پرونده ویژه خبری سد گتوند؛ مصوبههای ارزیابی ضمانت اجرایی نداشت/چالشی به نام گنبد نمکی/شوری آب همه جوانب را تحتالشعاع قرار داد/ نمیگذاریم مخزن شور گتوند به خلیجفارس منتقل شود
خورنا- پرونده ویژه خبری سد گتوند به همت . پیگیری میلاد گل داری، رسول عوده زاده، احمد جعفری ماجد و سمیه تیاری در روزنامه همشهری منتشر شد.
نتایج نهایی کمیته بررسی سد گتوند ماه آینده اعلام میشود
سد گتوند از موضوعات پُر مناقشه سالهای اخیر بوده که اظهار نظرهای فراوانی مبنی بر بهرهبرداری و آبگیری آن بدون کار کارشناسی از سوی برخی مسئولان و صاحبنظران صورت گرفته است، البته از سیاسی بودن بخشی از اظهار نظرها نمیتوان چشمپوشی کرد؛ کما اینکه مهمترین ایراد وارد شده به این طرح طبیعتا بحث زیست محیطی است. مهمترین سوال مطرح شده از سوی ناظران این است که آیا این سد تائیدیههای زیست محیطی لازم قبل و بعد از آبگیری را اخذ کرده بود؟
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان در گفتگو با خبرنگار همشهری در پاسخ به پرسش میگوید: بحث تائیدیههای زیست محیطی سد گتوند مسئلهای بسیار مفصل است. زمانی که مطالعات سد گتوند انجام و کار احداث آن آغاز شد، هیچ مجوزی از سازمان حفاظت محیط زیست نداشت. زمانی هم که اقدام به کسب مجوزهای لازم کردند سال ۸۷ بود که در آن سال طرح ۶۰ درصد پیشرفت داشت .
مصوبههای ارزیابی ضمانت اجرایی نداشت
«احمدرضا لاهیجانزاده» خاطر نشان میکند: در این جا باید به ۲ نکته مهم و اساسی اشاره کرد؛ اول اینکه ارزیابی زیست محیطی در برنامه سوم توسعه به تصویب رسیده است.
یعنی در مهرماه ۷۹ توسط مجلس شورای اسلامی تصویب و ابلاغ شده است و در عمل در سال ۱۳۸۱ تازه برای اولین بار مصوبه ارزیابی آماده اجرا شد و در طی آن تعدادی پروژه برای بررسی مشخص شد، اما این قانون ضمانت اجرایی نداشت و در سال ۸۱ دستگاهها ملزم به ارزیابی شده بودند، در صورتی که در همان سال بخشی از عملیات احداث سد اجرا شده بود. مطالعات سد گتوند در دهه ۷۰ آغاز شد و طی سالهای ۷۶ و ۷۷ بود که عملیات اجرایی آن آغاز شد. این که مجوز داشته یا نداشته است به خلأ قانونی آن سالها برمیگردد. اما در همان موقع هم با وجود پیشرفت طرح سازمان حفاظت محیط زیست مجریان را به انجام ارزیابی و تحویل نتایج آن به سازمان ملزم کرد تا حداقل کاهش در اثرات را به دنبال داشته
باشد .
تاثیرات سد روی محیط
لاهیجانزاده ادامه میدهد: مورد دومی که باید ذکر شود این است که سازمان حفاظت محیط زیست در مورد یک پروژه بزرگ در مسائل ریز و جزئیات فنی آن مثلا جنس سازه سد و یا اینکه سد مخزن جوابگو است یا نیست و یا اصول فنی و محاسباتی دخالت نمیکند. محیط زیست تنها درباره تاثیرات سد روی محیط با توجه به مشخصات اعلام شده آن اعمال نظر میکند .
چالشی به نام گنبد نمکی
این مقام مسئول با اشاره به چالش فنی این سد یعنی گنبد نمکی بالادست سد، تصریح میکند: در تمامی جلسات، مشاوران وزارت نیرو گفتهاند که مشکلی با گنبد نمکی نداریم و آن را بررسی و یک پتوی رُسی را برای آن پیشبینی کردهایم که به زعم شرکت توسعه منابع آب و نیرو بررسیها و مطالعات کامل از نظر فنی، عملی، داخلی و خارجی انجام شده است و مشکلی وجود ندارد. با این تفاسیر سازمان حفاظت محیط زیست نه توان آن را دارد که بخواهد ورود بکند و نه در وظایف قانونی آن دیده شده است و همچنین دخالتی در جزئیات طرح انجام نمیدهد و تنها اعلام میکند که مجریان الزامات زیست محیطی را رعایت کنند یا خیر .
داستان EC آب
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان با اشاره به اینکه هنوز برای EC آب به جز برای مصرف آشامیدنی استانداردی نداریم میافزاید: بحث EC بحثی کاملا علمی است که برای مصرف آب آشامیدنی نباید بیش از عدد ۱۵۰۰ باشد. هر چند که آب با شوری ۷۰۰ آب با کیفیتی شمرده میشود. در حوزه کشاورزی و برای هرگونه میزان EC تعریف شده است و مشخص شده که ۳۵۰۰ عددی مناسب برای این امر نیست، به همین ترتیب برای صنعت نیز تعاریف مشخصی وجود دارد.
میلیونها تُن نمک حل شده در آب
وی اضافه میکند: خروجی سد گتوند هم اکنون آب با شوری ۱۳۰۰ تا ۱۳۵۰ را رها میکند که قبل از احداث سدEC آب منطقه میانگین ۷۰۰ بوده است که عملا میبینیم با احداث سد بیش از ۶۰۰ EC به EC آب منطقه اضافه شده است. اما بحث صرف عدد نیست، بلکه میزان نمکی است که در آب منطقه حل و به تدریج وارد مزارع کشاورزی میشود و پس از سالها زمینهای کشاورزی منطقه را به تدریج شور میکند. هم اکنون میزان نمک حل شده در آب به چند میلیون تُن رسیده است .
شوری آب همه جوانب را تحتالشعاع قرار داد
این مدیرکل در ادامه گفتوگو اضافه میکند: اگر بحث شوری ایجاد شده به وسیله سد گتوند مطرح نبود، به دلیل آبدهی و ذخیره بالایی که این سد در شروع جلگه خوزستان ایجاد میکرد میتوانست یک سد خوب باشد و برای افزایش کیفیت آب رودخانه، بالا نگهداشتن دبی آب و افزایش ظرفیت و توان پالایی کارون بسیار مثبت باشد. اما این شوری تمام این موارد را تحت شعاع خود قرار داده
است .
بخش آب دانشگاه تهران در حال بررسی است
وی به اقدامات صورت گرفته در این باره میپردازد و میگوید: بر اساس تصمیم شورای عالی آب به ریاست معاون اول رئیس جمهوری، قرار شد تا مسئولیت یک مطالعه همه جانبه را به سازمان مدیریت کشور محول شود و عملا سازمان مدیریت کارفرمای این طرح شد و این سازمان هم در مرحله اول بخش آب دانشگاه تهران را متولی قرار داد که با همکاری همه جانبه صاحب نظران حوزه آب کشور تمامی راهکارهایی که میتواند این قضیه را حل کند مورد بررسی قرار دهد و حتی اگر هم که راه حلی در این باره وجود ندارد و سد باید تخریب شود باز رسما آن را اعلام کند .
یک ماه آینده نتایج نهایی باید اعلام شود
لاهیجانزاده در پایان خاطر نشان میکند: این کمیته نزدیک به ۶ ماه است که تشکیل و تکمیل شده و به طور مفصل به دنبال تحقیقات بوده و بازدیدهای میدانی به عمل آورده و تا مراحل نهایی کمتر از یک ماه باقی مانده است که طی یک ماه آینده نتایج نهایی باید اعلام شود.
لینک مطلب منتشره در وبسایت روزنامه همشهری مورخ شنبه ۳۰ خرداد ماه ۱۳۹۴
نمیگذاریم مخزن شور گتوند به خلیجفارس منتقل شود
کارون که خود زمانی نماد زیبایی و مقاومت بود، امروز دیگر نه آن زیبایی گذشته را دارد و نه در برابر آلایندگیها و آلودگیها توان مقاومتی. این رودخانه که خود محل امنی برای جانداران بود، اکنون اما تهدیدی جدی برای کشاورزی، محیط زیست و انسان شده است. گنبدهای نمکی در اطراف محل آبگیری آخرین سد روی کارون باعث نگرانیهای فراوانی درباره آینده این رودخانه شده است. مدیر بهرهبرداری سد گتوند اما با اشاره به اینکه این وضعیت در مطالعات اولیه دیده شده اعلام کرد که شرکتها و صنایع جانبی و صنعتی، و همچنین صنایع پتروشیمی خواستار انتقال آب شور در کف این سد هستند و سعی خواهیم کرد آب شوری باقی نماند تا به خلیج فارس منتقل شود.
مدیر بهرهبرداری سد و نیروگاه گتوند علیا در پاسخ به این پرسش که سرنوشت مخزن شور در کف این سد چه خواهد شد، گفت: برخی از شرکتهای خصوصی و دولتی و صنایع جانبی و صنعتی خواستار انتقال آب شور موجود در کف مخزن به صورت دائمی برای سرمایهگذاری شدند و پیشنهادهایی برای مکان لوله انتقال ارائه کردند.
«احمد کاووسینژاد» در گفتوگو با خبرنگار همشهری با اعلام اینکه در صورت محقق شدن این انتقال باقیمانده این آب شور برای صنایع پتروشیمی در نظر گرفته شده است، اظهار کرد: سعی خواهیم کرد آب شوری باقی نماند تا به خلیج فارس منتقل شود. وی با اشاره به اینکه مخزن سد تنظیمی گتوند ۸ کیلومتر است که آب در آن راکد است، افزود: در کشورهای پیشرفته از این آب استفادههای گوناگونی میشود و برای آن کاربردهای مختلفی طراحی شده است، چراکه این سرمایهگذاری به صورت مستقیم و غیرمستقیم برای صنایع سودآور خواهد بود.
بیمهری به کارون
وی علل شوری آب رودخانه کارون را این گونه تشریح کرد: آمار آورد نزولات آسمانی از سال ۸۷ تاکنون نشان از کاهش میدهد و دبی کارون در سال ۸۸ به ۷ میلیارد رسید. برداشت از سرشاخههای رودخانه کارون نیز مزید بر علت شده است. کشاورزی و پرورش ماهی در امتداد کارون رشده کرده و مصرف آب بیشر شده و ورود آلایندهها نیز افزایش یافته است. وی پیشنیاز حل اختلافهای به وجودآمده درباره نقش عوامل مختلف در آلودگی کارون را همدلی، همزبانی و احساس یکیبودن دانست و بررسی کارشناسی و فنی این عوامل و اختلاف نظرها را تنها راه نجات بحران آب در استان و کارون توصیف کرد. کاووسینژاد گفت: ما روزانه و ساعت به ساعت EC و آمار آب بالادست و رهاشده از سد را برای مسئولان استانی و کشوری پیامک میکنیم و چیزی برای پنهانکاری نداریم.
علت تلف شدن ماهیان بیاح در دریاچه سد
وی به حادثه تلف شدن ماهیان در دریاچه سد گتوند اشاره کرد و افزود: در پی این حادثه ستاد بحران تشکیل شد و اداراتی چون شیلات، دامپزشکی، محیط زیست و پژوهشکده آبزیپروری وارد ماجرا شدند. پس از بررسیها و انجام آزمایشهای فیزیکی و شیمیایی مشخص شد که یک نوع ماهی به نام «بیاح» برخلاف گفته رسانهها، بر اثر آلودگی به انگل و نه شوری آب از بین رفت.
کاووسینژاد توضیح داد: این گونه ماهی که متعلق به کارون نیست، حداکثر ۱۲ سانتیمتر طول دارد که تا ۷ سانتیمتر در آن لارو انگل رشد کرده و مانع از تغذیه و تنفس این ماهی شده بود. این ماهیها در یک روز به دریاچه ریخته شده بودند و در آن واحد تلف شدند. بومیان منطقه اعلام کردند که در زمستان برای آبزیپروری این ماهی را به آب ریختهاند. طیق تاییدیه دامپزشکی ما هیچ دخل و تصرفی در این موضوع نداشتیم و هیچ عاملی که نشان دهنده نقش دریاچه است وجود ندارد.
آب بهتر است یا برق؟
کاووسینژاد درباره اولویت آب یا برق برای مدیران سد گتوند به عنوان دومین مخزن بزرگ آب شیرین کشور گفت: اولویت ما قطعا آب است. اهمیت آب این سد تنظیمی نسبت به سدهای بالادست برای خوزستان بیشتر است، ولی به معنای کم رنگ کردن نقش تولید برق در نیروگاه نیست. وی با بیان این که سد موجود زندهای است که مرتب پایش و کنترل میشود، از رها شدن ۵/۲ میلیارد مترمکعب آب تنظیم شده و ذخیره ۳ میلیارد و ۲۰۰ مترمکعب آب و ایجاد ۵ هزار و ۵۰۰ گیگاوات ساعت برق خبرداد گفت: فاز توسعه سد هنوز تمام نشده است. این مقام مسئول با اعلام اینکه ماهانه یک میلیارد مترمکعب آب به پایین دست رها میکنیم، گفت: نیروگاه تابع مصرف برق شبکه است. اوج تولید برق در نیروگاه برای خوزستان از خرداد تا شهریور شروع میشود.
* علاوه بر زهآب شرکت کشت و صنعت کارون، امام(ره) و دعبل خزاعی، پساب ۵ هکتار حوضهای پرورش ماهی غیرمجاز در کنار پادگان امام حسن(ع) به کارون سرازیر میشود. فاضلابهای شهری در گرگر، شطیط، اهواز و خرمشهر به اضافه فاضلابهای بیمارستانی، صنعتی و روستایی موجب افزایش میزان هدایت الکتریکی(EC) در آب کارون شده است.
حوضه آبریز کارون با مساحت ۶۷ هزار و ۲۹۷ کیلومتر مربع، حدود ۴ و ۲درصد از مساحت کل کشور را در برمیگیرد و از جمله متراکمترین قلمروهای زیستی کشور است و از شهرهایی چون ایذه، مسجدسلیمان، گتوند، شوشتر، اهواز، آبادان و خرمشهر عبور میکند.
در ۴ کیلومتری بالادست سد و نیرگاه سد گتوندعلیا در ۵ کیلومتری شهرستان گتوند و ۲۵ کیلومتری شوشتر، کوه سازند گچساران برونزی به طول ۲ و ۵ کیلومتر وجود دارد که به دلیل داشتن رخنمونهای لایههای نمکی، مسئله اثر آن بر کیفیت آب سد گتوند علیا مورد مناقشه جدی قرار گرفته است.
لینک مطلب منتشره در وبسایت روزنامه همشهری مورخ شنبه ۳۰ خرداد ماه ۱۳۹۴
سرنوشت میراث سد گتوند
سد گتوند علیا از میان چند سدی که بر کارون ساخته شد، پرچالشترین سدی است که نقدهای بسیاری درباره آن مطرح شد. مسئولان ساخت سد آرای متفاوتی نسبت به مخالفان و منتقدان آن دارند. از جمله بحثهایی که بسیاری از دوستداران میراث فرهنگی را مشغول کرده بود وجود آثار تاریخی، محوطههای باستانی، تلهای تاریخی، شیرسنگی، گوردخمه و مقبره باستانی در پشت دریاچه سد است.
محورگلایههای مطرح شده در ابتدای اجرایی شدن سد درباره این بود که این سد علاوه بر مشکلات زیستی، هویت یک ملت را نابود میکند. اما پس از چند ماه کش و قوس نتایجی حاصل نشد. در نتیجه همان گونه که مسئولان سد عنوان کردند قراردادی فیما بین شرکت توسعه منابع آب و نیرو با پژوهشکده باستانشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برای شناسایی محدودههای تاریخی پشت سد گتوند منعقد شد. اقداماتی برای کاوش و شناسایی آثار تاریخی در مکانیهایی که قرار بود زیر آب بروند صورت گرفت و پرسشهای جدیدی مطرح شد که اشیای کشف شده در چه وضعیتی هستند؟ آیا به موزه ملی منتقل شدند یا در گتوند برنامههایی برای در معرض عموم گذاشتن آنها وجود داد؟ طبق گفته متولیان بسیاری از اشیایی که پیدا شده تحویل میراث فرهنگی شد. بسیاری از آنها هم در انبارهایی در منطقه کارگاهی سد گتوند نگهداری میشود. نگرانیهای زیادی از لحاظ حمایت، حفاظت و نگهداری از این گنجینههای باقی مانده از گذشتگان وجود دارد. پرسش مهمتر این است که آیا اساسا اقدامهایی برای حفظ و احیای میراث توسط مجریان سد صورت گرفته است؟
مدیر بهرهبرداری سد و نیروگاه گتوند علیا، با اشاره به اقدامات صورت گرفته از سوی اداره ساخت سد گتوند برای کاوش آثار تاریخی، گفت: طبق قراردادی که با پژوهشکده باستانشناسی برای شناسایی ظرفیتهای باستانی که در محوطههای پشت سد قرار داشت، منعقد کردیم، بنا بر این شد که اگر مکانی، محوطهای یا اثری وجود دارد کاوش و برای حفاظت خارج شود.
دانش و شیوه حفاظت درست از این آثار را نداریم
«احمد کاووسینژاد» با تاکید بر ضرورت وجود زمینه برای بازدید عموم از اشیا کاوش شده، اظهار کرد: بعد از کارهایی که در خصوص کاوش و خارج کردن اشیاء باستانی صورت گرفته است، این اشیا باید برای عموم به نمایش گذاشته شود. تاکنون برخی از آنها در انبارهایی در محوطه کارگاهی سد نگهداری میشوند. ما دانش و توان حفاظت درست از این آثار را نداریم. لذا دانش و حضور ارگانهای مرتبط را میطلبد.
کاووسینژاد با استقبال از حضور و همکاری برای ایجاد مکانهای فرهنگی عنوان کرد: باستان شناسانی را دعوت کردیم تا از جاهای باستانی گتوند بازدید کنند . با توجه به اینکه ممکن بود این مناطق زیر آب برود، تصمیم گرفته شد که اشیای باستانی را استخراج کنند. آثار بسیاری پیدا شد. آنها آن چه را که کاوش کردند با خود بردند ولی تعدادی از آن اشیا از جمله اسکلت، کوزه شکسته و… پیش ما باقی ماند و هماکنون این وسایل را در انبار نگهداری میکنیم.
آمادگی برای راهاندازی موزه میراث سد
وی با اشاره به ضرورت حفاظت درست از این اشیا تصریح کرد: ما حاضریم هرگونه همکاری که لازم باشد برای ایجاد موزه تاریخی، باستانی و فرهنگی در حمایت از تاریخمان انجام دهیم.
مدیر بهرهبرداری سد گتوند علیا با تاکید بر آمادگی برای ایجاد موزه ویژه حفاظت و نگهداری از اشیای کشف شده در پشت سد گتوند توضیح داد: برای تشکیل موزه برنامههایی باید طراحی شود. حتی اگر بخشهای خصوصی نیز وارد عمل شوند امکان تاسیس موزه وجود دارد. به طور مستقیم این موضوع در حیطه کاری من قرار ندارد. اما میتوانم بگویم که این آمادگی وجود دارد و هرگونه همکاری را انجام میدهیم.
او در بیان اهمیت اشیای نگهداری شده افزود: اشیای کشف شده و آثار را به صورت امانت و موقت نگه داشتیم و به محض اینکه جایی برای آنها مشخص شود تحویل میدهیم. اگر بخواهند موزهای تشکیل بدهند ما استقبال میکنیم.
این مقام مسئول به اظهارنظرهای غیرواقعی در این باره اشاره کرد و گفت: خبرهایی به گوش میرسد که در واقع خلاف حقیقت و واقعیت است. برخی افراد اطلاعات کاملی ندارند و موضوع را به شکل غیرکارشناسی منتقل میکنند.
کارگاهی بودن محوطه سد مناسب موزه نیست
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان گتوند گفت: آمادگی خود را برای تحویل اشیای کشف شده در سد گتوند اعلام میکنیم. دنبال ایجاد زمینه جذب گردشگر و موافق ایجاد موزه برای اشیای در محلی برای بازدید عمومی هستیم که تمام مردم خوزستان و دوستداران میراث فرهنگی بتوانند از آنها دیدن کنند.
«یعقوب نگهداری» با اشاره به کارگاهی بودن محوطه سد گتوند افزود: بحث کارگاهی بودن سد گتوند وجود دارد در این شرایط اگر قرار باشد آنجا نمایش داده شوند بازدید برای عموم مردم آزاد نخواهد بود. بهتر است مکانی برای نمایش آنها احداث کنند و شیوه درست نگهداری و حفاظت صورت گیرد.
نیاز و ضرورت؛ نگهداری اصولی آثار
لازمه بقای با قوت هویت کشور وجود آثار، تاریخ و میراث باقی مانده از گذشتگان است. اما آثاری که در محوطه سد کشف شد آن طور که باید و شاید حفظ نشده است. اشیای کشف شده نیازمند حفاظت اصولی و علمی است و لازم است محلهایی برای نگهداری آنها ایجاد شود. این موضوع نیازمند پیگیری مدیران و مسئولان است که تاکنون اقدام جدی برای این موضوع صورت نگرفته است.
لینک مطلب منتشره در وبسایت روزنامه همشهری مورخ شنبه ۳۰ خرداد ماه ۱۳۹۴
سد گتوند چکشی بالای سر خوزستان
حرف و حدیثها درباره پیامدهای احداث سد گتوند که از آن به عنوان پروژه عظیم سدسازی نام میبرند همچنان باقی است. نتایج زیستمحیطی و اجتماعی این سد نشان میدهد در هنگام احداث آن نواقصی روی داده است، یکی از مهمترین این مشکلات تاثیر در افزایش شوری آب کارون است. در سمینار علمی که اخیرا درباره سد گتوند و پیامدهای آن در اهواز برپا شده بود مجریان سد طی این سمینار استدلالاتی ارائه کردند تا خود را از بسیاری از اتهامات مبرا کنند. برای ارزیابی صحت علمی گفتههای ارائه شده، همشهری پای صحبت «مهدی قمشی» از اساتید دانشگاه شهید چمران اهواز و مشاور استاندار خوزستان در امور مدیریت منابع آب و صیانت از رودخانهها نشسته است تا به یک بررسی درست برسد. مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است.
مجریان سد گتوند ادعا دارند محوری که برای سد انتخاب شده است هم قبل و هم بعد از انقلاب اسلامی به همین صورت پیشنهاد شده است. آیا این گزاره صحت دارد؟
خیر. سد به این شکل پیشبینی نشده بود. در این مسیر یک سری سدهای اصطلاحاً جریانی پیشبینی شده بود مثل سد جریانی مسجدسلیمان که بعد از انقلاب تصمیم در این رابطه تغییر کرد و قرار شد چند سد جریانی تبدیل به یک سد بزرگ مخزنی شود. سدهایی مثل کارون یک و شهید عباسپور از قبل پیشبینی شده بود اما در پایین، سد مخزنی پیشبینی نشده بود اما سد جریانی پیشبینی شده بود. سد جریانی در واقع حجم آب زیادی نمیگیرد و ایجاد مشکل مثل شوری نمیکند اما بعد از انجام مطالعات ترجیح دادند که به جای چند سد جریانی یک سد مخزنی اجرا شود . قاعدتا اشتباه در تعیین محور سد بود که اگر ۱۲ کیلومتر بالاتر انتخاب میشد قطعا این مشکلات را نمیداشت.
به چه دلیل تصمیم بر این شد که چند سد جریانی را به یک سد مخزنی تبدیل کنند؟
به هر صورت مسئولان تصمیم گرفتند به جای ساختن ۳ سد جریانی یک سد مخزنی بسازند تا در سدهای بالادست بتوانند راحتتر آب را رد کنند و این سد بتواند همه آبهای عبور داده شده در سدهای بالادست را ذخیره کند و نهایتا حوزه میانی هم آب خود را بتواند کنترل کند که هدف خوبی است اما اگر مشکل تعیین محور در مکان اشتباه را نداشت.
سد گتوند چه تاثیری بر افزایش شوری آب کارون داشته است؟
مطابق مطالعاتی که من کردم اگر مبنای کار ما EC موجود در آب اهواز باشد ۲ سال بعد از احداث سد ۱۰۰ واحد میکروموس افزایش EC در آب اهواز داشتیم. این ۴۰۰ میکروموس برای ۲ سال خیلی زیاد بود. ما قبلا هم افزایش EC در کارون داشتیم اما به طور ناگهانی چنین افزایش EC نداشتیم. الان هم که باید بگوییم در سه چهار ساله اخیر ۶۰۰ تا ۷۰۰ میکروموس افزایش EC در آب داشتیم که زیاد است. سد گتوند یکی از عواملی است که در شوری آب کارون در اهواز موثر بوده است، یکی دیگر از عوامل، EC آبی است که از بالادست سد گتوند میآید و خشکسالی در آن موثر است، همینطور زهآبهایی که در پاییندست سد گتوند ممکن است وارد آب شود؛ زهآبهایی که شامل زهآبهای کشاورزی و آبزیپروری است و باعث افزایش EC میشود. در EC کارون هر ۳ پارامتر اثر دارند. EC که از بالای سد گتوند میآید که نه سد گتوند و نه زهآبها در آن تاثیر دارد هزار میکروموس است. EC که از گتوند میگذرد و در آنجا سد گتوند مقصر است بین ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ میکروموس است. EC که به اهواز میرسد ۲۵۰۰ میکروموس است. البته طول مسیر هم در افزایش EC تاثیر داشته است اما زه آبهایی که وارد میشود هم تاثیر دارد. این نکته را هم باید گفت که بین راه، شاخههای شور داریم یعنی خود رودخانه طبیعتش است که شاخههایی دارد که شوری بالا دارند. به علاوه آبهای زیرزمینی که باز به این رودخانه اضافه میشود لایههای شور دارد ولی زهکشهایی داریم که وارد میشوند. باید بپذیریم که زهکشها هم موثر است و نباید همه دلیل ایجاد شوری در آب را مربوط به سد گتوند بدانیم. سد گتوند تا ۳۰ درصد باعث ایجاد شوری شده است که میتوانست اینگونه نباشد اما به هر حال مجریان سد در حال مدیریت این مشکل هستند و با این مدیریت توانستهاند تا حدی شوری را پشت سد نگه دارند اما در کل باید فکری برای این شوری کرد. حدود ۲۵۰ میلیون مترمکعب آب بسیار شور پشت مخزن سد داریم که ذخیره شده و باید فکری برای آن کرد. این مقدار زیاد نمک نمیشود در مخزن باقی بماند یا کمکم به پاییندست تخلیه شود آن وقت با خونسردی بگوییم هیچ مسئلهای نداریم اما این حرف که ضریب انحلال نمک کاهش پیدا کرده است صحیح است.
سدسازی چه چالشهایی ایجاد میکند؟
سدسازی خواه ناخواه چالش زیستمحیطی ایجاد میکند زیرا هر جا را در طبیعت تغییر دهیم باعث به وجود آمدن چالش میشویم.
مخالفتها به دلایل زیستمحیطی که قبل از آبگیری سد گتوند صورت گرفت چه بوده است؟
قبل از آبگیری سد عدهای با آبگیری آن مخالفت کردند و من از جمله آن افراد بودم که گفتم بهتر است اول برای مشکلاتش راه حلی پیدا شود بعد آبگیری انجام شود. حتی در مرحله اول آبگیری گفتم که آبگیری بیشتر از یک حدی انجام نشود اما متاسفانه برنامهریزان و مدیران سد برنامههای خودشان را دنبال کردند و آبگیری را تمام کردند. در زمانی که طرح سد تصویب شد برای اجرای مشکل پیدا نکرد. موقعی که عملیات اجرایی شروع شد یک عدهای تذکر دادند که یک تپه نمکی وجود دارد و ممکن است برای مخزن سد مشکل ایجاد کند، در حالی که کارهای اولیه برای اجرا شروع شده بود این هشدار را دادند. بعد وزارت نیرو و مشاور آن در همان وقت گفتند که مطالعاتی روی این تپه نمکی انجام دادند و نهایتا اعلام کردند که اثر این تپه نمکی بسیار ناچیز است و میتوان از آن صرف نظر کرد. بنابراین کار را ادامه دادند، با تجویز وزارت نیرو و مشاور طرح، کار دنبال شد بدون اینکه نظرشان تغییری کند. نزدیک مراحل آبگیری که شد کمیتههای بینالمللی روی تپه نمکی (سازند) اظهارنظر کردند، آخرین اظهارنظر این بود که این سازند ممکن است بعد از مدتی مشکل شوری ایجاد کند. بعد به این فکر افتادند که اطراف این سازند یک دیواره رسی ایجاد کنند. با مطالعهای که انجام دادند گفتند که این دیواره رسی به مقدار زیادی مانع انحلال نمک خواهد شد. برای اینکه تاثیر پتوی رسی را ببینند تا مراحلی این کار انجام شد بعد آبگیری مرحله اول را انجام دادند که تا ارتفاع این خاکریزها یا پتوی رسی، این آبگیری میرسید. نتیجه این کار فرونشست بود یعنی جاهای زیادی این دیواره رسی فرو ریخت و چالههایی در محل سازند ایجاد شد. البته این دیواره رسی تا حد زیادی وظیفه خود را انجام داده بود. سپس بدون توجه به اثر این سازند و بدون ایجاد دیواره رسی بقیه آبگیری را نیز انجام دادند و دیگر از دیواره رسی استفاده نکردند. متاسفانه حتی آبگیری را به حد نهایت آن رساندند.
مجریان سد گتوند ادعا دارند که نشست و نشت بدنه و تکیهگاه سد گتوند زیر حد استاندارد است. آیا این گفته صحیح است؟
این گفته بازی با کلمات است و حقیقت ندارد. فرونشستها در اطراف سد گتوند کاملا مربوط به انحلال نمک است که در آن ناحیهای که سازند قرار دارد مقدارش زیاد است و حالت عادی ندارد. باید تاکید کنم فرونشستها و رانشها در اطراف سد بسیار زیاد است و کاملا مشخص است دلیل این رویدادها انحلال نمک است.
میزان انحلال نمک در سد گتوند چه مقدار است؟
برآوردهای گوناگون درباره حجم نمک موجود در مخزن سد شده است. یک عده گفتهاند که مقدار آن حدود ۱۰ میلیون مترمکعب (۲۰میلیون تن) است. مشاوران خارجی این مقدار را ۶۰ میلیون مترمکعب(۱۲۰میلیون تن) اعلام کردهاند. برآوردهایی هم اخیرا انجام شده که نشان میدهد ۲۰ میلیون مترمکعب(۴۰میلیون تن) نمک در معرض انحلال است که طی ۳ یا ۴ سال اخیر حدود ۲۰ میلیون تن انحلال پیدا کرده است.
برآوردها و اندازهگیریها نشان میدهد که ابتدا انحلال خیلی شدید بوده است طوری که سالیانه ۸ میلیون تن نمک انحلال پیدا میکرد و در پشت سد متوقف میشد اما در حال حاضر ظاهرا کاهش محسوسی پیدا کرده است که این کاهش به میزان ۵/۱ تا ۲ میلیون تن در سال رسیده است که باید برای آن راهحلی اندیشید و این مثل چکشی بالای سر مسئولان و مردم خوزستان نگه داشته شده که ممکن است ایجاد خطر کند.
به عنوان یک چهره علمی بیطرف، درباره سد گتوند چه نظری دارید؟
سد گتوند برای ما شبیه خودروای است که سانحه تصادف برای آن اتفاق افتاده است. این خودرو تصادفی است پس دیگر مثل یک خودروی نو نیست و باید تعمیرش کرد اگر ما میخواهیم از آن استفاده کنیم باید معضلاتش را برطرف کنیم. دوستانی که مجریان سد گتوند بودند نباید بگویند که مشکلی نیست یا این مشکل را کماهمیت جلوه دهند. نباید آبی که از سد گتوند میآید را با EC 1000 تحویل مردم بدهند تا دیگر خودشان را از این اتهام مبرا کنند اما وقتی که آب را با EC 1500 تحویل میدهند باید بپذیرند که مشکلی هست و دارند EC را رد میکنند اما متصدیان سد میگویند که مشکلی وجود ندارد در حالی که وجود مشکل به راحتی قابل اثبات است. اما در مورد این گفته که کل سد باید جمع شود باید بگویم که با توجه به حجم سرمایه کلان که برای ساخت این سد صرف شده است و اهدافی که این سد دارد به نظر من این راهحل باید آخرین راهحل باشد زیرا بعد از این همه سرمایهگذاری خراب کردن چنین سدی برای کشور افتخار نیست، بنابراین حل مشکل بهترین گزینه ممکن است. البته به شرطی که راهحل ارائه شده صرفه اقتصادی داشته باشد. اما این را در نظر بگیریم که ما دیگر یک سد ایدهآل نداریم. یک نکته دیگر اینکه کسانی دیگر هستند که خودشان اطلاع دارند در شور شدن آب کارون نقش قابل توجهی دارند اما سعی دارند همه تقصیرات شوری آب را به گردن سد گتوند بیندازند در حالی که برای داشتن آب پاک و عاری از شوری نباید زهآبها وارد آب کارون شود.
لینک مطلب منتشره در وبسایت روزنامه همشهری مورخ شنبه ۳۰ خرداد ماه ۱۳۹۴
سد گتوند و اکوسیستم
مجتبی افشه : فاز اول سد گتوند با توان هزار مگاوات به بهرهبرداری و تولید رسید و اکنون اختلاف نظر بر روی فاز دوم این طرح عظیم است که احتمال کاهش توان مگاواتی آن وجود دارد .
درباره بهرهبرداری از سد، مصوبه دولت این است که پروژههایی را که به تازگی احداث میشوند سازنده طرح، بهرهبرداری کند. یکی از دلایل این مصوبه مشکلاتی است که برای سدهای کرخه، کارون ۳ و مسجدسلیمان به وجود آمد. هر چند که با توجه به شرایط فعلی، بهرهبرداری از فاز دوم گتوند فعلا درست نیست .
کوه نمکی که ۴/۵ کیلومتر بالا دست سد گتوند وجود دارد و مربوط به سازند گچساران است در کنار کارون امتداد پیدا کرده است و در نقاطی نیز بیرون زدگی به طول ۲ هزار و ۲۰۰ متر دارد که در آن سیمان طبیعی (مارن)، گچ، رس و نمک قابل استحصال است که سهم نمک در این فرآیند تنها ۱۰ درصد است .
این کوه نمکی از ابتدای مطالعات احداث دیده و بررسیهای تخصصی لازم نیز راجع به آن انجام و راهکارهایی نیز ارائه شده و براساس همان مطالعات تخصصی نیز پیشروی در حال انجام است .
در مطالعات ۵۰ ساله سازمان آب و برق خوزستان که پیش از احداث سد انجام شده است، ناخالصی موجود در آب (EC) آن محل را بین هزار و ۱۵۰ تا هزار و ۴۰۰ اعلام شده است و آب رهاشده کنونی از سد گتوند عددی بین هزار و ۱۰۰ تا هزار و ۲۰۰ را نشان میدهد که با این تفاسیر هیچ تغییر محسوسی در آن ایجاد نشده است.
سرچشمه کارون دارای آب با کیفیتی است و هر چه که به سمت سد حرکت کنیم لایههای نمکی و رودهای شور وارد آن میشود که همین عوامل باعث شوری آب شدهاند. دلیل اینکه پس از خروجی آب از سد و تا شوشتر، اهواز، آبادان و خرمشهر EC آب حتی به بیش از ۴هزار میرسد ورود رودهای شور پایین دست کارون به بستر رودخانه و همچنین کارخانجاتی است که پس از سد گتوند در حال فعالیت هستند.
با توجه به آمار، احداث سد گتوند هیچ تغییری در EC آب محل ایجاد نکرده است و در زمینهای کشاورزی اطراف سد کشاورزی در حال انجام است . از سوی مجریان سد این قصد وجود دارد که مخزن شور حاصل از نمک تَهنشین شده در کف مخزن سد را برای مصارف مورد نیاز از جمله پتروشیمی و… منتقل کنند. استاندارد سازمان آب و برق خوزستان نیز برای این محل عددی بین هزار و ۱۵۰ تا هزار و ۴۰۰ است.
دریاچه احداث شده در پشت سد گتوند که بیش از ۹۰ کیلومتر مربع طول و یک کیلومتر مربع میانگین عرض آن است به صورت طبیعی بر روی اکوسیستم منطقه از جمله دما، رطوبت، آلودگی آب کارون و… تاثیر میگذارد، اما تهدیدی برای کارون نیست .
لینک مطلب منتشره در وبسایت روزنامه همشهری مورخ شنبه ۳۰ خرداد ماه ۱۳۹۴
آیا کام مردم شیرین می شود؟
غزاله عمرانی : انسان و آب از دیرباز پیوندی ناگسستی داشتهاند و تمامی تمدنهای بشری در کناره آب رشد یافته است…
بشر علاوه بر نیازهای اساسی خود که شامل آب آشامیدنی، آبیاری کشتزارها و مصارف بهداشتی است استفادههای دیگری نیز از آب داشته است. ساخت تفرجگاهها، پلاژها، اماکن ورزشی و دیگر فعالیتهای تفریحی از جمله این بهره برداری هاست. سدها به عنوان اماکن تجمع آب در دهههای گذشته توانستهاند علاوه برکارکردهای اصلی خود به نقاطی توریستی مبدل شوند. دریاچههای بکر پشت سدها، فضای آرام و به دور از هیاهوی شهرها توانسته سرمایهگذاریهای هنگفتی را جذب کند. با اینکه نظر متفاوتی هم وجود دارد که قائل به منسوخ شدن صنعت سدسازی در دنیاست.
ایالات متحده آمریکا و هلند به عنوان کشورهای پیشرو در زمینه سدسازی توانستهاند با ساخت و توسعه شهرکهای پشت سد و کناره دریاچهها علاوه بر توسعه صنعت گردشگری، نیاز روزافزون آن جوامع به مسکن را تامین کنند. در ایران اما این فرصتها اندکی مغفول مانده است. تنوع فرهنگی در پهنه ایران نیاز به جاذبههای توریستی مختلف را روزافزون کرده است. سد گتوند به عنوان بزرگترین سد خاکی کشور، دریاچهای به طول ۹۰ کیلومتر در پشت خود دارد.
این دریاچه راه خود را در میان منتهیالیه زاگرس باز کرده است. این دریاچه از گتوند در شمال خوزستان آغاز میشود و با عبور از روستاها و مناطق بکر فرصتی بیبدیل را برای ساخت اماکن توریستی در خود دارد. متولیان سد اعلام کردهاند که آمادگی مذاکره و همکاری با افراد حقیقی و حقوقی که خواهان همکاری در این زمینه هستند را دارند و حاضرند مذاکره کنند ولی تاکنون پیشنهادی در این زمینه دریافت نکردهاند. نگارنده از این که ضعف اطلاعرسانی، هجمههای رسانهای و یا عوامل دیگری همچون جانبی بودن این بحث در پس این فرصتسوزی است یا خیر، اطلاعی ندارد ولی آنچه مهم است به فعل رساندن این ظرفیت کمنظیر است.
ساخت هتل، ویلا، پلاژ، سواحل اختصاصی، اماکن ورزشی و حتی مجتمعهای مسکونی میتواند علاوه بر سودآوری قابل توجه نقش مهمی در تشویق و ترغیب سرمایهگذاران داشته باشد. دولت نیز میتواند با فروش اوراق قرضه، ارائه تسهیلات لازم و ساخت مسیرهای دسترسی مناسب و همچنین اطلاعرسانی مناسب به وظیفه خود در این زمینه عمل کند. از آنجا که کارون علاوه بر همه نقشهایی که در طول تاریخ در پیشرفت تمدنهای بنا شده بر ساحل خود داشته است، امروزه تبدیل به بخشی از هویت مردمانی که از آن آب مینوشند شده است؛ لذا در نظر گرفتن حیات این رود و تصمیمسازی و تصمیمگیری به نحوی که اصطلاحا «مویی از سر کارون کم نشود» یک خواست فراگیر در پهنه فرهنگی کارون شده است.
درجه شوری و شیرینی آنچه از سد میگذرد و به مردمان پایین دست میرسد، مشکلی است که هر روز نهادی، نهادهای دیگر را در آن مقصر میداند. این سد عظیم به عنوان یک سرمایه ملی (چه درست و چه غلط ) آنجا احداث شده است و حالا باید به دنبال تبدیل تهدیدها به فرصتها باشیم. اما آنچه انتظار میرود این است که طرحهای «گتونتوریسم» یا همان طرحهای توسعه صنعت گردشگری در محیط پیرامون سد گتوند کام مردم را شیرین کند و اندکی از شوری آبی که به پایین دست میریزد بکاهد. اگر چه داستان این شوری آب و عوامل موثر در آن نیز مثنوی هفتاد من است که در حوصله این یادداشت نمیگنجد.
لینک مطلب منتشره در وبسایت روزنامه همشهری مورخ شنبه ۳۰ خرداد ماه ۱۳۹۴