در تکمیل چهره اقتصاد مقاومتی نقش مشارکت جویانه قوی داشته باشد که این هم فرصتی برای دولت است.

بنابراین همه تلاش ما این است که نظام در هر سطحی، مقتدر، الگو، موفق و پیروز باشد. بنابراین داستان سپاه، داستان مشارکت در خدمت است، نه سهم خواهی از قدرت.

باوجود این سیمایی که توصیف کردید، گاهی عده ای نسبت به برخی فعالیت های سپاه انتقاداتی مطرح می کنند. این ناشی از چیست؟

دشمن تلاش می کند چهره سپاه را تیره و تار و اعتماد مردم را نسبت به سپاه سلب کند. آنها می خواهند در صورت امکان، شکاف ایجاد کرده و سپاه را نهادی قدرت طلب معرفی کنند؛ در حالی که سپاه فقط دغدغه پیشرفت، اعتلا و سرافرازی و سربلندی اسلام و انقلاب و نظام را دارد.

با برگزاری انتخابات در سوریه، به نوعی جهان این واقعیت را پذیرفته که دولت اسد قدرت مدیریت بحران داخلی در این کشور را داشته و در این بین البته هیچ کس نقش ایران را نادیده نمی گیرد. در چنین شرایطی به نظر شما فرجام گروه های تروریستی منطقه چه خواهد بود؟

گروه های تروریستی که در سوریه مجتمع شده و در عراق و برخی دیگر از کشورها هم فعال هستند، سرنوشت مبهمی دارند. همان طور که گفتید، نظام سوریه بتدریج در حال غلبه بر شرایط میدانی بوده و این به حدی است که نظام سوریه قادر است فرآیندی سیاسی مثل انتخابات را در این شرایط مدیریت کند. این نشان می دهد امنیت در اغلب مناطق حساس و حیاتی سوریه در کنترل دولت است و فضای مانور گروه های تروریستی بتدریج محدود می شود. آثار این شکست را در شکاف داخلی تروریست ها و نیز میان حامیان خارجی گروه های تروریستی می بینید.

اما در پاسخ به سوال شما باید بگویم این گروه های تروریستی در نهایت بلای جان کسانی می شوند که آنها را حمایت کردند. آنها تا مرزهای شرقی اروپا و مرزهای جنوبی برخی کشورهای حامی پیش رفته اند. پس طبیعی است که امکان دارد دامنه شرارت هایشان حامیان آنان را در بر بگیرد. کسانی که تروریست ها را پرورش دادند، مطمئنا در آینده نه چندان دور پیامدهای مخرب این استراتژی غلط را خواهند دید. بنابراین به نظر می رسد آنها در فکر چاره جویی هستند، البته شاید استراتژی برخی کشورها این بوده که این گروه ها را جمع کنند، بفرستند در کشوری مثل سوریه تا آنجا هم نظام سوریه را ضعیف کنند و هم خودشان منهدم شوند و فکر کرده اند با جداسازی تروریست ها از سرزمین های نزدیک و انتقالشان به منطقه دوردست می توانند از شر آنها خلاصی یابند که احتمال چنین وضعیتی کم است.

باتوجه به مجموعه حوادثی که در نظام بین الملل شاهد هستیم، از بحران اوکراین تا تحولات خاورمیانه، جایگاه ایران را در مناسبات بین المللی آینده چگونه می بینید و فکر می کنید در چشم انداز ۱۴۰۴ ایران در چه مختصات دفاعی و امنیتی قرار دارد؟

توسعه در کشور ما متوازن است. بنابراین همان طور که قدرت سیاسی ما در منطقه رشد یافته و توانسته ایم به درجه ای از نفوذ برسیم که بدون رعایت ملاحظات ما هیچ تحولی در منطقه ممکن نیست، به همین نسبت در عرصه اقتصاد، علم و فناوری هم به پیشرفت برگشت ناپذیری رسیده ایم. رشد ایران با وجود تحریم ها باعث شد کشورهای اروپایی درک کنند خودشان بیشترین آسیب را از تحریم جمهوری اسلامی ایران دیده اند. البته متاسفانه اروپایی ها سیاست مستقل ملی ندارند و در سیاست خارجی تابع سیاست های آمریکا هستند و همه جا هزینه آرزوهای بلندپروازانه آمریکایی ها را می پردازند. با این حال بتازگی در فرانسه شرکت هایی که قبلا در بازار ما فعال بودند، عزا گرفتند که بدون بازار ۷۰ میلیونی ایران، فرانسه که زمانی بالاترین تراز تجاری با ایران را داشته، حالا رتبه پانزدهم را دارد. این نشان می دهد ما دارای جایگاه قدرتمندی در جهان هستیم. اگر این قدرت و نفوذ سیاسی نبود، فشار غرب برای انزوای سیاسی ما می توانست موثر باشد، اما راهبرد انزوا شکست خورده و دشمنان نتوانستند دروازه های جهان را به روی ما ببندند. علت این است که بزرگی، اقتدار و نفوذ سیاسی ایران توانسته بر آنها تحمیل شود و به نظر من دیوار موانع آنها نمی تواند از پرواز بلندملت ایران جلوگیری کند.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *