نمیشود خبرنگار منتقد باشی و…/ علی چاروسائی
خورنا _ علی چاروسائی: روز خبرنگار است. خبرنگار است و قلم اش! قلم های شکسته را چگونه می شود پیوند داد وقتی که دیگر رمقی برای نوشتن نداریم. چگونه خبرنگاری که هزاران بن بست را جلوی راهش می گذارند به واقع بنویسد و بعد اصول را رعایت کند؟
خبرنگاری شغلیست پر از دغدغه، پر از هیاهو، پر از حرف های ناگفته، تا جایی که این حرف ها می شوند بلایی برای جان، می شوند سنگ، می شوند تبری برای قلم!
اینکه خبرنگاران واقعی و منتقد که قصد کوتاه آمدن از اصول خود را نداشتند و ندارند چگونه در این سالهای گذشته توانسته اند خبری بنگارند، جز معجزه نمیتواند باشد وقتی که در فضای خفقان این سالهای گذشته، برای یک انتقاد کوچک به یک اداره هم باید ماه ها درگیر دادگاه و قاضی و… باشند.
نمیشود از خبرنگاری منتقدانه حرف زد و یادی از ارگان های نظامی و اطلاعاتی و امنیتی و قضائی نکرد.
نمیشود از خبرنگاری منتقدانه حرف زد و یادی از گروه های فشار برای حذف و سانسور اخبار نکرد.
نمیشود از خبرنگاری منتقدانه حرف زد و یادی از تلفن های مکرر و تهدید آمیز جهت حذف اخبار نکرد.
نمیشود از خبرنگاری منتقدانه حرف زد و یادی از “واحد نهی از منکر مجازی” نکرد.
نمیشود از خبرنگاری منتقدانه حرف زد و یادی از اخم و قهر مسئولان نکرد.
نمیشود از خبرنگاری منتقدانه حرف زد و یادی از دعوت نشدن ها برای جلسات نکرد.
نه ! نمیشود…
نمیشود خبرنگار منتقد باشی و ممنوع الخروج نباشی !
نمیشود خبرنگار منتقد باشی و پرونده ات در دادگاه در دست رسیدگی نباشد.
نمیشود خبرنگار منتقد باشی و با احضاریه آشنا نباشی !
نمیشود خبرنگار منتقد باشی و با “دادگاه مطبوعات” آشنا نباشی !
نمیشود خبرنگار منتقد باشی و تورا ناشر اکاذیب نخوانند!
نمیشود خبرنگار منتقد باشی و تورا مشوش گر اذهان عمومی نخوانند!
نمیشود خبرنگار منتقد باشی و تو را بی همه چیز نخوانند.
نمیشود خبرنگار منتقد باشی و باشی…
نه! نمیشود…
به کجا ها کشیده شدیم…
از خبرنگاری که حرفه ای شریف است، به راه روهای دادگاه…
از خبرنگاری که حرفه ای آزادانه است، به بازداشتگاه…
از خبرنگاری…به کجاها که کشیده نشدیم..
اینک، با روی کار آمدن رئیس جمهوری که سرهنگ نیست و دولتی که میخواهد فضای پادگانی و امنیتی جامعه را برچیند، دوباره امیدها به جامعه بازگشته است.
دوباره خبرنگار خیالش راحت شده است، هرچند هنوز پرونده هایش در دست قاضیان در حال بررسی باشد.
دوباره خبرنگار با خیال راحت قلم میزند، هرچند همچنان فضای جامعه همچنان مثل سابق است.
دوباره خبرنگار با چسب، قلم اش را به هم چسبانده، هرچند همچنان تبر ها کار میکنند.
دوباره خبرنگار نفس میکشد.
دوباره خبرنگار، خبرنگار شده است.
دوباره…آه…چه نسیم سحرگاهی خنکی…
به امید نسیم صبح گاهی..
علی چاروسائی، مدیر مسئول خورنا