منتجب نیا: در هشت سال گذشته صحبت از آزادی بیان و قلم جرم تلقی میشد/ منافع ملی مافوق مسائل قومی، نژادی و مذهبی است
خورنا: با پایان گرفتن دوره ی ۸ ساله ی ریاست جمهوری احمدی نژاد و باز شدن فضای سیاسی کشور مجددا همایش ها ، گردهمایی ها و سخنرانی ها ی سیاسی آغاز شد و هم اکنون دور جدیدی از حیات خود را می گذراند . بی تردید باید این فضا را مغتنم شمرد و از آن نهایت استفاده را کرد .
در ادامه ی فعالیتهای سیاسی و نشست های هم اندیشی اصلاح طلبان خوزستان ،به مناسبت سالگرد ارتحال امام ( ره ) رسول منتجب نیا میهمان اصلاح طلبان خوزستان بود .
در حاشیه این نشست «خبرنگار خورنا؛ سارا ممبینی» گفتگویی اختصاصی با وی انجام داد:
آقای منتجب نیا ! هم اکنون قریب به یکسال از آغار به کار دولت یازدهم می گذرد . مهم ترین ثمره ی دولت روحانی در سیاست داخلی تا به امروز چیست و روحانی به کدام وعده های انتخاباتی اش عمل کرده است ؟
دکتر روحانی در تبلیغات انتخاباتی و سخنرانی های قبل و بعد از انتخابات شعارها و وعده هایی داد که برای مردم بسیار جذاب بود و مردم روحانی را گم شده ی خود دانستند . منتها در شرایط کنونی کشور همه ی این شعارها و وعده ها را نمی توان به سرعت محقق ساخت . بعضی از آنها در کوتاه مدت و بسیاری نیز احتیاج به زمینه سازی و زمان دارد که در بلند مدت عملی می شوند .
آنچه که روحانی از آغاز صدارت شروع کرده است و موثر هم بوده تغییر گفتمان مدیریتی ما نسبت به ۸ سال گذشته است . در دولت احمدی نژاد ما شاهد یک نوع گفتمان مبتذل سیاسی و مدیریتی بودیم و ادبیات مسئولین اجرایی نه تنها مورد قبول دنیای امروز نبود بلکه به نوعی از ابتذال و انحطاط فرهنگی حکایت می کرد که در دولت روحانی این گفتمان تغییر کرد و به جای آن یک گفتمان انسانی ، مترقی و اسلامی حاکم شد .همانند دولت خاتمی که گفتمانش بسیار مورد قبول بود و توانست فرهنگ و ادبیات کشور را تا مدتهای طولانی تحت تاثیر قرار دهد هر چند که طوفان هشت ساله ی احمدی نژاد بسیاری از ساختارها را ویران کرد .
نکته ی دیگری که از ثمرات دولت روحانی تلقی می شود زنده کردن شعارهایی بود که به دست فراموشی سپرده شده بود .در هشت سال گذشته به قدری خفقان و سانسور حاکم بود که صحبت از آزادی بیان و قلم و مسائل مشابه آن جرم تلقی می شد و روحانی با فضای بسته ی امنیتی ۸ سال گذشته به شدت مقابله کرد و لو در سخن . و این نشان از جرات و جسارت روحانی دارد .
لطفا به مصادیقی عملی از دولت روحانی در باز شدن فضای سیاسی کشور اشاره کنید.
علاوه بر اقدام های گفتمانی ، یکی از کارهای دولت روحانی در طی این مدت حمایت های نسبتا خوب از رسانه ها توسط وزارت ارشاد بوده است . اگر دستگاه قضایی چند نشریه را تعطیل کند یکی از معترضین خود دولت است .در حالی که دولت گذشته در توقیف مطبوعات پیشتاز بود !در بحث احزاب هم در هشت سال گذشته شاهد بودیم که احزاب ستون پنجم قلمداد می شدند و به اشکال مختلف فرهنگ حزب ستیزی وجود داشت و رواج پیدا کرده بود .ولی روحانی در گفتار و عمل رویه ی حزب ستیزی را رد کرد و وزارت کشور پس از ۸ سال بی مهری به احزاب ، تشکیل جلسه داد و نمایندگان احزاب و تشکل ها را دعوت کرد . این نمونه ای از کارهای روحانی است ولی تمام انتظارات از دولت یازدهم فقط اینها نیست و مردم انتظار دارند به همه ی آن چیزی که روحانی در شعارهایش بیان کرد و جزو مطالبات مردم است ، عمل کند .
آیا ممکن است مخالفت هایی که از سوی برخی با دولت روحانی انجام می شود اختلالی در کار دولت ایجاد کند و یا روحانی را در تحقق شعارهایش دچارمشکل کند ؟
بله ممکن است !برخی گروه های افراطی در برابر منطق و روش روحانی مقاومت می کنند و نمی خواهند اجازه بدهند روحانی به شعارهایش جامه ی عمل بپوشاند . دولت روحانی دو راه در پیش رو دارد ، راه اول اینکه در مقابل گروه های افراطی مقاومت کند وبه مطالبات مردم پاسخ بدهد و راه دوم این است که به خاطر یک عده ی قلیل افراطی که خوشبختانه مطرود جامعه نیز هستند ولی تریبون و قدرت را در اختیار دارند کوتاه بیاید و تسلیم شود .که اگر تسلیم شود پشتوانه ی مردمی خود را از دست خواهد داد و مردم در مقابل دولت موضع منفی می گیرند . دولت باید راه اول را در پیش بگیرد و در مقابل افراطیون مقاومت کند و هروقت نتوانست از پس خودسری ها بر آید . افراد خود سر را به مردم معرفی کند و به صورت رسمی از مردم کمک بخواهد .
در خصوص گروه های افراطی مخالف سیاست های دولت آیا می توانیم بگوییم برگزاری همایش های ” دلواپسیم ” نیز به نوعی مخالفت با منطق و روش روحانی است ودولت باید در مقابل این گونه فعالیت ها مقاومت کند ؟
اصولا مردم باید نسبت به سرنوشت خویش حساس و نگران باشند و تردیدی نیست وقتی که استقلال کشور و تمامی ارضی آن مطرح هست به خصوص در مقابل امریکا و اتحادیه ی اروپا نگرانی ها بیشتر می شود .اما وقتی یک مجموعه ای روی کار آمده و این وظیفه را برعهده گرفته است که به نمایندگی از ملت وارد صحنه شده و مورد اعتماد مردم ، خوش سابقه ، دارای تخصص لازم و آشنا به دیپلماسی بین المللی هست جای نگرانی نیست . مگر افراد دولت روحانی مثل دولت احمدی نژاد صفرکیلومتر هستند که دلواپس باشیم !. علاوه بر اینها مگر در رابطه با سیاست های کلان مملکت ،بدون هماهنگی و جلب نظر رهبری تصمیمی گرفته می شود .آیا کسانی که ادعای دلواپسی می کنند و هیاهو به راه می اندازند دلشان برای نظام می سوزد؟ما نمی خواهیم برخی چهره ها را افشا کنیم . بعضی از سران این دلوایسان اصلا خودشان با نظام و انقلاب بیگانه بودند . اگر دلشان برای نظام می سوخت پس چرا طی ۸ سال گذشته که این همه ضربه به نظام وارد شد سکوت کردند ؟چگونه است که اختلاس های ۳ هزار میلیاردی دلواپسان را تحریک نمی کند ولی مسائل هسته ای که زیر نظر مقام رهبری صورت می گیرد آنان را دلواپس می سازد؟ به نظر من این دلواپسی یک شعار تو خالی و فریبنده در جهت مخالف با منطق و روش روحانی است. این شگردی است برای تضعیف دولت و آقایان دارند زمینه سازی می کنند تا برای انتخابات خبرگان رهبری و مجلس اعتماد مردم را از دولت سلب کنند و از آب گل آلود ماهی بگیرند ! باید جلوی این فریبکاری ایستادگی کرد .
آقای منتجب نیا ! طرحی از شما مطرح شده در خصوص اتحاد اصلاح طلبان و تشکیل جبهه ی واحد ، برای ایجاد این تشکل فراگیر اصلاح طلبی تا کنون چه اقداماتی انجام داده اید ؟
من معتقد هستم همانطور که در سال ۹۲ میان جبهه ی اصلاحات انسجام ایجاد شد و همه روی کاندیدای واحدی متمرکز شدند و نهایتا پیروزی حاصل شد در آینده هم انسجام آنها می تواند موفقیت به همراه داشته باشد . من اعتقاد دارم اصلاح طلبان و اعتدال گرایان یک جریان و یک جناح هستند و باید به صورت جبهه ی واحد وارد صحنه شوند .
برخی از افراد گفتمان اصلاح طلبی را تند و افراطی قلمداد می کنند و در جهت حذف آن ، این گفتمان را مقابل اعتدال گرایی قرار می دهند . نظر شما چیست ؟
گفتمان اصلاح طلبی هرگز یک گفتمان افراطی نیست ! اصلاحات به معنای رفع مفاسد و ناشایستگی ها و حاکم کردن شایستگی و شایستگان د رکشور . اتفاقا اصلاحات یعنی دوری از افراط و تفریط . بعضی ها کلا در جهت منافع خویش گفتمان ها را به غلط تعبیر می کنند. اتفاقا به عقیده ی من اعتدال گرایی و اصلاح طلبی هر دو یک مفهوم هستند ولی در عبارات مختلف .
آقای روحانی در سخنرانی های انتخاباتی خویش وعده ی شکستن حــصر و آزاد شدن زندانیان سیاسی را مطرح کردند ولی تا به امروز تحقق پیدا نکرده است ؟به نظر شما روحانی می تواند این وعده را از “صرف یک شعار انتخاباتی بودن ” خارج کند ؟
قبول دارم که شکستن حـــصر یکی از مطالبات به حق مردم است که از اولین سخنرانی های روحانی تا آخرینش مطرح بوده و حتی بعد از پیروزی در انتخابات هم بر آن تاکید داشتند . روحانی در شورای امنیت قدم هایی در این زمینه برداشته است ولی بخشی از این مسائل به قوه ی قضاییه برمی گردد.و قاضی می تواند برخلاف همه ی شعارهای رئیس جمهور رای بدهد و مردم را مایوس کند . تا در این خصوص فضا کمی آرام می شود بعضی ها باز یادشان می افتد که در سال ۸۸ چه گذشت و اینکه چه هدفی دارند باید این را از خودشان پرسید . در رابطه با برخی حوادث دولت تصمیم نمی گیرد ولی می تواند گزارش تهیه کند و دولت روحانی تا به حال چندین بار اقدام اینچنینی را انجام داده است وما مایوس نیستیم و در انتظار هستیم که این اقدمات ثمر بدهد .
آقای منتجب نیا من در خصوص فعالیت سیاسی در استانهای قومی مصاحبه ای با دکتر کیانوش راد ، نماینده ی مردم اهواز در مجلس ششم داشته ام و ایشان فرضیه ای را مطرح کردند مبنی بر اینکه فعالیت های سیاسی – جناحی باید در استانهای قومی مثل خوزستان تشدید شود . نظر شما چیست ؟
با اینکه قومیت یک واقعیت در کشور است ولی اقوام و حتی مذاهب مختلف باید در جهت منافع ملی حرکت کنند .و قطعا منافع ملی مافوق مسائل قومی ، نژادی و حتی مذهبی باید در نظر گرفته شود . ضمن اینکه احزاب سیاسی باید در استانهای قومی فعال شوند تا وقتی منافع ملی کشور مورد تهدید قرار می گیرد با آگاهی دادن به افکار عمومی در جهت پاسداری از منفعت ملی کشور وارد عمل شوند . ما نباید در رفتار و گفتارهامان حس قومیت افراد را تحریک کنیم باید حس ملیت آنها تقویت شود چون وجه اشتراک تمامی افراد حس ملیت است نه قومیت . و باید روی نقاط مشترک کار شود . و احزاب در این رابطه به خوبی می توانند فرهنگ سازی کنند.برخی کاندیداها در انتخابات و حتی برخی مسئولین سعی می کنند حس قومیت را در افراد تحریک کنند و به این امر توجهی ندارند که دامن زدن به قومیت افراد ممکن است سبب کشمکش و حتی تجزیه ی کشور شود .