چرا آیت الله خامنه ای، ولایتی را به عنوان نخست وزیر معرفی کردند؟+سند
در پیرامون انتخاب نخست وزیر
نخست وزیر به عنوان هماهنگ کننده کلیه تلاش های ارگان های اصلی اجرایی مملکت دارای چند شرط است که از طبیعت این شغل و نوع مسئولیت سرچشمه می گیرند و اینها شروطی نیستند که ما بخواهیم با اصرار و بخاطر گرایش به یک نقطه نظر فکری به نخست وزیر نسبت بدهیم. مادامی که رییس دولت بودن در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چیزی باشد که امروز هست طبعا نخست وزیر ناگزیر است که:
اول: از قدرت و تحرکی بالا برخوردار باشد. نخست وزیر با بیشتر از بیست ارگان اجرایی سر و کار دارد وحجم کار وی بسیار زیاد است. شخصی که به عنوان رییس دولت می خواهد انجام وظیفه کند باید پر قدرت، کوشا، پرتحرک باشد تا بتواند به همه این کارهای بسیار برسد. یک انسان کم کار، بی جنب و جوش و ناتوان هرگز نمی تواند به عنوان یک نخست وزیر خوب (و یا حتی متوسط) ایفای نقش کند.
دوم: قدرت بر تنوع کار است. به این معنی که نخست وزیر باید بتواند مسئولیت های متنوع و گوناگون را عهده دار شود و ذهن او باید برای مواجهه با کارهای مختلف آماده باشد. این بدان علت است که مسائل هر وزارتخانه ای در حقیقت مسائل نخست وزیر است و هر یک از وزرا مهمترین و عمده مسئله خود را با نخست وزیر در میان می گذارند. او باید قدرت برخورد با انواع مسائلی که از انواع وزارتخانه ها بر او ارجاع می شود را داشته باشد.
چهارم: نخست وزیر باید روحاً یک انسان امیدوار و خستگی ناپذیر و معتقد به پیشرفت کارها باشد. افرادی که از لحاظ روحیه مأیوس هستند و در برابر امواج حوادث و ناملایمات دچار نومیدی می شوند و یا آینده را مبهم و تاریک می بینند نمی توانند نخست وزیرهای شایسته ای باشند.
پنجم: یک نخست وزیر از لحاظ روحی باید فردی قاطع و مصمم وقادر به تصمیم گیری باشد تا بتوانند زیر بار مسئولیت خطیری که بر دوش نهاده می شود کمر راست کند. او عملا آخرین کسی که تصمیم نهایی را در زمینه های مختلف امور کشور می گیرد و اگر فردی مردد و ناتوان باشد تنها باعث راکد ماندن کارها خواهد شد.
درست است که لوایح باید به نظر رییس جمهور برسند اما رییس جمهور تنها موافقت مصوبات هیأت وزیران با قانون را تعیین می کند. تصمیم گیری اصلی برعهده نخست وزیر است و رییس جمهور نقشی ندارد. بنابراین بایستی نخست وزیر فردی باشد قاطع و قادر به تصمیم گیری و تمام کردن کار.
ششم: از لحاظ روحی نخست وزیر باید فردی متین، بی شتاب و پخته و مصلحت اندیش باشد. اگر این خصلت ها در نخست وزیر یافت نشود و از او یک عمل نسنجیده و غیرقابل توجیه سر بزند ارگانهای اجرایی نظم و طبیعت صحیح خود را از خواهند داد. این شش ویژگی شرایط عمومی و عمده یک نخست وزیر در هر شرایطی برای اداره امور هر کشوری است.
اما نخست وزیر کشور انقلابی ایران، رییس هیأت وزیران در جامعه ای که مردمش این چنین هستند که می بینیم شرایطی علاوه بر آنچه تا کنون گفته شد باید داشته که :
۱ـ مهمترین آنها بینش اسلامی است. ما در جامعه ای زندگی می کنیم که بر مبنای یک ایدئولوژی و یک ایمان در حال بازسازی است. اگر بازسازی کننده یعنی دولت و در رأس آن نخست وزیر از این ایدئولوژی آگاهی و سر رشته ای نداشته این بازسازی هرگز ممکن نمی شود و نخست وزیری که از اسلام چیزی نداند شایسته این کشور و این جامعه انقلابی نیست.
۲ـ تقوا و پایبندی عملی بر دین. آن کسی که آگاهی های اسلامی دارد، اما عملا پایبند به این آگاهی ها و به دستورات دین نیست نمی تواند یک نخست وزیر خوب برای ملت ما باشد در رأس ملتی که با عمل به دین تا آخرین مرزهای فداکاری و از خودگذشتگی رفته است و این انقلاب را به ثمر رسانده است و امروز علیرغم تمام دشواری ها در تمام سنگرها حراست از آن حاضر می شود باید انسانی عامل به احکام و پایبند به مقررات و دستورات اسلامی باشد.
ما در طول این دو سال و نیم در معرض پیشنهاد نخست وزیرهایی قرار گرفتیم که از مجموع این صفات برخی و گاهی مهمترین را نداشتند . در دوره قبل از نخست وزیری شهید رجایی به ما پیشنهاد می شد که کسانی را در راس دولت بپذیریم، که اگر چه بعضی از ویژگی های لازم را بدانند دید قوی سیاسی و یا قدرت و تحرک را داشتند ، اما مهمترین این شرایط یعنی تقوا و آگاهی های اسلامی را فاقد بودند . ویا پس از پیروزی انقلاب اسلامی کسانی بر سر کار بودند که معنی و روح حرکت انقلابی را درک نمی کردند و انقلاب را اگر چه بدون سونیت قولا و عملا می کوبیدند .
امروز نخست وزیر ایده آل آن کسی است که همه این خصلت ها را داشته باشد . اگر فرض کنیم دست یابی به ایده آل کاری دشوار و دور از دسترس است باید که نزدیکترین فرد به ایده ال را جستجو کنیم . معرفی نخست وزیر بوسیله من در جلسه اخیر مجلس شورای اسلامی بر همین مبنی و اساس بوده است .