هنر “استقبال” شعری در ابوذیه‌سرایی/ پایان‌بندی یک ابوذیه با ذکر مصائب حضرت زینب (س)

زینب شریفی

ادبیات عربی محلی در استان خوزستان، دهه‌هاست که از قالب ابوذیه به منظور بازنمایی منویات شاعران خویش بهره برده است. از این رهگذر، شاعران به‌نام و بسیار، از این قالب جهت تبلیغ شعائر مذهبی و اشاعه‌ی ارزش‌های انسانی استفاده کرده‌اند؛ ابتکاری که عمدتاََ به دلیل ظرفیت‌های بی‌شمار این قالب از جمله: ایجاز در کلام، اطناب در معنا، تمثیل، تلمیح، تضمین، تشبیه، مجاز، واج‌آرایی و سایر فنون معانی و بیان صورت می‌پذیرد.

“استقبال” شاعران از اشعار یک‌دیگر، همواره سبب شهرت هنری و به تبع آن ماندگاری شعرشان گردیده؛ در این بین، استقبال در قالب ابوذیه شاید تعبیر تازه و جالبی تلقی گردد که به لطف ویژگی “خفیف الوزن و ثقیل المعنی” بودن آن تتبع می‌شود‌.

مرحوم کاظم مهلهل تمیمی از شاعران دوره‌ی قاجار عربی محلی در استان خوزستان است. او هنرمندی است که سخنش را در خدمت تبلیغ ارزش‌های انسانی درآورده، در قالب ابوذیه، هنرمندی‌ها نموده است؛ سید محسن سید مالح موسوی نیز شاعر فقید شادگانی است که استعداد ذاتی‌اش را وقف انعکاس عناصر فرهنگی و تبلیغ مذهب نموده است. او همان کسی است که قصیده‌ی معروف “الله یا دیره هلی” را در توصیف فضای زندگی عربی محلی در خوزستان به نظم درآورد؛ این دو در اقدامی مشابه، به سرودن ابوذیه‌هایی مبادرت ورزیده‌اند که در عین شباهت ساختاری، معنایی و محتوایی، در پایان‌بندی به استقبال بی‌نظیر یکی از دیگری منجر شده است؛ بر این اساس وقتی کاظم مهلهل تمیمی در ذکر نااهلی روزگار و گردش بر وفق نالایقان می‌سراید:

یعیل الما اله عیلات جدّاََ
او لیالیّه عدل ویّاه جدّاََ
الدهر خلّه بنات املوک جدّن
او ملّک بت ابن راعی الحذیّه
(آن که حقی نداشت به خود جرأت جسارت داد چرا که اوضاع را بر وفق مراد خودش دید / روزگار حتی دختران پادشاهان را هم به گدایی فرستاد در حالی که گدازاده‌ها را به تخت سلطنت رسانید!)

سید محسن سید مالح موسوی با استقبال از ابوذیه‌ی او آن را در مصرع آخر (ربط) به سمت ذکر مصائب حضرت زینب (س) سوق داده و چنین سر می‌دهد:

عال الما اله عیلات جدّاَُ
ابسبب ممشه الیالی اویاه جدّاََ
لاتعجب بنات املوک جدّن
الاعجب بن علی راحت سبیّه!
(آن که حقی نداشت، به خود جرأت جسارت داد زیرا اوضاع را بر وفق مراد تام خویش دید / از این که دختران پادشاهان به سیه‌روزی بیفتند تعجب نکن آیا ندیدی که زینب کبری (س) با آن مقام و عظمت چگونه به اسارت فرستاده شد؟)

و این گونه دو شاعر ادبیات فاخر عربی محلی، در عین توصیه‌ی مخاطب به خویشتن‌داری در مقابل پست و بلند روزگار، اسوه‌ی صبر و استقامت را پیش چشم او قرار می‌دهند تا با اقتداء به آن‌، اندکی از سختی ناملایمات بکاهند.