یک چرای بسیار بزرگ درپی لغو مجوزهای ارشاد
خورنا: اولین بار نیست که یک نمایش توسط نهادی خارج از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعطیل میشود و دوباره این پرسش تکراری در ذهن هنرمندان تئاتر مانند هنرمندان عرصه موسیقی و سایر رشتهها ایجاد میشود که «طرف حساب ما کیست؟!»
دخالت نهادهای خارج از وزارت ارشاد در امور هنری و لغو مجوزهای این وزارتخانه توسط نهادهای دیگر یا حتا گروههای موسوم به فشار و عناصر خودسر اتفاقی تکراری است و این بار گریبان گروه اجرایی نمایش «تانگوی تخممرغ داغ» را گرفته است و بار دیگر این پرسش را ایجاد میکند که یک هنرمند به چند مرجع باید پاسخگو باشد؟!
دیگر اینکه آیا مجوزهای وزارت ارشاد تنها، شرط لازم برای اجراهای هنری است و شرط کافی محسوب نمیشود؟ آیا هر گروه هنری با وجود داشتن مجوز از نهاد رسمی مربوط، هر آن باید در این خوف و رجا بهسر ببرد که ممکن است کارش تعطیل و شامل هزینههای مادی و معنوی بعضا جبرانناپذیر باشد؟
هدف این نوشتار، تاکید در زمینهی تئاتر متوقفشدهی اخیر نیست و بر محتوای هیچ اثر هنری، هیچ تاکید و حمایتی ندارد؛ بلکه با فرض قرار دادن مجوزهای رایج بهعنوان مبنای قانونی کار، در پی پاسخ این پرسشهاست که برای هر اثر هنری، حتا یک اثر آیین و مذهبی میتواند واقع شود.
تئاتریها خوب میدانند این اتفاق تازگی ندارد. آنها میدانند که گاه حتی درج مطلبی در یک سایت تندرو یا روزنامه خاص به راحتی میتواند مجوز وزرات ارشاد را لغو کند و در این سالها چه بسیار آثاری که به دلیل ترس مدیران از درج این گونه مطالب در نشریات خاص، از اجرا باز ماندهاند.
تئاتریها میدانند که گاه یک تماشاگر خاص با ارایه فیلمی که معمولا هم توسط تلفن همراه تهیه شده است، میتواند مجوز اجرایشان را لغو کند!
موضوع گاه از این هم جالبتر است، گاهی یک نمایش به دلیل گزارشهایی که توسط برخی افراد غیرمسؤول و بعضا کاملا غیرمرتبط و فاقد صلاحیتهای علمی لازم مطرح میشود، از اجرا باز میماند. نکته جالبتر اینجاست که معمولا درخواست گروه اجرایی مبنی بر اینکه افراد معترض و تصمیم گیر، نمایش را ببینند و بعد درباره آن قضاوت کنند، نادیده گرفته میشود و آن گروه معترض معمولا به شنیدههایشان اکتفا میکنند و براساس همان شنیدهها رای صادر میکنند.
نمونه عینی آن ماجرایی است که با نمایش«هدا گابلر» راه افتاد و در این میان نمایندگان مجلس که هیچوقت در سالنهای تئاتر آفتابی نمیشوند، صدای اعتراضشان را آنچنان بلند کردند که آوازه «هدا گابلر» تا دورترین نقاط هم رسید!
تئاتریها به یاد دارند پیش از این هنرمندانی همچون بهرام بیضایی، علی رفیعی، وحید رهبانی، فرزانه کابلی و… با وجود داشتن مجوز ارشاد، هم شاهد توقیف آثارشان توسط نهادهایی خارج از مجموعه وزارت ارشاد بودند و هم بازجویی شدند. آنها ناگزیر شدند درباره مجوزی که توسط وزارت ارشاد صادر شده است، پاسخگو باشند.
آن زمان هم این مسائل مطرح شد که اگر وزارت ارشاد به اثری مجوز میدهد، چرا مجوز آن توسط نهادی دیگر لغو میشود؟! چرا هنرمند باید پاسخگو باشد؟! چگونه است که گاه نوشتن مطلبی در یک سایت تندرو یا روزنامه خاص اجرای یک اثر نمایشی را لغو میکند؟! چه کسی پای مجوزهای وزارت ارشاد میایستد؟! و در نهایت اینکه تئاتریها باید به چند مرجع باید پاسخ بدهند؟!… اینها مسائلی است که در تئاتر و دیگر هنرها تازگی ندارد.
به گزارش ایسنا،در چند روز اخیر هادی مرزبان با همراهی علی نصیریان بازیگر پیشکسوت در دادسرای فرهنگ و رسانه حاضر شدند و پاسخگوی پرسشهای قاضی این دادسرا بودند، نمایش آنها روز ۱۶ خرداد ماه توقیف شد.
روز گذشته ۱۸ خرداد ماه وزیر ارشاد دخالت قوه قضاییه را در این امر تایید کرد و دادستانی تهران امروز ۱۹ خرداد ماه از این اقدام دفاع کرده و اعلام کرده است اگر لازم بداند وارد عمل میشود و جلو اجرای برخی از آثار را که به اعتقاد او بیتوجه به موازین اخلاقی اجرا میشوند، میگیرد و حتی اگر لازم بداند، اقدام به بازداشت میکند.
و همچنان این پرسش مطرح است که توان خود وزارت ارشاد در برابر ورود اینگونه نهادها به حوزه کاریاش چیست؟!
در این وضعیت،هنرمند تئاتر که باید بیشتر هزینههای تولید نمایشاش را شخصا تامین کند و نمیتواند روی کمک دولت حساب کند، میداند که دیگر حتی نمیتواند به مجوز ارشاد هم تکیه داشته باشد و این چنین است که کوروش نریمانی هنرمند تئاتر هشدار میدهد این وضعیت باعث سرگردانی هرچه بیشتر هنرمندان خواهد شد و آنها بیش از پیش احساس بی پناهی خواهند کرد.
هنرمندان تئاتر، امید داشتند که سالهای سیاه تئاتر ایران در دولت گذشته، با تغییرات سیاسی، کمی رو به روشنی بگذارد. آنها هرگز تصور نمیکردند به فاصله کمتر از یک سال شاهد توقیف نمایشنامهای از یکی از مشاهیر ادبیات نمایشی ایران یعنی اکبر رادی باشند.