نقدی بر وضعیت احزاب اصلاح‌طلب و تشکیل جبهه اصلاحات در خوزستان

آیا دود سفید از دودکش اصلاح طلبان خوزستان بیرون می آید

خورنا | سرویس سیاست و انتخابات: احزاب اصلاح‌طلب در خوزستان که خود را به‌عنوان نمایندگان جریان دموکراسی‌خواهی و مدافع حقوق مردم معرفی می‌کنند در سال‌های اخیر با عملکردی ضعیف و ناکارآمد از مسئولیت‌های خود فاصله گرفته‌اند. این احزاب که باید به عنوان صدای مردم و مدافع منافع عمومی جامعه عمل کنند در مواجهه با چالش‌های متعدد استان از جمله مسائل اقتصادی,فرهنگی و اجتماعی به طرز چشمگیری ناتوان و منفعل بوده‌اند.

این ضعف عملکردی نه تنها اعتماد عمومی را نسبت به آن‌ها کاهش داده بلکه جایگاه این احزاب را در مناسبات سیاسی استان نیز تضعیف کرده است.

ازجمله عللی که سبب شکل گیری وضع موجود در جریان اصلاحات و احزاب اصلاحطلب خوزستان شده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

۱-عملکرد ضعیف احزاب اصلاح‌طلب خوزستان در مواجهه با معضلات و آسیب های مبتلابه چون مهاجرت منفی از استان، بیکاری،آلودگی هوا،بحران‌های محیط زیستی،سرانه علمی آموزشی رو به افول،بکارگیری مدیران پروازی و غیربومی و مشکلات اجتماعی به گونه ای بوده که هیچگونه کار پژوهشی ارائه نشده،موضع اعتراضی نسبت به سیاست‌های دستگاه‌های اجرایی مطابق با قانون اتخاذ نشده و اقدامات خاصی نیز در جهت شناخت کانون‌های بحران و رفع آنها صورت نگرفته است.

احزاب و جریان اصلاحات استان در حالی مدعی بکارگیری خود در نظام مدیریت و سیاستگذاری استان هستند که هیچگونه کنش و اثرگذاری در موضوعات فوق الذکر نداشته اند و با از دست دادن وجاهت خود بعنوان رابط میان دولت و ملت عملا کارکرد خود را از دست داده و عملا به کلونی‌های تک نفره و بعضا فرمایشی‌ای تبدیل شده اند که صرفا رویکرد های شب انتخاباتی دارند.

 

 

۲-یکی از مهم‌ترین عواملی که احزاب اصلاح‌طلب در خوزستان را به سوی ضعف و چندپارگی سوق داده،اختلافات گذشته میان اعضا و گروه‌های مختلف این جریان بوده است.این اختلافات باعث نفاق، دودستگی و چندپاره شدن جبهه اصلاحات در استان شده است به‌طوری که هر گروه با پیگیری منافع خود به ندرت تمایل به همکاری و همگرایی با سایرین دارد. این مسئله نه تنها به تضعیف این جریان ریشه دار منجر شده بلکه با حذف نخبگان اجتماعی،علمی،فرهنگی بدلیل عدم امکان تنفس در این فضا؛زمینه اسقاط جاذبه‌های فعالیت سیاسی و امر تحزب را فراهم کرده است.

 

۳-یکی دیگر از بزرگترین آسیب‌هایی که احزاب اصلاح‌طلب خوزستان با آن روبرو هستند نفوذ دلال‌های سیاسی و حامی‌پروران گروهی در ساختار جبهه اصلاح‌طلبان با نام اشخاص حقیقی است.

این اشخاص که اغلب بدون هیچ گونه تعهد واقعی به اصول اصلاح‌طلبی و بدون اعتقاد به تحزب و کار تشکیلاتی فعالیت می‌کنند بیشتر به دنبال منافع شخصی و اقتصادی خود و گروه منسوب به خودشان هستند و چنانچه منافع آنها تامین نشود با توسل به رویکرد‌های ناپسند درصدد تنش زایی برخواهند آمد فلذا از این رو کنشگران واقعی احزاب اصلاحطلب استان نسبت به کارکرد موثر و رویکردها سازنده و عام المنفعه جبهه اصلاحات چندان خوشبین نیستند.

 

آنچه که مسلم است تشکیل یک جبهه فراگیر و منسجم در خوزستان امری اجتناب‌ناپذیر و در فرازی ضروری است لکن سؤال اصلی اینجاست که این جبهه چگونه، با حضور چه شخصیت‌هایی و چه پارامترهای سیاسی رفتاری تشکیل شود؟

به نظر می‌رسد که برای موفقیت و پایداری این جبهه باید فرآیند تشکیل آن به دست فردی بی‌طرف،معتدل و دارای حسن شهرت و مشروعیت مطلوب سیاسی نزد گروه‌های مختلف سپرده شود تا بدین ترتیب ضمن انسجام در شکل‌گیری جبهه، زمینه را برای ریل گذاری جریان اصلاحات استان جهت بازگشت به مسیر صحیح خود فراهم کند.

در کنار این اقدام ضرورت دارد معیارهای شفافی برای انتخاب افراد حقیقی که به این جبهه وارد می‌شوند تدوین شود. این معیارها باید به گونه‌ای باشد که از ورود افراد با سوء شهرت رفتاری،اخلاقی،مالی،سیاسی و قومی جلوگیری بعمل آید.

این امر می‌تواند تضمینی برای حفظ سلامت و یکپارچگی جبهه اصلاح‌طلبی در خوزستان باشد تا با عملکرد مطلوب خود به بازگرداندن اعتماد عمومی کمک کند در غیر اینصورت آینده‌ای روشن برای احزاب و جریان اصلاحات در خوزستان نمیتوان متصور شد و همچنان در بر همان پاشنه خواهد چرخید…

 

مصطفی فخاری مقدم

دبیر استانی حزب ندای ایرانیان