احمدینژاد باید در مرگ ولیعهد جشن میگرفت؟
خورنا: سایت عصر ایران نوشت: سفر علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران به ریاض برای شرکت در مراسم تشییع جنازه ولیعهد عربستان و نیز تسلیتگویی محمود احمدینژاد به پادشاه سعودی به خاطر درگذشت برادرش، با واکنشهای منفی متعددی از سوی برخی رسانههای اصولگرا مواجه شده است؛ از جمله روزنامه کیهان در شماره امروز خود از شرکت صالحی در مراسم تشییع جنازه شاهزاده سلطان انتقاد کرد و نوشت که چگونه وزارت خارجه از یکسو کشتار مردم بحرین و یمن توسط سعودیها را محکوم میکند و از سوی دیگر به مراسم ختم ولیعهد سعودیها میرود؟
برخی دیگر از رسانههای اصولگرا نیز به تسلیتگویی رئیسجمهور انتقاد کرده و آن را “تسلیت به قاتل” نامیده و به شدت نکوهیدهاند.
در این که حکومت سعودی تمایلات ضدایرانی دارد و در سرکوب مردم یمن و بحرین مشارکت میکند تردیدی نیست اما حساب آداب دیپلماتیک از این مسائل جداست.
هرکشوری در حوزه روابط خارجی خود یکسری اصول دارد که بدانها پایبند است. مثلاً برای حکومت آمریکا حفظ و حراست از اسرائیل یک اصل لایتغیر در سیاست خارجی است و برای جمهوری اسلامی ایران هم آرمانگرایی اسلامی.
این اصول هر چند بنمایه حرکت هردولتی در نظام بینالملل را تشکیل میدهند اما پایبندی به آنها مغایرتی با حفظ آداب دیپلماتیک ندارد.
یکی از این آداب هم شرکت در مراسم ختم مقامات ارشد کشورهایی است که با آنها روابط دیپلماتیک برقرار است.
ایران و عربستان، هرچند تضاد منافع آشکاری در منطقه دارند ولی در عالیترین سطح دیپلماتیک -یعنی در سطح سفیر- با یکدیگر رابطه دارند. بنابراین نمیشود که رابطه دیپلماتیک داشت و در حالی که دهها هزار زائر ایرانی در همین لحظه در عربستان هستند کوچکترین و پیشپا افتادهترین آداب دیپلماتیک را زیر پا گذاشت.
این نهایت بیانصافی است که مقامات وزارت خارجه را همواره مورد نقد قرار داد که دیپلماسی نمیدانند ولی وقتی یک کار مبتنی بر آموزههای اولیه دیپلماسی هم از آنها سر میزند، آسمان و ریسمان به هم بافته شوند تا آن کار مثبت منکوب شود!
احتمالاً کسانی که از تسلیت رئیسجمهور و شرکت وزیر خارجه در مراسم ختم و تشییع ولیعهد عربستان ناراحت شدهاند انتظار داشتند که رئیسجمهور سه روز جشن عمومی در ایران اعلام کند و وزیر خارجه هم به همتای سعودیاش زنگ بزند و بگوید خوب شد که مرد!
مشکل بزرگ کشور ما این است که همه چیز را با هم قاطی میکنند و بر مبنای فرمول “صفر و یک” عمل می کنند. مثلاً چون در این مورد بخصوص عربستان در خلاف منافع ما در بحرین مداخله میکند یا ایران را متهم به ترور سفیرش کرده است، باید دیپلماسی را کنار بگذاریم و حتی یک تسلیت خشک و خالی هم نگوییم.
این در حالی است که مشکلات ما با عربستان و حرکات ما در منطقه که علیه منافع سعودیهاست به جای خود محفوظ است و حفظ روابط سیاسی و پایبندی به آداب دیپلماتیک هم در جای خود؛ و حضور صالحی در مراسم ختم ولیعهد عربستان به معنای چشم پوشیدن از اختلافات موجود نیست.
وانگهی هر اندازه که دو کشور از همدیگر دور باشند، سوءتفاهمها و تضادها تشدید میشود و برعکس به همان اندازه که کشورها به یکدیگر و مردم و مقامات همدیگر احترام بگذارند روابط حسنه تقویت میشود که یکی از مظاهر این احترام دیپلماتیک و حتی انسانی، همین ابراز همدردی در غمها (مانند فوت مقامات و بروز زلزله و توفان) و اظهار شراکت در شادمانی ملل دیگر (مانند روزهای ملی و استقلال و موفقیتهای بزرگ ورزشی) است.
فراموش نکنیم در دوران جنگ سرد که دو ابرقدرت شرق و غرب حتی گاه تا آستانه جنگ اتمی هم پیش میرفتند، روابط دیپلماتیک بین آنها در عالیترین سطوح برقرار بود و در همان حال بزرگترین رقابت تاریخ در تقسیم منافع جهان بین آمریکا و شوروی سابق در جریان بود.
حتی در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هم دو کشور روابط دیپلماتیک خود را ولو در سطحی نازل حفظ کرده بودند.
در واقع عالم روابط بینالملل جایی برای رفتارهای صفر و یکی ندارد و یک دولت و یک سیاستمدار باید این سخن نغز سعدی را آویزه گوش کند که “نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند… درشتی و نرمی به هم در به است.”
همه اینها از این آموزه دیپلماتیک نشأت میگیرند: “پایبندی به اصول منافاتی با حفظ آداب دیپلماتیک ندارد.”
لذا بر سبیل انصاف باید گفت که تسلیتگویی مقامات ایران و حضور صالحی در مراسم تشییع ولیعهد عربستان نه تنها منافاتی با اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نداشته، بلکه منطبق بر منافع ملی و آداب دیپلماتیک بوده است و در عین حال نافی مواضع ایران در قبال سعودیها نیست چه آن که رقابت و حتی خصومت به جای خود و آداب دیپلماتیک هم به جای خود.