نقش حسن روحانی در حوادث پس از حمله به کوی دانشگاه به روایت خودش
خورنا: {در واکنش به اینکه «علی باقری» در روزهای اخیر انتقاد کردهاند که موضع ایران در مذاکرات به حدی منفعلانه و دست پایین شده بود که غربیها پرونده را به سوی تیم مذاکرهکننده ایرانی پرتاب کردند} لابد خود آقای باقری آنجا بودهاند و این مساله را دیدهاند! وگرنه ما که خبر نداریم.
· چهرههایی که الان برای انتخابات آمدهاند، متفاوت هستند. چهره نظامی یکی، دو نفر بیشتر نیستند. چهرههایی که امنیتی هستند هم یکی، دو نفر بیشتر حضور ندارند. تعداد زیاد نیست. برخی از این افراد دورههای قبل هم کاندیدا بودهاند. در چند انتخابات شرکت کردهاند.
برخی از این افراد هم من فکر نمیکنم که تا آخر بمانند. برخی از آنها هم در ائتلاف هستند، که مشخص نیست بالا بیایند. فکر نمیکنم چهرههای امنیتی و نظامی که اشاره کردید در انتخابات بمانند. شاید یکی، دو نفر آنها تا آخر باشند.
· من برای کاندیداتوری با خیلی از دوستان مجمع تشخیص، مجلس شورای اسلامی، خبرگان و سیاسیون که رابطه نزدیک دارم، مشورت کردم. در این زمینه با آقای هاشمی و آقای خاتمی هم مشورت کردم. از آنها سوال کردم که کاندیدا خواهند شد یا نه؛ آقای هاشمی گفتند که من قصد کاندیداتوری ندارم. آقای خاتمی هم گفتند که من قصد کاندیداتوری ندارم. بنابراین اگر من گفتم این دو بزرگوار کاندیدا نخواهند شد، مستند به کلام خودشان بود.
· در وقایع ۱۸ تیر بسیار مهم بود که بین کار دانشجویان و کار آشوبگران تفکیک صورت گیرد. همه تلاش ما این بود که به مردم بگوییم اینها که در خیابان اتوبوس آتش میزنند و چادر زن چادری را از سرش میکشند یا به مغازهها حمله میکنند، دانشجو نیستند.
عدهای از حرکت و انتقادات دانشجویی سوءاستفاده کردند. ضمن اینکه ما خواستیم ناامنی که در تهران آغاز شده بود، سریعتر جمع شود.
من فکر میکنم کار بسیار بزرگی انجام شد. در سخنرانی ۲۳ تیر هم گفتم که آمدهایم دامن دانشگاه و دانشجو را تنزیه کنیم. به مردم بگوییم این اقدامات تخریبی ربطی به دانشجویان ندارد. دانشجویان ممکن است انتقاداتی داشته باشند که حق آنهاست.
خود قانون اساسی راه را برای اظهارنظرات مردم پیشبینی کرده است. به اعتقاد من کار مهمی صورت گرفت. یادتان باشد در ۱۸ تیر با سیستم امنیتی قضیه حل نشد.
با حضور مردم کار تمام شد. کاری که ما در ۱۸ تیر کردیم این بود که وقتی دیدیم مساله به آشوب خیابانی تبدیل شد و دیگر بحث دانشجو و دانشگاه نیست، از خود مردم خواستیم بیایند و اعلام نظر کنند و ماجرا با حضور مردم در ۲۳ تیر تمام شد.
· من خودم اقدامات شورایعالی امنیت ملی را در ماجرای ۱۸ تیر که با ریاست آقای خاتمی بود و ایشان نقش مهمی داشتند، کار درست و عاقلانهای میدانم.
برای اولینبار شورایعالی امنیت ملی یک مقام ردهبالای امنیتی را بهعنوان یکی از مقصران معرفی کرد و به دادگاه سپرد.
به نظر من یکی از عملکردهای خوب سیاسی – اجتماعی بود که شورایعالی امنیت ملی در آن مقطع انجام داد. اگر آن را با حوادثی که بعدها رخ داد مقایسه کنیم، متوجه میشوید که آن کار چقدر دقیق، حسابشده، عادلانه و منصفانه بود.
· {در پاسخ به سوالی که به مقایسه سخنرانی ۲۳ تیر ۷۸ و سخنرانی بعد از انتخابات ۸۸ پرداخت} این دو موضوع و حوادث متفاوت بود. من سکوت نکردم و مواضع خود را در مصاحبهها گفتم. اما مسایل متفاوت است. ضمنا من در آن زمان مسوولیت برای حلوفصل مسایل را داشتم ولی در این زمان من مسوولیتی برای حل مساله نداشتم.
· حوادث را تا روز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ و بعد از جمعه باید متفاوت ببینیم. تا قبل از روز جمعه عدهای واقعا معترض بودند که به خیابان آمدند و نظرشان را مطرح کردند. بعد از جمعه ۲۹ خرداد شرایط متفاوت بود. اگر اعتراضات میخواست ادامه پیدا کند، باید به شیوه دیگری مطرح شود.
همه مسایل را باید به قانون بسپاریم. ما قانون اساسی و قوای سهگانه را داریم که باید هر موضوعی را در چارچوب قانون مورد بررسی قرار دهیم. اینکه ما در یک اتاقی بنشینیم و درباره مسایل نظر دهیم، کار دقیقی نیست. فکر میکنم از آن زمان چهارسال گذشته و باید تسلیم قانون باشیم و مسایل را قانونی حلوفصل کنیم