دیباچه ای بر انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
انتخابات ریاست جمهوری در ایران، همواره بستر تغییرات جزئی در نظام اداری، سیاسی و اجتماعی مردم ایران بوده است. به جز ریاست جمهوری ۷۶ که منجر به روی کار آمدن دولتی شد که سخن تازه ای در سپهر سیاسی ایران به زبان رانده بود تقریبا در هیچکدام از انتخابات های ریاست جمهوری، سخن و راه و منش رئیس جمهور جدای از حاکمیت مذهبی سیاسی ایران نبود.
انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم نیز در سال ۱۴۰۰ انتخاباتی بود که قرار بود در آن سیستم سیاسی و اداری حاکم بر کشور دچار تغییراتی جزئی شود تا اندک روش و منش سیاسی متفاوتی در این سیستم ظهور نکند و اصلاحا حاکمیت یکدست شود.
بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان بر این باور بودند که ناکارآمدی دولت دوازدهم و در راس آن حسن روحانی، به دلیل ناهماهنگی با حاکمیت بوده و در صورت ریاست جمهوری فردی نزدیک به حاکمیت و با کمترین زاویه ممکن، ناهماهنگی ها به پایان می رسد و مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی رخت بر می بندد. به طوری که بسیاری از افراد ضرب العجل های زمانی برای بهبود وضعیت اقتصادی پیش بینی کرده بودند. باری، سید ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه رئیس جمهور شد و تیمی مرکب از احمدی نژادی های سابق و پایداری چی ها را در وزارتخانه ها قرار داد. مسئولیت های عظیم اقتصادی را به افرادی سپرد که برخی از آنها نظرات مشعشعی در مورد مسائلی همچون رشد اقتصادی و اشتغال در فضای مجازی داشتند که اسباب مضحکه کاربران شبکه های مجازی بود.
باری، پیش بینی ها به وقوع نپیوست و این دولت در سه سال اول خود نتوانست تورم را بهبود بخشد و برای اولین بار در ایران سه سال متوالی تورم های بالای ۴۵ درصد مشاهده شد. وعده هایی چون ساخت یک میلیون مسکن در سال به فراموشی سپرده شد و البته بسیاری از آن وعده ها حاشا شد.
اکنون و شوربختانه که ریاست محترم جمهور در حادثه ای تلخ و بهت آور به همراه تنی چند از یاران خود به فیض شهادت نائل آمدند باید در کمتر از ۳۰ روز دیگر انتخاباتی برگزار شود تا تکلیف ریاست جمهوری سیزدهم مشخص شود. از طرفی کارنامه ضعیف دولت فعلی در حوزه های سیاسی و اقتصادی و روابط بین الملل و از طرف دیگر شرایط خطیر بین المللی چون جنگ روسیه -اوکراین، سرنوشت مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، ماجرای حمله ددمنشانه اسرائیل به فلسطین و مواردی ازین دست ایجاب می کند که فیلتر رد صلاحیت ها در شورای نگهبان کمی بازتر عمل کند و افرادی تایید شوند که بتوانند کشور را در ریل درست خود قرار دهند. تا لحظه نگارش این متن از بین کاندیداهای مهم ریاست جمهوری، سعید جلیلی ثبت نام کرده که کارنامه ای پر از هیچ دارد. او معروف است به این نکته که در دورانی که دبیری شورای عالی امنیت ملی را به عهده داشته و مسئول مذاکرات هسته ای ایران بوده، مذاکره را برای مذاکره انجام می داده است. مذاکراتی که پس از شش سال هیچ دستاوردی نداشت و در پایان هر دور مذاکره، تنها زمان و مکان دور بعد مذاکرات مشخص می شدند. همچنین علی لاریجانی اصولگرای میانه رو نیز در این انتخابات شرکت کرد تا شاید با اعتبار تذکری که رهبری انقلاب به شورای نگهبان بابت ردصلاحیت در ۱۴۰۰ داده بود این دفعه تایید شود و رای بسیاری از میانه رو ها را در سبد خود بریزد.
اکنون شورای نگهبان در آستانه امتحانی بزرگ است و ناگزیر است ازینکه کاندیداهای جریان های مختلف را تایید کند تا کشور را از شرایطی که ((یکدست سازی دولت)) آن را به وجود آورده نجات دهد. اخبار و تحلیل های سیاسی نشان می دهد که حتی اصلاح طلبان که در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ حضور بسیار کمرنگی داشته اند، تمایل دارند تا در این دوره به نقش آفرینی بپردازند.
این بار در صورت تایید چهره های شاخص جریان ها، باید رسانه ها مردم را به مشارکت در انتخابات تهییج کنند. زیرا هیچ فضیلتی در رای ندادن حداقل در دو انتخابات اخیر ثبت نشده است. باید برای ایران کاری کرد.
خبرگزاری خورنا در یادداشت های بعدی به معرفی کاندیداها می پردازد.