از دل سیاست های آموزش و پرورش باید فکر و اندیشه تولید شود
خورنا _ سارا ممبینی: با اینکه دیر زمانی است که از مدرسه رفتنت گذشته ، ولی باز هم بعضی شبها خواب امتحان می بینی ، خواب تکالیف نانوشته و دیر رسیدن به کلاس درس … بیدار که می شوی و یا از خواب که می پری دلت تنگ می شود برای آن روزهای خوب . برای نشستن روی نیمکت کنار هم کلاسی هایت . برای شیطنت های زنگ تفریح و برای صدای رسا و شمرده ی معلم کلاس اول دبستان …
کشور ما به واسطه ی داشتن ۱۲ میلیون دانش آموز و حدود یک میلیون معلم ، بیش از بیست میلیون ایرانی را به صورت مستقیم با فرآیند آموزش و پرورش درگیرکرده است . از این رو و در آستانه ی هفته معلم برآن شدیم تا گریزی به مسائل معلمان در ایران داشته باشیم و به سراغ اکبر ظریفی ،یکی از دبیران خوش فکر اهواز رفتیم و برخی مسائل نظیر فضای کار معلمان ، میزان توجه مدیران آموزش و پرورش به صاحبان فکر و گردش آزاد اندیشه ها ، انتظارات و مشکلات پیش روی قشر فرهنگی را با وی به گفتگو نشستیم که در پی می آید :
اکبر ظریفی دبیر مرکز سمپاد ( سازمان ملی پرورش استعداد های درخشان ) شهید بهشتی ناحیه ۴ ]آموزش وپرورش اهواز[و مدرس دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه پیام نور و چند واحد علمی – کاربردی در اهواز است . وی کارشناس ارشد تاریخ ایران اسلامی است و علاقمند به پژوهش های کتابخانه ای ؛ اکبر ظریفی دروس مطالعات اجتماعی و سرفصل های فرهنگ و تمدن ایران را تدریس می کند .
آقای ظریفی ! فضای حاکم بر کار معلمان را چگونه می بینید ؟
- معلمی یک کار یا شغلی است که یک سری وظایف به دنبال خود دارد . مانند بسیاری از کارهای دیگر اما یک تفاوت اساسی بین معلمی و شغل های دیگر است که کار معلمی را تحت الشعاع قرار می دهد و آن مسئولیت هایی است که از پیامدهای این شغل برای معلمان ایجاد می شود که آن نقش کارکردی کار معلمی است . معلمان با تمامی ابزار و وسایل به دنبال تولید فکر و اندیشه هستند . تولید فکر پیامدهای وسیعی برای تمام جامعه دارد و از این منظر است که این بخش دوم همیشه موضوعات پیرامون معلمان را پر رنگ تر می کند . تا جایی که این پیامدها به اشتباه نتیجه ی مستقیم وظایف یا بهتر بگوئیم جز و وظایف معلم مدنظر قرار داده می شود . گاهی عده ای روی هنر مند بودن معلم تکیه می کنند واین نتیجه ی همان نگرش می باشد که اهمیت پیامدهای شغل معلمی را از خود وظایف بیشتر می کند .
فضای کار معلمی در مملکت ما فضایی ؛نه چندان دلچسب است که تمامی لذت از این فضا را برای معلمان به ارمغان آورد و فضایی نه چندان چندش آور که نتوان در این فضا به آرامی زیست ! اگر چه این آرامش از آسایش فاصله ها دارد؛ و نقش هنری معلمی که از آن یاد کردیم همین است ؛ توانایی سازگاری با فضایی که در بالا توصیف شد .
در سیاست گذاری هایی که از سوی آموزش و پرورش صورت می گیرد آیا تفویض اختیارات بر اساس تخصص صورت می گیرد ؟
- برای پاسخ دادن به این پرسش دو مطلب باید جدا شود . نخست بخش آموزش و نیروهای مشغول در این بخش است که تا حدودی بحث تخصص در آن رعایت می شود و یا بهتر است بگوئیم تا جایی که امکان اجرا وجود داشته باشد رعایت می شود و می دانیم در بسیاری از بخش های آموزشی باز این نقص به کار نگرفتن کارشناسان ویژه ی هر بخش آموزشی در جای خود وجود دارد اما به نسبت بحث مدیریتی ، وضعیتی مطلوب تر دارد . مدیران بر اساس یک روش هدفمند منطبق بر استانداردهای مدیریت آموزشی شکل نمی گیرند و یا بهتر است بگوییم تا کنون اینگونه بوده است . وقتی که سازمان دهی مشخصی برای رسیدن به این هدف وجود نداشته باشد به صورت خودکار این نقص همیشگی است !یعنی مدیران دارای چهارچوب و ساختار مشخصی برای پرورش مدیران آینده نخواهند بود و این اشکالی است که باید برای رفع اساسی آن اقدام کرد .
در آموزش و پرورش تا چه میزان به صاحبان فکر و گردش اندیشه ها بها داده می شود ؟
- یک کار ریشه ای که باید در دستور کار آموزش و پرورش قرار بگیرد و ادامه داشته باشد تمرکز بر روی بهینه سازی سیاستهای آموزشی است که از دل این سیاست ها تولید فکر و اندیشه به صورت سازمان یافته تداوم داشته باشد و این مهم از دست متخصصین و کارشناسان ویژه بر می آید و برای پرورش این ویژه ها نمی توان در جایی جزآموزش و پرورش به دنبالش گشت !
آقای ظریفی به عنوان یک دبیر باسابقه ، انتظار مشخص شما از سیاست گذاران در آموزش و پرورش چیست ؟
- آنچه که انتظار می رود سیاست گذران کلان آموزش و پرورش به آن پایبند باشند تلاش همه جانبه برای ساختن بستری مناسب جهت شکوفایی فرهنگی ایران اسلامی است که این مهم فقط با حرمت نهادن به همه ی نیروهای بالقوه ای است که ممکن است با تنگ نظری غیر کارشناسانه بلا استفاده مانده باشد .
و حرف آخر …
- اگر فضای فکری حاکم بر آموزش و پرورش در هاله ای از اعتماد رشد کند جریان های پنهان مانده ای که بار تولید اندیشه و فکر درست را به دوش دارند آَشکار خواهند شد . در فضای عدم اعتماد است که هر کسی از بخشی گریزان است . کسی از سیاست گریزان می شود و دیگری تماما سیاست زده و این هر دو، برای جریان آموزشی سمی مــــهلک است !