خورنا: وزیر اطلاعات ضد و نقیض‌ها و سناریوسازی اخیر آمریکا علیه ایران را تشریح کرد و گفت که در آینده توطئه آمریکا علیه سپاه قدس را افشا می‌‌کند.
حجت‌الاسلام حیدر مصلحی درباره ادعای اخیر امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: وقتی با رویکرد اطلاعاتی موضوع را بررسی کنید با چنان ضد و نقیض‌ها و ایرادهای بزرگی مواجه می‌شوید که نمی‌وانید باور کنید دولتی همچون امریکا با آن همه ادعا به چنین فلاکتی افتاده باشد که سناریویی تا این حد سخیف ساخته باشد یا سناریوی مبتذل ساخته شده از جانب دیگران را باور کرده باشد.
وزیر اطلاعات افزود: در اولین بررسی‌هایی که در وزارت اطلاعات در مورد این ادعا به عمل آمد، نخستین واکنش افسران اطلاعاتی وزارت، ابراز تعجب شدید درباره بلاهت متراکمی بود که در این سناریو موج می‌ند. اولین سؤال آن بود که دولت امریکا چطور می‌خواهد این قصه بدوی را به عقلای دنیا و حتی به نخبگان خود امریکا بباوراند. پس از آن و به موازات انتشار اخبار بیشتری در مورد این ماجرا، ابهامات و سؤالات بزرگ‌تری ازجانب رسانه‌ها و صاحبنظران سیاسی و اطلاعاتی مطرح شد و امروز ابعاد سبکسرانه این سناریوی سخیف همه گیر شده است و شما شاهد انتشار صدها چون و چرا و ان‌قلت در رسانه‌های مختلف آنها هستید.
گزیده سخنان وی رابه نقل از فارس بخوانید:
در این چند روزه، روسای دستگاه‌های اطلاعاتی چند کشور، با من تماس گرفته و درخصوص این فیلمنامه بدوی ابراز شگفتی، و تحلیل ها و بعضاً اطلاعاتی در مورد جوانب این سناریو را بازگو کرده اند. همچنین چندین رابط دستگاه‌های اطلاعاتی در تهران یا در چندین پایتخت کشورهای دیگر با همکاران بنده دیدار و ضمن ابراز تعجب، مطالبی ارائه کرده‌اند.

آنچه آمریکایی​ها ارائه کرده اند، شنود نیست بلکه براساس آنچه در دادخواست قاضی دادگاهی در نیویورک آمده، تماس تلفنی متهم پس از بازداشت است، آن هم از دفتر اف بی آی و تحت سیطره ماموران اف بی آی. طبق تصریح خودشان، متهم در چنین شرایطی با فردی تماس می گیرد، بدون ارائه هیچ گونه مستندی که مخاطب ادعایی کیست، کجاست و چه کاره است؛ به این ترتیب است که مخاطب موهوم می شود یکی از فرماندهان سپاه قدس! و تماس متهم از درون بازداشتگاه اف بی آی می شود شنود! سپس کل این فرایند می شود سند.
آنچه را آنها سند می نامند، بزرگ‌ترین و متقن‌ترین دلیل بر مهمل بودن ادعای امریکایی هاست و با انتشار آن، عملاً این ما هستیم که سندی متقن به دست آوردیم مبنی بر مهمل و مضحک و مسخره بودن ادعایی که امریکایی ها کرده اند.
این کدام دستگاه اطلاعاتی است، این کدام افسر اطلاعاتی است، که عامل عملیاتی خود،‌ آن هم عامل مستقر در خاک حریف را از طریق تلفن هدایت می کند؟ دستور کشتن سوژه ادعایی در تلفن به عامل اجرا ابلاغ می شود! محل قتل هم یعنی رستورانی که سوژه مرتبا در آن تردد دارد، از طریق مکالمه تلفنی مشخص می شود! تاکید هم می شود که بهتر است افراد بیشتری همراه با سوژه کشته بشوند! چند ناسزای رکیک هم به دیگر مشتریان رستوران، چاشنی آن دستور می‌شود.
به عقلای دنیا می گوییم «دنیا را چه شده است که فیلمنامه فیلم های کمدی سطح پایین و هجوآمیز را به عنوان سند اطلاعاتی ارائه می کنند و همان را به شورای امنیت سازمان ملل متحد می فرستند؟»
به علت محذورهای اطلاعاتی نمی توانم همه اطلاعات را فعلاً مطرح کنم، اما برخی مستندات و مطالب قابل طرح را می گویم؛ مثلاً ویژگی ها و شاکله شخصیت فردی که به عنوان عامل ترور معرفی شده است‌ آن قدر با ویژگی های یک مامور یا همکار اطلاعاتی فاصله دارد که حتی ضعیف ترین دستگاه‌های اطلاعاتی جهان حاضر نیستند چنین فردی را به همکاری بگیرند، چه رسد به اینکه ماموریتی عملیاتی، آن هم در خاک امریکا به او بدهند.
«متهم مورد ادعا که طبق ادعای رسانه های غربی بیش از بیست سال در امریکا ساکن بوده، چرا نتوانسته بود تا ۸ ماه پیش، از دولت امریکا تابعیت دریافت کند؟ ثانیاً چرا فقط ۸ ماه پس از دریافت تابعیت امریکایی، وارد چنین توطئه ای می شود؟ آیا دریافت تابعیت که آرزوی متهم بوده، دریافت کننده را به طغیانگری می کشاند؟! ثالثاً سؤال می کنم که آیا واگذاری آن سناریو به متهم، ما به ازاء دادن تابعیت نبوده است؟ اف بی آی چه نقشی در پروسه دادن تابعیت ایفا می کند؟ در این پروسه اف بی آی تحت عنوان مصاحبه و تحقیقات، متقاضی را نسبت به بسیاری از موضوعات مورد نظرش تخلیه اطلاعاتی می کند و تعهد همکاری می گیرد و گروکشی می نماید و …

آیا امریکایی ها فکر می کنند ما نمی دانیم که در دهها مورد مشابه، شرط دادن تابعیت به متقاضیان آن چه بوده است؟ من در فرصتی دیگر فاش خواهم کرد که امریکایی ها بعضی از متقاضیان خودباخته پشت‌کرده به ملت را به چه خیانت هایی واداشته اند، آن هم نه فقط علیه نظام جمهوری اسلامی ایران بلکه حتی علیه بستگان بسیار نزدیکشان.
به لحاظ فنی باز هم جای این سؤال وجود دارد که چرا باید از کارتل های قاچاق مواد مخدر مکزیک برای این کار استفاده شود؟ کارتلی که خود غربی ها می گویند درآمد چند ده میلیارد دلاری دارد، چگونه حاضر است برای یک و نیم میلیون دلار خود را برای همیشه با دولت امریکا درگیر کند؟ از طرف دیگر چگونه است که این تروریست کارآزموده و آن کارتل حرفه ای و بین المللی قاچاق مواد مخدر، پول قرارداد را به روش خیلی ساده و راحت، از طریق یک بانک در نیویورک بده بستان می کنند؟
اصولاً چرا باید نظام مقدس جمهوری اسلامی چنین اقدام عبثی انجام دهد؟ نفع این کار برای ما چیست؟ ما که همیشه به دنبال برقراری آرامش و دوستی در منطقه هستیم و حتی در برابر بعضی نامهربانی‌ها و اقدامات نامتعارف برخی از همسایگان هم شکیبایی به خرج می دهیم، چگونه ممکن است عملیاتی چنین سخیف انجام دهیم؟ چرا خاک امریکا برای این کار انتخاب می شود؟ و…
تا آنجا که ما خبر داریم اعتراض ها و انتقادهایی حتی از درون دولت و هیئت حاکمه امریکا هم مطرح شده است. خبر داریم مدتی پیش در یکی از سازمان های اطلاعاتی امریکا این تئوری مطرح و بحث شده است که برای حل مشکل امریکا در عراق و افغانستان و برای تمام کردن کار سوریه، باید ایران را به موضوعات جدیدی درگیر و مشغول کنیم؛ از طرف دیگر این اطلاع را داریم که مدتی پیش یکی از سازمان های اطلاعاتی امریکا به مسئولان امریکایی در مورد سناریوی مورد بحث هشدار داده و اعلام کرده است که این سناریو باورپذیر نیست بلکه بسیار ابتدایی است و نتیجه نخواهد داد. اما با این حال امریکایی‌ها مرتکب این اشتباه شدند و این سناریوی سبک را کلید زدند.
مشکل امریکا در همه مناطق جهان قبل از آنکه مشکلی نظامی باشد، چالشی اطلاعاتی است. این چالش را نمی خواستند آشکار کنند اما نتوانستند مخفی نگه دارند و اکنون در خود امریکا بسیاری صداها علیه ضعف دستگاههای اطلاعاتی شان بلند شده است. اصلا بعید نیست که نیاز و عطش به ارائه یک پیروزی اطلاعاتی ، در طراحی این سناریوی بدوی دخیل بوده است.
جهان شاهد اقتدار اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران بوده است. بعنوان مثال وقتی که یکی از سرویس های اطلاعاتی جمهوری اسلامی می تواند از حضور عنصر تروریستی همچون ریگی در پایگاه نظامی امریکا عکس تهیه کند، وقتی رد این عنصر تبهکار را در حالی می زند که از یک پایگاه نظامی امریکا (در افغانستان) به پایگاه نظامی دیگر امریکا (در کشوری دیگر) در حال تردد بوده، آنهم برای ملاقات یکی از مقامات امریکا و در حالی که در همان زمان توسط سرویس اطلاعاتی امریکا محافظت می شده، با این حال هم می توانیم او را تعقیب کنیم، هم می توانیم ردگیری و هم با عملیات بی سابقه ای او را بازداشت کنیم. این موضوع در دنیا و به خصوص توسط سرویس های اطلاعاتی خیلی مورد توجه قرار گرفت و موجب تحقیر سرویس های اطلاعاتی امریکا شد. علاوه بر این امریکاییها مشکل بزرگ تری هم داشتند که علی رغم دردناک بودنش اصلا نمی توانستند و نمی توانند به زبان بیاورند مبنی بر این که آن عنصر تروریست جنایتکار، زنده به دست جمهوری اسلامی ایران افتاده بود. آنها الان می توانند حدس بزنند که ما چه اطلاعاتی از جنایت های امریکا فقط در همین یک پروژه داریم. از مرحله ساختن آن تروریست، از تشویق او به جنایت، از تجهیز او با انواع سلاح و مهمات و پشتیبانی مالی و حفاظت از او و تیم جنایتکارش و …
در همین مدت یکی از نفوذی های سرویس اطلاعاتی جمهوری اسلامی در ضد انقلاب خارج از کشور را افشا کردیم. در آنچه که تاکنون منتشر کردیم، صرفا به حوزه مرتبط به ضد انقلاب خارج نشین اشاره شده است اما به نقش امریکاییها در آن پرونده و چگونگی حضور آن فرد در امریکا و مذاکرات و قرار و مدارها خیلی نپرداختیم. همچنین به نقش بعضی دیگر از دولت ها که عامل نفوذی وزارت را به کشورشان دعوت کرده و تشویق نموده و موجب اتصال او به امریکاییها شده بودند، نپرداختیم.
به تدریج به افشای نقش و عملکرد آمریکا خواهیم پرداخت.
در صورت تصمیم برای اقدامی اطلاعاتی حرفه‌ای و مقتدرانه عمل می‌کنیم
وزارت اطلاعات به عنوان دستگاه مادر اطلاعاتی در کشور و محور اطلاعاتی برای کلیه دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و حفاظتی کشور، انتساب آن پروژه سخیف به سپاه سرافراز قدس را توطئه ای می داند که به وقتش افشا خواهد شد. امریکا و اذنابش باید بدانند که دستگاه اطلاعاتی کشور متکی به اقیانوس حمایت و پشتیبانی مردمی است و نیروهای اطلاعاتی، امنیتی، نظامی، انتظامی و حفاظتی جمهوری اسلامی ایران با تبعیت از رهنمودهای مقام معظم رهبری، با همدلی و انسجام به اجرای وظایف محوله می پردازند و انشاء الله هرگونه شیطنت و توطئه ای را با قدرت سرکوب می کنند.