در چهارشنبه ی سیاه خوزستان چه گذشت ؟

اندیمشک اولین شهری که مجسمه طاغوت را به پایین کشید

خورنا- محمدامین جمشیدی: چهارشنبه ی سیاه روزی است که پایه های لرزان حکومت طاغوت در مسیر سقوط سیاهی را بر رخ مردم بر روشنایی صبح به تصویر کشید اگر بخواهیم نگاهی کوتاه بر وقایع این روز بر پیکر پرشکوه خوزستان افسانه ای داشته باشیم با بهره گیری از خاطرات شیر مردان ان دوران میتوان اتفاقات زیر را به تصویر کشید :

پس از فرار محمدرضا پهلوی در ۲۶ دی ماه از ایران در سال ۱۳۵۷، روز بعد از آن یعنی در چهارشنبه ۲۷ دی در شهرهای دزفول و اندیمشک و در روز بعد از آن ۲۸ دی ماه در مسجد سلیمان حادثه‌ای بوقوع پیوست که در دوران مبارزات انقلابی مردم استان چهارشنبه سیاه نام گرفت.
در این روزها مردم این شهرها مورد تهاجم و هجوم بی‌سابقه نظامیان رژیم پهلوی قرار گرفته و تعدادی زیادی از مردم بی‌دفاع شهید و مجروح شده و اموال بسیاری به غارت رفت. این نوشتار بدنبال واگویی بخشی از این حوادث و بررسی تأثیر آن به عنوان یک عامل شتاب دهنده در پیروزی انقلاب اسلامی است. این حادثه به ترتیب بعد از ظهر چهارشنبه در دزفول و شب هنگام تا بامداد در اندیمشک و روز پنج شنبه در مسجد سلیمان بوقوع پیوسته است که به همین ترتیب در این مقاله بیان شده است.
* حادثه دزفول و اندیمشک
اندیمشک اولین شهری که مجسمه ی شاه را به پایین کشید

با اعلام خبر فرار شاه در روز ۲۶ دیماه ۱۳۵۷ موجی از شادی و خوشحالی بین مردم دزفول انتشار یافت. مردم این خطه از میهن اسلامی در روز قبل از آن تخلیه ساختمان ساواک که به عنوان دستگاه مخوف و سرکوبگر رژیم شناخته می‌شد را جشن گرفته بودند که در روز ۲۶ دی ماه با اعلام فرار محمدرضا پهلوی از کشور این جشن و خوشحالی مردم تکمیل گردید.
مردم دزفول در همین روزها بنا به دستور حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر خوشرفتاری با ارتشیان در یک راهپیمایی کم نظیر ضمن دادن گل و شیرینی و میوه به برادران ارتشی خود با آنان روبوسی کرده و حلقه‌های گل را به لوله مسلسل‌های آنها آویختند و جلوه‌های زیبایی از تصرف دل‌ها به وسیله حسن خلق را به نمایش گذاشتند.
در هنگام شب به دستور سرتیپ غفاریان فرمانده تیپ ۲ زرهی دزفول مجسمه‌های محمدرضا پهلوی از سطح شهر جمع آوری و در صبح ۲۷ دی ماه مردم شهر در میدان مرکزی اجتماع و تنها مجسمه باقی مانده از پهلوی‌ها یعنی مجسمه رضا خان را نیز به پایین کشیدند.
با توجه به برخورد مناسب مردم با نظامیان، احتمال وقوع خطری داده نمی‌شد ولی در هنگام ظهر ناگهان خبر حادثه اهواز در شهر منتشر گردیده و بلافاصله با استفاده از بلندگوهای مساجد به مردم دزفول اعلام شد که احتمال وقوع این حادثه در این شهر نیز وجود دارد و لازم است مردم هوشیار باشند.
حادثه در ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر با خروج تانک‌ها و خودروهای تیپ ۲ زرهی از درب شمالی پادگان آغاز شد و نیروهای نظامی در ساعت ۵ به شهر یورش آوردند. تعدادی از نظامیان بهمراه خانواده‌های خود و به صورت کارناوال در سطح شهر حرکت نموده و شعارهای جاوید شاه سر دادند.
در این حادثه به سوی مردم تیراندازی مستقیم صورت گرفت که باعث کشته و زخمی شدن تعدادی از مردم بی‌دفاع گردید همچنین در خیابان‌های اصلی شهر تقریبا مغازه‌ای نبود که تخریب نشده .
در این حادثه به سوی مردم تیراندازی مستقیم صورت گرفت که باعث کشته و زخمی شدن تعدادی از مردم بی‌دفاع گردید همچنین در خیابان‌های اصلی شهر تقریبا مغازه‌ای نبود که تخریب نشده و یا آتش نگرفته باشد. در این هجوم منازل مسکونی و مطلب پزشکان و داروخانه‌ها نیز در امان نبودند.
مهاجمان در حدود ساعت ۱۰ شب به سمت کوی چهارم آبان در خارج شهر دزفول حمله نمودند. این کوی قریب ۳۰۰ منزل داشت که کارمندان سازمان آب و برق ساکن آنجا بودند و در آن زمان حدود نیمی از برق کشور را تأمین می‌نمودند. مهاجمان در منطقه ایجاد رعب و وحشت نموده و به هفت منزل وارد و وسایلش را تخریب کرده و به گلوله بستند.
با توجه به فاصله زمانی بوجود آمده جوانان انقلابی در تشکیلاتهای مخفی به صورت آماده باش درآمده و خود را برای مواجه آماده نمودند. در تعدادی از مناطق نیروهای انقلابی بوسیله نارنجکهای دست‌ساز به تانکها هجوم آورده و باعث عقب نشینی آنها شدند. همچنین در مناطقی دیگر از طریق بلندگوهای مساجد شعارهای انقلابی پخش گردید.
واکنش‌ها به این حادثه
۱- اولین واکنش در تظاهرات روز اربعین مردم دزفول تجلی یافت. مردم با وجود حکومت نظامی و عزادار بودن در شهادت همشهریان خود تنها دو روز بعد از حادثه، تظاهراتی باشکوه برگزار نمودند.
۲- اعلامیه‌ای با امضای نظامیان طرفدار مردم تیپ ۲ زرهی دزفول منتشر شد که در آن حادثه‌ را حاصل توطئه فرمانده تیپ ۲ و گروهی از افسران اعلام نمودند.
۳- اعلامیه با امضای روحانیون دزفول منتشر و در آن ادعای استاندار در خصوص تعرض نیروهای انقلابی به همسر یکی از درجه‌داران را غیرواقع اعلام نمودند.

۴- مقامات دادگستری نیز در نامه‌ای سرگشاده به رئیس دیوان عالی کشور خواستار اعزام هیأتی جهت بررسی فجایع و مجازات عاملان آن شدند.
در این حادثه حدود ۱۰ تن از مردم دزفول شهید و ۳۰ تن مجروح شدند. صدها مغازه غارت و ۱۱۲ اتومبیل پارک شده در خیابان توسط تانکها له شدند.
بررسی حوادثی نظیر برگزاری مراسم روز اربعین، مراسم ۲۸ صفر سالروز رحلت پیامبر اعظم(ص) و حضرت مجتبی (ع) که درآن ضمن برگزاری مراسم عزاداری تظاهرات گسترده‌ای نیز برپا شد، تظاهرات گسترده روز دهم بهمن ماه با حمایت جامعه روحانیت، برگزاری تظاهرات در روز ۱۲ بهمن و تغییر اسامی خیابان‌ها و اماکن عمومی، حرکت حدود دوهزار نفر از مردم دزفول در حالی که پرچم‌های سبز رنگ در دست داشتند با اتومبیل و موتور سیکلت به سمت اندیمشک که هنگام عبور از جلوی پادگان نیروی هوایی شعار”برادر هوایی، تو نور چشم مایی” سردادند، عزیمت تعدادی زیادی از مردم دزفول جهت استقبال از حضرت امام خمینی به تهران، پیوستن ارتش به مردم و خلع سلاح شهربانی و ژاندارمری و موارد دیگر نشان دهنده عدم تأثیر این حادثه بر عزم و اراده مردم انقلابی دزفول است.

*حادثه اندیمشک
نام اندیمشک در تقویم انقلاب ماندگار شد

حادثه چهارشنبه سیاه در اندیمشک از حدود ساعت ۸ بعد از ظهر آغاز و تا بامداد پنج‌شنبه ادامه داشته است. نیروهای نظامی تقریبا بعد از اتمام حمله به دزفول به سوی اندیمشک آمده و تقریبا مشابه همان جنایات را در این شهر انجام دادند.
خبر فرار شاه در اندیمشک در حالی منتشر شد که مردم این شهر در حال تظاهرات بودند.
در روز چهارشنبه مردم در ابتدا مجسمه باقی مانده از خاندان پهلوی‌ها، یعنی مجسمه رضا خان را پایین کشیدند.در بعد از ظهر چهارشنبه شهربانی در اقدامی تعجب آور اعلام می‌نماید که دیگر متصدی حفظ امنیت شهر نیست و به همین جهت تعدادی از جوانان انقلابی در قالب ذگروههایی اقدام به تقسیم بندی شهر و برنامه‌ریزی جهت حفاظت از آنها نمودند.
در این هنگام و حدود ساعت ۸ ناگهان نیروهای نظامی اقدام به محاصره و بستن ورودیهای اصلی شهر نموده و بلافاصله اقدام به تیراندازی و هجوم به مردم نمودند.
در اندیمشک به دلیل اینکه حادثه در شب به وقوع پیوست تعداد هفت شهید و ۱۳ زخمی گزارش شده است ولی نظامیان با استفاده از تاریکی شب به غارت گسترده مغازه‌ها بخصوص طلا فروشیها، لوازم خانگی‌ فروشیها و… اقدام نمودند و پنج خانه را نیز به وسیله تانک ویران کردند.
واکنش به حادثه
بعد از این حادثه، مردم غیور اندیمشک بزرگترین تظاهرات اندیمشک را برپا نموده و با حضور بیش از ۳ هزار نفر با حرکت به سوی شهربانی علیه مسببین این حادثه شعار دادند.
هیأتی از سوی آیت‌الله طالقانی جهت بررسی حادثه در این دو شهر اعزام و گزارش مفصلی با ذکر جزئیات و ابعاد آن منتشر نمودند.
حاکمان نظامی استان در خصوص علت حادثه دزفول و اندیمشک به بیان علتی واهی پرداخته و علت را هتک حرمت نیروهای انقلابی به همسر یکی از درجه‌داران رژیم عنوان نمودند. سرتیپ غفاریان از شب قبل از حادثه با تحریک نظامیان زمینه‌سازی‌های لازم را انجام داد. در صبح حادثه نیز با سخنرانی در جمع نیروهای پادگان با ذکر ماجرای واهی هتک حرمت همسر یکی از درجه‌داران فریاد می‌زند که یا چادر به سرتان نمایید و یا به دزفول حمله کنید. در حدود ساعت ۱ بعد از ظهر هلی کوپتر حامل سپهبد جعفریان استاندار خوزستان در پشت بام پاسدارخانه فرود آمده و استاندار، فرمانده ضد اطلاعات و فرمانده رکن دوم پیاده و سپس فرمانده گروهان‌ها به اتاق جنگ احضار و در جلسه‌ای از ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۵ شرکت می‌نمایند. بعد از این جلسه تعدادی از درجه‌داران در جلوی اتاق تیمسار تجمع نموده و شعار “ما شاه می‌خواهیم” سر می‌دهند و سپهبد جعفریان قول می‌دهد که ظرف ۴۸ ساعت شاه را به ایران برمی گرداند البته با کمک آنها!
تیمسار غفاریان عکس شاه را بر سینه قرار داده و بالای نفربر ایستاده و یکی از درجه‌داران بوسیله تفنگ سربازان را تهدید می‌نماید که هر کس برای سرکوب به شهر هجوم نبرد مغزش را متلاشی می‌کند.
سرانجامهمان‌طور که ذکر شد در ساعت ۱۶:۳۰ نیروهای نظامی به سوی شهر دزفول و بعد از آن به اندیمشک هجوم آوردند.
تیمسار غفاریان دو روز بعد از حادثه افراد را درمیدان پادگان جمع و به دلیل خلق جنایت از آنها تشکر نموده و سپس دستور می‌دهد که سربازانی که به دستور حضرت امام قصد فرار داشتند و در حین فرار دستگیر شده‌اند شکنجه شوند.

* حادثه مسجد سلیمان
حادثه‌ای که در شهرستان مسجد سلیمان چهارشنبه سیاه نام گرفت در واقع در روز پنج شنبه ۲۸ دی‌ماه‌۵۷ بوقوع پیوست. جهت بررسی حوادث آن روزهای مسجد سلیمان می‌بایست به چند روز قبل پرداخت. مهم‌ترین رخداد، حادثه حمله به دفتر ساواک در روز ۲۴ دی‌‌ماه است که نقطه عطفی در آغاز حوادث آن ایام بوده است.
در این روز تعدادی از دانش‌آموزان دبیرستان صنعتی نظامی با قصد تظاهرات بر علیه رژیم از خوابگاههای خود خارج شده و در حالی که تعداد زیادی از جوانان شهر آنها را همراهی می‌نمودند وارد مرکز شهر شده و پس از اجتماع در مسجد جامع به سوی محله کلگه راه افتادند.این تظاهرات یکی از بزرگ‌ترین و با شکو‌ه‌ترین حضور مردم غیور مسجد سلیمان در جریان پیروزی انقلاب اسلامی می‌باشد.
در ادامه تظاهر کنندگان در حالیکه شعارهای ضد رژیم می‌دادند وارد چشمه علی یکی دیگر از محلات شهر شدند و به باشگاه مرکزی وابسته به شرکت ملی نفت حمله کردند و ضمن کندن در ورودی و نرده‌ها و درهای وردی شیشه‌ای قسمت بولینگ باشگاه را آتش زدند.
حمله به این باشگاه در واقع حمله به یکی از مظاهر فساد رژیم در این شهر بود. در ادامه “به ساختمان ساواک حمله کردند و پس از آتش زدن ساختمان با دخالت مأموران یک جوان۱۹ ساله بنام داریوش محمدی هدف گلوله قرار گرفت و شهید شد.
نکته‌ بسیار مهم حادثه، تقدیم اولین شهید مسجد سلیمان به انقلاب اسلامی است. این روز تاریخی در مسجد سلیمان سرآغازی بر سلسله تظاهرات، اعتصابات و بیانیه‌هایی است که حاکمان نظامی برای انتقام از مردم همانند شهرهای اهواز، دزفول و اندیمشک در این شهر نیز به مردم بی‌دفاع حمله نموده و اقدام به ایجاد رعب و وحشت و تخریب اموال عمومی نمودند.
مراسم تشییع پیکر این شهید همزمان با ۲۶ دی ماه، روز فرار شاه است. در این روز حدود ۳۰ هزار تن از مردم مسجد سلیمان در اقدامی بی‌سابقه ضمن اعلام انزجار در مراسم به خا‌کسپاری ایشان شرکت نمودند.
اهمیت این حادثه آن‌گاه بیشتر نمایان می‌شود که به وضعیت این شهر و وجود عواملی نظیر حضور سنتی بیگانگان بدنبال اکتشاف اولین چاه نفت، نفوذ سالیان متمادی فرهنگ بیگانه بصورت مستقیم و با هدایت در بین اقشار مختلف و… پرداخته می‌شود. بطوری که برای مسئولین این گونه حرکتهای انقلابی در این منطقه با این شدت امری غیر منتظره بود.
در روز پنج‌شنبه ۲۸ دی دهها پلیس و مأموران مخفی آگاهی و ساواک مسجد سلیمان بهمراهی عده‌ای از کولی‌ها به خیابان‌ها ریختند و به اتومبیل‌ها، مغازه‌ها و مردم عادی حمله نموده و در این میان تعدادی از نظامیان در حالیکه فریاد می‌کشیدند “با حامیان تمدن بزرگ هستیم” شهر را به آشوب کشیدند.
یکی از شاهدان عینی حادثه را چنین شرح می‌دهد.”ریختند در شهر، مسجد سلیمان که چیزی نداشت فقط بالای خانه‌ها مخزن‌های یک متر مکعبی آب، که منبع ذخیره آب آشامیدنی مردم بود وجود داشت. این‌ها در قسمت نمره ۱ این مخازن را به گلوله بسته و سوراخ نمودند. آن حادثه دو ساعت در مسجد سلیمان به طول انجامید اما بعدش اختناق و ترسی حاکم شد.” ابعاد هجوم به مردم، اماکن، مغازه‌ها، وسایل نقلیه و حتی وسایلی نظیر آنتن‌های تلویزیون، کولرها و منابع آب منازل بسیار وسیع و گسترده بوده است.
مأمورین در حالیکه مسلح به تفنگ‌های خودکار “ژ۳” بودند، به سوی مردم شهر که فعالیت روزانه خود را آغاز کرده بودند شلیک کردند. دقایقی بعد در حالی که صدای شلیک بی‌امان گلوله‌ها حتی تا روستاهای دور دست نیز می‌رسید مردم مسجد سلیمان، سراسیمه به سوی خانه‌های خود و یا هر جان پناهی که می‌یافتند گریختند. پس از خالی شدن خیابان‌ها و کوچه‌های شهر از وجود شهروندان، نظامیان لوله‌های مسلسل خود را به سوی خانه‌ها، مغازه‌ها و اماکن عمومی شهر گرفتند و خسارات زیادی به بار آوردند. نظامیان با شکستن شیشه‌های مغازه‌ها و مؤسسات ملی، تمامی اجناس و لوازمی را که در این اماکن وجود داشت به کلی منهدم کردند و از بین بردند. غرش گلوله‌ها چندین ساعت پیاپی ادامه داشت و در طول این مدت هیچ کس از خانه خود خارج نشد.
در خصوص شهدای مسجد سلیمان تنها یک شهید در ۲۴ دی ماه مورد تأیید است ولی در خصوص مجروحین حوادث آن روزها بخصوص پنج‌شنبه ۲۸ دی ماه آمار متفاوتی ارائه شده است که نشان دهنده حجم بالایی از مجروحین می‌باشد. البته با توجه به جو نظامی موجود بسیاری از مجروحین به بیمارستان مراجعه نکرده‌اند که این مسئله احصا آمار دقیق مجروحین را مشکل ساخته است.
در خصوص میزان خسارت‌های وارده به مردم، بدنبال شروع تهاجم، مأمورین پس از منهدم کردن اجناس مغازه‌ها بسوی اتومبیل‌هایی که در دو سوی خیابان‌ها وبویژه در پارک “نمره یک” شهر قرار داشت یورش بردند و به تعدادی اتومبیل خسارات عمده به ضرب گلوله وارد کردند. نظامیان آنگاه با شلیک متناوب گلوله کولرها و آنتن‌های تلویزیون‌های منازل را از جا کندند و تعرض مسلحانه خود را همراه با شعارهای “جاوید شاه” ادامه دادند.
واکنش به حادثه
اولین عکس العمل نیروهای انقلابی برای از بین بردن جو ارعاب و وحشت ایجاد شده در همان شب حادثه بوده است. همان شب به خاطر اینکه سکوت شکسته شودجوانان انقلابی‌الله اکبر می‌گفتند و شهربانی در جواب هر‌الله اکبر تیر هوایی می‌زد، اما فضای اختناق شکسته شد و چند روز بعد کم کم ترس مردم ریخت.
حرکت بعدی مردم انقلابی شهر مسجد سلیمان شرکت در یک راهپیمایی با شکوه و گسترده در روز ۲۹ دی ماه بود. در این راهپیمایی حمله روز گذشته محکوم گردید.
از دیگر اقدامات این روزها، اعلام همبستگی معاون فرمانداری و بخشدار مرکزی مسجد سلیمان با انقلاب و مردم است که در نتیجه حضور چشم‌گیر مردم انقلابی مسجد سلیمان در روزهای اخیر روی داد.
عکس العمل مهم دیگر اعتراض قضات دادگستری مسجد سلیمان است. قضات مسجد سلیمان بعنوان اعتراض به کشتارهای اخیر کشور بویژه در شهرهای مشهد، قزوین، کرمانشاه و تهران و قتل و جرح مردم بخش لالی توسط مأموران ژاندارمری دست از کار کشیدند.
قضات دادگستری مسجد سلیمان که در تظاهرات مسجد سلیمان شرکت کرده بودند، اعلام داشتند: تا زمانیکه عاملان کشتارهای اخیر کشور دستگیر و مجازات نشوند بسر کار خود باز نخواهند گشت.
* در روز ۲۷ دی ماه ۱۳۵۷ یعنی پس از فرار شاه از ایران با خروج تانک‌ها و خودروهای تیپ ۲ زرهی از پادگان دزفول به سوی مردم تیراندازی مستقیم صورت گرفت که باعث کشته و زخمی شدن تعدادی از مردم بی‌دفاع شد
* نیروهای نظامی در اندیمشک نیز در ۲۷ دی ماه سال ۱۳۵۷ اقدام به محاصره و بستن ورودیهای اصلی شهر کردند و بعد از آن بلافاصله اقدام به تیراندازی و هجوم به مردم نمودند و به دلیل این که حادثه در شب به وقوع پیوست تعداد ۷ شهید و ۱۳ زخمی برجای گذاشت
* در روز پنج شنبه ۲۸ دی، دهها پلیس و ماموران مخفی آگاهی و ساواک مسجد سلیمان به همراه عده‌ای از کولی‌ها به خیابانها ریختند و به اتومبیل‌ها، مغازه‌ها و مردم عادی حمله نموده و شهر را به آشوب کشیدند.

* لازم به ذکر است با توجه به استاندات تاریخی و رویدادهای چهارشنبه ی سیاه آن روزها و خاطرات حاضرین میتوان اندیمشک را اولین شهری در تاریخ انقلاب لقب داد که مردم با باور دینی و اسلامی خویش مجسمه ی طاغوت را از جای به پایین کشیدند !

 

 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • Ahmad دایی من جز نیرو های ارتش شاه بود و به گفته ی مادرم میگفت وقتی با تانک وارد پاساژ های اندیمشک میشدن یکی از خوده نیرو های شاه تمام ارتشی هارو هم به رگبار میگیره و همرو میکشن
  • شهروند اخر در مورد دزفول بوده یا اندیمشک؟!