شورحسینی نوای دلهای خوزستان می شود

خورنا/ این روز‌ها از هر کوی و برزن و خیابان که عبور می‌کنیم، شاهد برپایی تکایایی هستیم که آرام آرام به استقبال محرم می‌روند و جوانانی که به عشق مولای خود کمر همت بسته و برای پاسداشت جوانمردی اباعبدالله و ۷۲ سرباز با وفایش سنگ تمام می‌گذارند.

اتاقک‌هایی برپا و سیاهپوش می‌شود، و هر تکیه سعی دارد در نشان دادن عشق خود به سالار شهیدان از دیگری پیشی گیرد و این چیزی نیست جز فرهنگ عاشورایی ملت ما، که این درس و این فرهنگ را در هیچ دانشگاهی نمی‌توان درس داد، جز در دانشگاه کربلا، درسی که حسین‌بن علی(ع) در نیم روز کربلا به بشریت آموخت و آن را تا ابد برای بشریت به یادگار گذاشت.

*در شهرهای آبادان و خرمشهر…

در شهرهای آبادان و خرمشهر نیز، که مردم ولایی آن، انس شگرفی با مولای خود دارند، مردم این خطه پس از عید غدیر، عید امامت و ولایت اقدام به راه‌اندازی و نصب تکایا می‌کنند تا با آغاز ماه محرم، با دستی پر به پیشواز سالار شهیدان بروند، آنجا که ابا عبدالله الحسین(ع) بر زمین کربلا پای می‌نهد و از شر آن پناه می‌برد بر خدای خویش و بانگ سر می‌دهد که «اللهم انی اعوذ بک من الکرب و بلا» و چه مظلومانه آهنگ سر داد که این، موضع کرب و بلا و محل محنت و عنا است، فرود آیید که اینجا منزل و محل خیمه‌های ما است و این زمین، جای ریختن خون ما است و در این مکان قبرهای ما واقع خواهد شد.

بنازم شهامت مولایم حسین را، که برای شهادت پای بر آن خاک پر بلا نهاد و جز با شهادت نیز سرزمین نینوا را ترک نکرد و تا قیامت برای خود خانه‌ای برگزید که امروز مقصد خیل عظیم عاشقان ولایت است.

در کوچه‌ها نسیم بهشت محرم است/ این شهر بی‌مجالس روضه جهنم است

می‌روم خرامان خرامان تا قرن‌های دور/ با پاهای تفتیده از داغی شن‌های نینوا

منزل به منزل تا خیمه‌گاه، صدای طنین زمزمه‌های عاشقانه، آخرین ناصرین دین الله، خیمه بعدی صدای واه عطشای طفلان کربلا، بانویی خمیده قامت گسترده عبای بر سر تنهایی یتیمان صبح عاشورا همه و همه خبر از رسیدن ماهی می‌دهد که به راستی دین ما را احیاء و اسلام را برای همیشه زنده نگه داشته است، پس عاشقان برخیزید که هنگام عزاست، عزای بزرگمردی که تاریخ را به سود خدا رقم زد و برای همیشه پرچم اسلام را بر دست‌های بریده برادرش برافراشته ساخت.

کم کم می‌رسیم به فرات و به علقمه، به دو دستی که شرم دارد خالی روانه خیمه‌گاه شود، به صلابت نفسی که عطش را به تشنگی اهل بیت امامش خرید و اینک در آستانه خیمه‌های عزای غربت امامی که هر چه داشت در چنته اخلاص تقدیم عشق کرد.

در شهرهای آبادان و خرمشهر، در هر کوچه و خیابان، داربست‌هایی برای برپایی تکایا و حسینیه‌ها برپاست و مردم شمارش معکوس برای عزاداری ابا عبدالله را آغاز کرده‌اند و حال و هوای خاصی به شهر داده‌اند.

 

اماکن زیادی برای نشان دادن صحنه‌های مقتل یاران حسین(ع) در حال آماده شدن است و صحنه کربلا را با هر دستاوردی که دارند مشغول احیاء و بازسازی هستند تا بر همه نشان دهند آنچه را که در سرزمین نینوا و در روز عاشورا گذشت.

*کاسبان و دوره‌گردها در محرم

در بازار هم جسته و گریخته صدای نوای حسینی به گوش می‌رسد، کاسبان و دوره‌گردها، مشغول تکثیر و فروش مجموعه‌های نوحه‌خوانی هستند و عده‌ای نیز دور آن‌ها جمع شده و برای خود و بنا بر اقتضای دل خود و برای عزای حسین(ع) نوایی را خریداری کرده و این‌گونه است که رنگ و لعاب محرم، کم کم خانه‌ها را فرا گرفته و شهر‌ها می‌روند تا محرم را به جان و دل بسپارند و از سالار شهیدان خود استقبال گرمی کنند.

کوچه‌ها معطر شده به بوی چای دم‌کرده حسینی، بیرق‌ها برافراشته در عزای حسینی، جامه‌های سیاه بر تن، گویی که شهر یک سره به تشیع می‌رود، کاروانی از دل‌ها تا کربلای عشق روانه است و تا وصل به مولای خویش آرام نخواهد نشست.

و چه عیان دیده می‌شوند مردمی که به عشق مولای خود برای تهیه مایحتاج غذای دهه محرم و ادای نذر خود و دین خود به سید و سالار شهیدان با چه متانت و دقتی سعی دارند بهترین را در عزای امام خود به نیازمندان عرضه کنند و خداوند دستان عاشق را به دور از بلا بدارد.

پای صحبت‌های یکی از تکیه‌داران باسابقه خرمشهر نشستیم و برای دقایقی میهمان سخنان شیرین او بودیم، که با ما گفت از شوق خویش برای خدمت به مولا و عزاداران حضرتش و اینکه چگونه عشق به حسین(ع) خستگی را از تن بر کنده و ایشان را مهیای روضه سالار شهیدان می‌کنند.

*نخستین تکیه خرمشهر با نام مبارک «تکیه شباب القاسم»

سمیر افخمی، در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس در خرمشهر اظهار کرد: هر ساله پس از عید غدیر، جوانان به نصب تکیه همت ورزیده و برای استقبال از ماه محرم و دهه عاشورا آماده می‌شوند.

وی افزود: نخستین تکیه خرمشهر، با نام مبارک «تکیه شباب القاسم» به لطف و کرم حضرت زهرا(س) توسط این حقیر بر پا شد و امید که مورد قبول درگاه حق، و حضرت ولیعصر و سیدالشهدا(ع) واقع شود و الگویی شود برای جوانان خرمشهری تا شهر را از نور حضرت قاسم(ع) سرشار از تکایا کنند.

تکیه‌دار قدیمی خرمشهر تصریح کرد: ضرب‌المثل معروفی هست که از ابا و اجداد خود شنیده‌ایم، و آموخته‌ایم که «اکل لقمه العید و قول وا حسینا» به این معنی که پس از اتمام عید غدیر و صرف ناهار عید ولایت، بگو یا حسین و مشغول برپایی و تکایا شوید.

 

*«مرحوم آیت‌الله سید علی عدنانی»

افخمی تاکید کرد: خدایش بیامرزد، عالم فقیه و نستوه خرمشهری «مرحوم آیت‌الله سید علی عدنانی» که چراغ تکایا در بعد از ظهر شب اول محرم به دست ایشان روشن می‌شد و اکنون چراغ این تکایا به دستان فرزند وی روشن می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: چراغ تکایا بعدازظهر عاشورا خاموش می‌شود و چراغ‌های سرخ رنگ در شام غریبان سالار شهیدان روشن خواهد ماند و این نشان از خاموشی خیمه‌ها در سرخی خون شهیدان کربلا دارد و چه حال و هوای عجیبی آن شب، شهر به خود می‌گیرد و آن ساعات کربلا چه در دسترس است و حس کردنی است، و با چه حزنی بر کلام خود پایان می‌دهد این خادم سیدالشهدا که:

هر عزایی رود از یاد پس از روی چند/ این عزایی ست که تا روز قیامت برپاست

و به راستی این مردم، این عشق را به چه سان در دل خود جای داده‌اند، این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟ و این حسین چه کرده که جان‌ها همه پروانه اوست؟ و در کربلا چه گذشته که شیعیان علی این گونه بی‌تاب زیارت خاکش هستند، سلام بر تو‌ای حسین، و سلام بر عشقی که بر دل‌هایمان کاشتی و شکر خالقی که بار دیگر افتخار عاشقی و خادمی مولایمان اباعبدالله(ع) را به ما داد.

برپا کنید خیمه‌ها، که حسین جز ما از کسی انتظار استقبال ندارد، بکشید چادر سیاه را، که زینب احساس غربت نکند، برافراشته کنید بیرق‌ها را، که عباس تنها نماند، بر کوچه‌ها آب جاری کنید که اصغر……. آه اصغر، وای بر اصغر، که اصغر تشنه نماند، سلام بر محرم، سلام بر محرم حسین، و سلام بر یاران حسین و سلام بر خون حسین «اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ علیک منی سلام… یا حسین»

 

باز غم در سینه‌ام غوغا نمود/ باز آهنگ عزا برپا نمود

باز هم شد موسم افسردگی/ دیده جاری اشک سیل آسا نمود

ایستاده بر بلندایی به دشت/ راز دل را این‌چنین افشا نمود

زینبم من زینب دل سوخته/ آنکه رسم عشق را احیاء نمود

پیش رویم یک جهان نامردمی/ در وجودم کوه غم مأوا نمود

از چه گویم با شما ‌ای مردمان/ بی‌وفایی‌ها فلک با ما نمود

سینه مالامال شد از درد و رنج/ ظلم و جور بیکران؛ دنیا نمود

دست کین از آستین شد آشکار/ دشمنی با عترت طه نمود

لشکری با ناجوانمردی ز خشم/ نیزه در کف حمله بی‌پروا نمود

تیغ و تیر و سنگ باریدن گرفت/ روز بر ما شب یلدا نمود

آشنا شد گردن اصغر به تیر/ جان فدای همت بابا نمود

خفته بی‌سر جسم هفتاد و دو تن/ کوفیان را تا ابد رسوا نمود

لاله‌گون شد پهنه نهر فرات/ ناگهان خون آستین بالا نمود

کاروان عشق شد عازم به شام/ همرهی با‌زاده زهرا نمود

چونکه بر نی شد سر رزم آوران/ بی‌قراری زینب کبری نمود

با دلی آزرده بر سینه دست/ ناله و غوغای غم افزا نمود

————————

منبع / فارس

گزارش از: علی دایلی