توصیههای یک اقتصاددان پس از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری
سید مرتضی افقه / دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز
۱. بالاخره ماراتن سخت و دشوار و پر از استرس و اضطراب یکماهه انتخابات برای گروههای مختلف به پایان رسید و دکتر پزشکیان پیروز این رقابت مدنی شد. اما این موفقیت حاصل تلاشهای فشرده گروههای مختلف مردم بود؛ بهخصوص آنکه راضی کردن انبوهی از جوانان ناراضی از بیمهریهای گذشته به مشارکت در انتخابی سرنوشتساز، امری بسیار سخت و نفسگیر بود. امید که حاکمیت قدر این همراهی و مشارکت را بیش از گذشته بداند تا این تحول آغازی باشد برای حرکت در مسیر رشد و رفاه کشور در همه ابعاد زندگی و در نهایت توسعه ایران سربلند.
۲. اما کیست که نداند شاید این اتفاق سادهترین بخش از این مبارزه مدنی بود؛ مسیر پیشرو با توجه به شرایط داخلی و خارجی موجود، بسیار سخت و پرزحمت است و نیاز به تدبیر، تلاش، همراهی و همکاری سایر اجزای حاکمیت و نیز مشارکت مردم و گروههای مختلف موافق و مخالف (سیاسی، اجتماعی، مذهبی و…) دارد. پزشکیان باید در اولین واکنش به این پیروزی دشوار، نشان دهد که قدر این سرمایه اجتماعی ایجادشده را با حرکت در جهت تحقق وعدههای خود، میداند و ارج مینهد. پزشکیان باید گروههای مخالف را مطمئن کند که علائق آنان را به اندازه سهمشان در جامعه در نظر میگیرد تا همراهی آنان را جلب کند. پس از ناکامیهای گذشته و بیمهریهای زیادی که به مردم، بهخصوص جوانان صورت پذیرفت، دعوت به مشارکت بخش قابلتوجهی از مردم ناراضی بسیار دشوار بود؛ اما جوانان دلسوز و علاقهمند به مام میهن یکبار دیگر به حاکمیت فرصت دادند. پزشکیان باید این (شاید) آخرین فرصت را قدر بداند و به این مسوولیت سنگین آگاه باشد.
۳. تردیدی نیست که گروههای مختلف جامعه، اولویتهای مختلف و متنوعی دارند که باید مورد نظر دولت و حاکمیت باشد؛ اما شاید بتوان دو گروه از اولویتها را از هم تمیز داد: گروه اول، انبوهی از مردم که مشکل اصلی و فوریشان معیشت و زندگی مادی است؛ بهخصوص گروههایی که در دهکهای پایین هستند و گروه دوم، کسانی که از درآمد و رفاهی نسبی برخوردارند و اولویتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسیشان برجستهتر است. بدیهی است که دولت به کمک سایر قوا و نهادهای حاکمیتی باید برای هر دو گروه به صورت موازی اقدامات لازم را انجام دهد. اما برآورده کردن این مجموعه از اولویتها، پر از موانع داخلی و خارجی است. به همین دلیل رفع مشکلات متراکمشده مردم، زمانبر، دشوار و پرزحمت است و قاعدتا نباید برای جامعه توقع حل آنها به صورت فوری ایجاد شود. هرچند ممکن است گروههای مخالفی که منافع سیاسی را بر منافع ملی ترجیح میدهند، به این توقعات دامن بزنند. برخی از این موانع به شرح زیر هستند:
۳-۱. موانع خارجی: به نظر میرسد فوریترین مانع، تنش در روابط خارجی، بهخصوص با کشورهای غربی و آمریکا و برخی کشورهای منطقه است. با توجه به نقش مخربی که تحریمهای اقتصادی بر زندگی و معیشت مردم تاکنون داشته، اولویت فوری دولت باید تلاش برای رفع تحریمها و حل مشکل روابط مالی و پولی (FATF) باشد. هر چند تصمیمگیری در مورد سیاست خارجی و روابط بینالملل کاملا در اختیار قوه مجریه نیست، اما پزشکیان باید بتواند با تعامل سازنده، گروهها و نهادهای احتمالی مخالف با این اولویت را متقاعد کند. اگر این اتفاق در کوتاهمدت رخ ندهد، در شرایط و ساختارهای ناکارآمد فعلی، حل بسیاری از مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی تقریبا غیرممکن است.
۳-۲ موانع داخلی: ناکامیهای گذشته، بهخصوص مشکلات ناشی از تشدید تحریمها در سال ۱۳۹۷، باعث خروج بخش قابلتوجهی از نیروهای انسانی (بهعنوان مهمترین ثروت و سرمایه کشور) و فرار منابع مالی و نیز تضعیف منابع و سرمایههای طبیعی و فیزیکی کشور شده است. بنابراین، مشکلات داخلی پیشروی پزشکیان نیز بسیار زیادند. در مقابل اما پزشکیان از سرمایه اجتماعی خوبی در فرآیند یکماهه انتخابات حاصلشده، برخوردار است که میتواند انرژی لازم برای رفع موانع انبوه موجود را برای او و همراهان اجراییاش فراهم کند. بنابراین، برای حرکت در جهت تحقق وعدهها، پزشکیان باید در وهله اول تیم اجرایی خود از صدر تا ذیل را از شایستهترین افراد انتخاب کند. در این مسیر البته موانع نیز فراوان است؛ از گروههای مخالف تا افرادی بهظاهر موافق اما سهمخواه که به هر دلیل انتظار کسب بخشی از مدیریت را دارند. در اولین اقدام، دولت با مجلسی عمدتا از گروه سیاسی مقابل مواجه است که باید اعضای کابینه را تایید کنند. پزشکیان باید با معرفی شایستهترینها از بین افراد جوان، متخصص، باانگیزه و جدید انتخاب کند تا کمترین بهانه برای مخالفت مجلس فراهم شود. پرهیز از معرفی نیروهای تکراری و فرسودهای که سالها در مصادر مختلف بودهاند و قاعدتا ایده و طرح جدیدی برای رفع مشکلات ندارند، از جمله این اقدام است. با این وصف، استفاده از مشورت و تجارب نیروهای پرتجربه بهخصوص برای کادرسازی نیروهای آتی کشور امری بسیار ضروری است. به جز اعضای کابینه، رئیسجمهور جدید باید نیروهای اجرایی خود را از صدر تا ذیل (از استانداران تا بخشداران و دهیاران و نیز مدیران کل و روسای ادارات در تمامی استانها) را با همین حساسیتها انتخاب کند.
۳-۳ یکی از خطاهای رایج در جهت کاهش نابرابری و محرومیت مناطق کشور، تمرکز بر تخصیص بودجه اما غفلت از انتصاب مدیران توانمند و شایسته است. در اغلب دولتهای گذشته، معمولا بودجههای نسبتا کافی برای محرومیتزدایی استانها و مناطق محروم تخصیص داده شده است؛ اما به دلیل ناآگاهی، غفلت یا بیاعتنایی به نقش مدیران در فرآیند توسعه منطقهای، معمولا ضعیفترین افراد برای این مناطق انتخاب میشدند که حاصل آن تاکنون تداوم یا تشدید محرومیت و نابرابری و اتلاف منابع بودجهای کشور بوده است. دولت پزشکیان باید به این امر بسیار مهم توجه داشته باشد؛ در غیراینصورت در تحقق یکی از مهمترین وعدههای انتخاباتی خود در رفع تبعیض و نابرابری ناکام خواهد ماند.
۳-۴ نکته آخر خطاب به قوا، نهادها و گروههای سیاسی صاحب قدرت اما احتمالا، مخالف دولت منتخب است. شواهدی وجود دارد که بعضا برخی گروههای صاحب قدرت، منافع گروهی خود را بر منافع ملی ترجیح داده و از این جهت لطمات غیرقابل جبرانی به اعتماد مردم وارد کردهاند. تجربه دوره ریاستجمهوری خاتمی و روحانی از جمله این شواهد است. تکرار این تجربه میتواند لطمه جبرانناپذیری به اعتماد بهسختی بازگشته بخشی از مردم و جوانان وارد کند. از آنجا که مشارکت حداکثری مردم در انتخاباتهای گذشته مورد تاکید همیشه رهبر بوده، کارشکنی در روند اقدامات دولت جدید در تحقق وعدههای انتخاباتی میتواند اعتماد به امکان پیشرفت و رفاه در ساختار موجود را از مردم و جوانان برای همیشه سلب و کل کیان کشور را با خطر جدی مواجه کند. همفکری و مشارکت با دولت از سوی گروههای مخالف از جمله از طریق نقدهای سازنده حتما به موفقیت کشور کمک میکند؛ اما کارشکنیها به دلیل رقابتهای سیاسی با انگیزه ناکارآمد نشان دادن دولت، تبعات جبرانناپذیری برای کشور خواهد داشت.