: واقعیت این است که بررسی نحوه رفتار رای دهندگان ایرانی، طی انتخابات ریاست جمهوری در دوره های گذشته، نشان میدهد که یکی از مهمترین شاخصه هایی که تعیین کننده فرد پیروز در هر انتخاباتی بوده، “پدیده” شدن، کاندیدا در عرصه انتخابات است. به عبارت دیگر، در هر انتخاباتی اگرچه گرایش سیاسی، سوابق، توانمندیها، شخصیت، شعارها و برنامه های یک کاندیدا، در اقبال مردم به او نقشی مهم دارد، اما آنچه که شانس وی را در میان رای دهندگان ایرانی، بیش از همه بالا می برد، این است که او در چشم آنها به عنوان یک “رویداد تازه” و یا همان “پدیده انتخاباتی” جلوه کند، گو اینکه پیروزی حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد سال ۷۶ و محمود احمدی نژاد در انتخابات سال ۸۴ را باید بیش از همه به “پدیده شدن” آنها در میان سایر رقبایشان مربوط دانست. در این میان تردیدی نیست که در این دوره باید حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی را پدیده انتخابات جاری دانست، چرا که حضور او در شرایطی رخ داده است که:
یکم: فضای سیاسی و رسانه ای ناعادلانه کشور طی سالهای اخیر، باعث شده بود پیش از این، او در بین نامزدهای مطرح فعلی، کمترین حضور را در رادیو و تلوزیون -که باید رسانه ای ملی می بود- داشته باشد و بنابراین حضور او در صفحه تلوزیون و خصوصا در نخستین برنامه زنده آن، خود یک رویداد غیرعادی تلقی میشد.
دوم: ریاست هشت ساله روحانی بر مرکز تحقیقات استراتژیک مجموع تشخیص مصلحت نظام، و تمرکز او برکارهای علمی و تحقیقاتی، در کنار سایر مناصب مهم و نمایندگی مردم در مجلس خبرگان رهبری، باعث شده که او تازه ترین و بدیع ترین پیشنهادات علمی و عملی را در مقایسه با سایر نامزدهای انتخابات داشته باشد. برنامه هایی چون تدوین منشور حقوق شهروندی، احیای دریاچه ارومیه، ایجاد وزارت امور زنان و… از جمله اینگونه برنامه ها است که علاوه بر برخورداری از پشتوانه علمی قوی و عملیاتی بودن، جذابیت بسیار بالایی برای رای دهندگان دارند.
سوم: حضور او توام با بازگشت تعداد زیادی از چهره های محبوب و مورد علاقه مردم به عرصه رسانه ها بود؛ شخصیتهایی چون آیت ا…هاشمی رفسنجانی، حجت الاسلام سید محمد خاتمی و بسیاری از مدیران قوی و باتجربه ملی چون مهندس اکبر ترکان، مهندس محمدرضا نعمت زاده و…که جامعه آنها را با توانمندیهای بالای مدیریتی و تحول آفرینی در عرصه های اجرایی می شناسد، اما مدتهای طولانی، با تنگ نظریهای اعمال شده، از صحنه دور نگه داشته شده بودند.
چهارم: حضور او برای جهان، که از دوران دبیری اش بر شورایعالی امنیت ملی خاطرات روشنی از گفتگو و مفاهمه ایرانیان در عرصه بین المللی دارد، رویدادی تازه و جذاب بود.
پنجم: اینکه عملکرد گذشته روحانی در پرونده هسته ای، ضمن تایید توسط بالاترین مقام نظام، مورد تایید و حمایت شخصیتهایی چون آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام سیدمحمدخاتمی بوده و از سوی دیگر مورد استناد رقبای انتخاباتیش به عنوان نماد موفقیت در عرصه دیپلماسی قرار گرفته است )اشاره ولایتی به حضور وزرای خارجه تروییکای اروپایی( و نیز تمجید وزیر خارجه دولت فعلی را برمی انگیزد )اذعان علی اکبر صالحی به تبحر بالای روحانی در مذاکرات( در انتخابات ایران، اتفاقی نادر است.
ششم: طیف متنوع حامیان روحانی نیز، خود نکته قابل تاملی برای رای دهندگان است و نیز رویدادی عجیب و کمتر قابل باور برای آنها. اینکه یک کاندیدا تا بدین حد، مورد حمایت گرایشهای مختلف اصلاح طلبانه و اصولگرایانه باشد در فضای سیاسی سالهای اخیر ایران، به راحتی قابل باور نیست.
هفتم: بیشتر رقبای روحانی هرکدام سابقه یک یا چند دوره شرکت در انتخابات ریاست جمهوری در دوره های قبل و شکست و انصراف از رقابتها را دارند ) رضایی، قالیباف و ولایتی ( ، اما او اینگونه نیست و این نیز خود تمایزی آشکار است که به چشم مردم آمده است.
هشتم: به استناد همه نظرسنجی ها، شیب رشد آرای روحانی در مقایسه با سایرین بسیار بیشتر بوده است، به نحوی که در کمتر از دو هفته ضمن پشت سر نهادن رقبا، با فاصله معنی داری بالاتر از بقیه ایستاده و همچنان در حال افزایش است، این نیز رویه خلاف معمول در مقایسه با دیگر کاندیداهاست که آرایشان یا ثابت مانده و یا درحال ریزش است.
نهم: او تنها کاندیدایی است که در کسوت روحانیت پا در میانه میدان گذارده و در عین حال از تحصیلات دانشگاهی در حد عالی نیز برخوردار است، این ویژگیها در هیچ یک دیگر از نامزدها با هم جمع نیستند.
دهم: تمرکز او به اشکالات و ناکارآمدیهای دولت فعلی-به عنوان اصلی ترین عامل بروز معضلات داخلی و خارجی کشور- بیش و پیش از سایر نامزدها بوده و همین اقبال مردمی را به او به طرز چشمگیری افزایش داده است.
یازدهم: بهره گیری از نمادهای تبلیغاتی )کلید( و )رنگ بنفش( که هر دو به سرعت در میان مردم اقصی نقاط کشور، مورد استقبال قرار گرفت، حاکی از شناخت دقیق و واقع بینانه تیم تبلیغاتی او از خواسته ها و ذایقه انتخاباتی مردم ایران است.
دوازدهم: بیشتربن استقبال مردمی و پرجمعیت ترین همایشهای انتخاباتی، توسط هواداران او در بزرگترین مکانهای در دسترس، در سراسر کشور برپا شده است.
سیزدهم: علی رغم اینکه بیشترین کارشکنی های انتخاباتی از سوی مغرضان و جریانات افراطی علیه روحانی صورت گرفته، -که خود نشانگر احساس خطر جدی آنان از پیروزی روحانی است- اما شواهد و قراین نشانگر آن است که اینگونه اقدامات کمترین اثر را در عزم و اراده او در ادامه راه به جای گذاشته است.
چهاردهم: بیشترین حمایت قشر تحصیلکرده، دانشگاهی و نخبگان جامعه که در واقع طبقه ای “رای ساز” شناخته میشوند، متوجه روحانی است و این بدان معنا است که باید انتظار داشت با توان استدلال و روشنگری این قشر در میان سایر اقشار، تا لحظه پایان رای گیری، گروههای جدیدی به سبد رای دهنگان به روحانی افزوده شوند و در واقع یک سیر تصاعدی در رشد آرا ادامه داشته باشد.
پانزدهم: او تنها نامزدی است که افزایش آرای او علاوه بر اینکه میتواند به خاطر دست شستن برخی رای دهندگان از کاندیداهای رقیب باشد، از طریق انگیزه یافتن برخی که تصمیمی برای شرکت در انتخابات نداشته اند هم، اتفاق بیافتد.
بدین ترتیب می توان گفت که این بار این روحانی است که پدیده انتخابات ایران نام گرفته و از این رو با توجه به تجربه های پیشین از نحوه رای دادن مردم ایران و با توجه به شتاب چشمگیر رشد آرای او در شهرها و روستاها که همچنان هم ادامه دارد، باید پیروزی او را در این انتخابات قطعی دانست. اگرچه او با پایمردی و مواضع به حق خود در این انتخابات و با نقش منحصر به فردی که در ایجاد حماسه سیاسی ایفا نموده، هم اکنون نیز پیروز میدان است.