یک جامعه شناس: چرا انعطاف درباره حجاب وجود نداشته باشد؟/ مجازات آن مرد که ماست پرت کرد چه شد؟
به گزارش خورنا محمدعلی الستی جامعه شناس درباره طرح جدید پلیس که قرار است از روز شنبه در مورد مسئله حجاب اعمال شود به خبرآنلاین گفت: «تیر سال گذشته بعد از اتفاقی که برای خانم سپیده رشنو رخ داد، گفتم که باید منتظر یک اعتراض اجتماعی در شکل یک شورش همگانی باشیم، شما دیدید که در شهریور همان سال این اتفاق افتاد، من پیشگویی نکردم، اما پیشبینیای که انجام دادم، مبتنی بر این تحلیل تبیینی بود که در آن زمان، یک دوقطبی اجتماعی شکل گرفته بود که الان هم درحال تشدید است، نتیجه چنین دوقطبیهایی همیشه بیثباتی، ناآرامی و هرجومرج اجتماعی است، بنابراین وقتی جامعهای گرفتار چنین بحرانی است برای درمان آن، رفع ریشههای اصلی ضرورت دارد.»
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: «اینکه روش حضور گشت ارشاد در خیابانها حذف و بهجای آنها لوازم هوشمندی مانند دوربین بهکار گرفته شود، راه حل مسئله نیست، روش گشت ارشاد، اساساً روشی نظامی در مواجهه با مسئله حجاب بود، به عبارت دیگر، رسماً و آشکارا در خودروی نیروی انتظامی و توسط پرسنل کادر، برخوردی فیزیکی از جنس و نوع دستگیری و بازداشت با مجرمین یا متهمین صورت میگرفت اما اینبار هم یک روش نظامی انتخاب شده که فقط پیچیدهتر و پنهانیتر شده است، درحالیکه این روش حل مسئله نیست، با این روشها فقط مسئله از نقطهای به نقطه دیگر منتقل میشود اما حل نمیشود، اینکه برای حل مسئله صورت آن را پاک کنیم روش درستی نیست.»
او بیان میکند: «روشیهایی که انتخاب شده نهتنها روش مناسبی برای حل مسئله حجاب نیستند، بلکه بیشتر حاشیه درست میکنند، کسانیکه میخواهند مسئله را حل کنند ابتدا باید درباره توضیح شرایط موجود به یک توافق برسند، مثلاً کسانیکه از حجاب اجباری دفاع میکنند وقتیکه در مراسم راهپیمایی ۲۲ بهمن یا در برگزاری یک انتخابات زنی با همان معیارهای بدحجابی که مطرح میکنند در خیابان یا درپای صندوق رای حضور پیدا کند نه تنها متعرض وی نمیشوند بلکه تصاویر آن را از طریق رسانه ملی منتشر میکنند، طوریکه بهنظر میرسد خود حجاب برای برخیها ارزش نیست بلکه از آن سوء استفاده میکنند، این نشان میدهد نظام سیاسی گرفتار چندگانگی در رفتار شده است، بههیچ وجه هم منسجم و هماهنگ نیست.»
لستی میگوید: «نکته دیگر درباره اینکه کسانیکه میخواهند مسئله حجاب را حل کنند اما در توضیح وضع موجود هماهنگ نیستند، وجود نیروهای خودجودش و مردمی است، پرسش این است که برخورد با چیزی که آنها بدحجابی مینامند منحصراً در اختیار حاکمیت و دولت است یا نیروهای مردمی هم حق دارند برای حل این مسئله اقدام کنند؟، اگر قرار است مردم بتوانند در موضوع حجاب وارد شوند عواقب این روش را هم بپذیرند، چیزیکه به درگیریهای مردم یا یکدیگر ختم میشود، اگر در انحصار حاکمیت است آنها که در کار حاکمیت دخالت میکنند مجازات شوند، مثلاً مجازات آن آقایی که کاسه ماست را سر آن زن برگرداند چه شد؟ بنابراین تکلیف این موضوع هم باید روشن شود، وقتی این تناقضها در حل مسئله مشاهده میشود بهنظر میرسد یک عدم صداقت در حل مسئله وجود دارد. لذا اول باید روشن شود همه جا با معیارهای بدحجابی که مطرح میگردد مشکل داریم یا فقط در جاهایی که منافع خاصی مطرح باشد.»
این جامعهشناس بیان میکند: در روش قبلی که مواجهه گشت ارشاد با بدحجابی فیزیکی بود، تحریک مردم در مقابل آن بیشتر بود، الان که روش دیگری قرار است جایگزین شود بهطور طبیعی مردم به عکسالعمل فیزیکی و آشکار تحریک نمیشوند، اما عکسالعملها پنهانی میشود، این راهی که قصد دارند تجربه کنند قطعاً به نتیجه نخواهد رسید، هرچه قدر روشهای مواجهه با مسئله حجاب پیچیدهتر شود پاسخهای پیچیدهتری هم ابداع میشود.»
الستی در پایان میگوید: نکته دیگر مسئله شرعی بودن حجاب و اسلامی بودن نظام است، به عنوان مثال، آنچه در بانکها درحال انجام شدن است با فتوای اکثریت قریب به اتفاق مراجع تقلید، ربا و حرام است، اما همچنان این روش در نظام ما آن هم با عنوان بانکداری اسلامی ادامه دارد، برای اینکه نظام یک عکسالعمل معقول نشان میدهد، اگر بخواهد این نوع بانکداری را کنار بگذارد اقتصاد فرو میپاشد، در مورد دیگر میشود به موسیقی اشاره کرد، حضرت امام(ره) فرمودند موسیقی حرام است ولیکن در حد پذیرش مردم اکتفا کنید، برای همین مثلاً صدا وسیما موسیقی را پخش میکند اما ساز را نشان نمیدهد. حال که درباره ربا و موسیقی این انعطاف وجود دارد، و وقتی کار جامعه درباره مسئله حجاب به اعتراض خیابانی میرسد چرا انعطاف درباره حجاب وجود نداشته باشد؟ . لذا همانطورکه گفتم ما گرفتار یک سردرگمی سیاسی هستیم. امیدوارم مسئله به درستی حل و از راهحلهایی که هیچ پشتوانه علمی ندارد پرهیز شود.»