پاسداشت ثبت جهانی جشن سده در اهواز برگزار شد
به گزارش خبرنگار خورنا از اهواز در بخش نخست این نشست سعید محمد پور مدیرعامل انجمن میراث فرهنگی تاریانا خوزستان با اشاره به ثبت جشن سده در آذر ماه امسال به عنوان بیستوچهارمین عنصر میراث ناملموس ایران و تاجیکستان در فهرست جهانی یونسکو گفت: ثبت جهانی یک اثر تاریخی و معنوی این پیام را میدهد که این اثر از محدوده مرزهای جغرافیایی یک کشور فراتر رفته و به حافظه بشریت تبدیل شده است.
وی با بیان اینکه مرزهای سیاسی ایران در گذشته از پاکستان و افغانستان تا مصر کنونی گستردگی جغرافیایی داشت و در این مرزها شاهد برگزاری انواع آئینهای ایرانی بودیم افزود: البته به مرور زمان اگرچه مرزهای سیاسی ایران کوچک شد ولی مرزهای فرهنگی آن همچنان به همان بزرگی سابق باقی ماند و اکنون برخی از آیینهای ایرانی در این مرزها برگزار میشود.
مدیرعامل انجمن میراث فرهنگی تاریانا خوزستان در پایان با تشکر از وزارت میراث فرهنگی در پیگیری ثبت جهانی جشن سده گفت: ثبت یک آئین در فهرست میراث جهانی یونسکو نشان دهنده آن است که این آئین همچنان زنده و پویا به عنوان بخشی از هویت یک ملت در جریان است. بنابراین جا دارد با پاسداشت این آئینها در کشور نه تنها زمینه انتقال این میراثهای گرانقدر را به نسلهای آینده فراهم کنیم بلکه به تداوم ماندگاری ثبت آنها به نام کشورمان در سازمان جهانی یونسکو نیز کمک کنیم.
در ادامه این نشست اشکان زارعی پژوهشگر و دانش آموخته تاریخ در رد برخی شائبهها مبنی بر آتش پرست بودن ایرانیان باستان گفت: دیدگاه ایرانیان به آتش را باید در اندیشههای مینوی و زمینی آنها بررسی کرد چراکه در نگاه مینوی، روشنایی نماد اهورا مزدا است و ایرانیان به هنگام ستایش آفریدگار و نمازگزاردن رو به روشنایی ایستاده و قبلهگاه آنان در روز خورشید و در شبها آتشکدهها بود.
وی افزود: همچنین در نگرش زمینی نیز به باور نیاکان ما جهان آفرینش بر پایه چهار آخشیج آتش، آب، هوا و خاک استوار است که اگر هر کدام از آنها آلوده شده یا از بین روند، زندگی انسان تیره و تار می شود. به همین شوند ایرانیان با ویژه کردن جشن ها و آیین های بسیار، نقش ارزندهٔ این آفریدهها را گوشزد می کردند.
رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا خوزستان ادامه داد؛ بنابر آنچه گذشت ایرانیان باستان برای آنکه آتش را فروغ ایزدی دانسته و نقشی بسزا در زندگی آنها و چرخهٔ آفرینش داشته است نه پرستش، که پرستاری و نگهداری میکردند. زیرا در جهابینی آنان سپندینگی (تقدس) تنها از آن خدا بوده و ارجگزاری پدیدهها و آفریدهها یکسره با پرستش جداست.
زارعی گفت: آیا ایرانیانی که از کودکی یاد گرفتهاند تکه نانی را در کوچه و خیابان برداشته به کناری بگذارند نان پرست هستند؟ آیا شیعیانی که بر بارگاه امامان، امامزادهها و سقاخانه بوسه زده از آنان «طلب» میکنند، پرستشی انجام دادهاند؟ یا آن که این رفتارها برآیند بیرونی نگرش انسان به خداوند و دین بهشمار میآید؟
وی بیان کرد: یادمان باشد همانگونه که حج و آیینهای آن نمادی از همبستگی مسلمانان٬ نیایش و سپاسگزاری از خداوند و بیزاری از بتپرستان و شیطان به شمار میآید٬ آتش نیز هزاران سال پیش میتوانسته و میتواند نماد زمینی خدای یکتا باشد.
این پژوهشگر تاریخ همچنین خاطر نشان کرد: در حالی که در هیچ سنگنگاره یا سنگنبشتهای نشانی از کرنش ایرانیان در برابر آتش یا قربانی برای آن دیده نمیشود چگونه میتوان آنها را آتشپرست خواند؟ به راستی مردمانی که هزاران سال پیش خردمندانه فریاد برآوردند جهان با پیروی از اندیشه، گفتار و کردارنیک آباد خواهد شد و گندیشاپور بزرگترین دانشگا ه جهان را پایهگذاری کردند باید آتش پرست دانست؟ کسانی که در تاریخ دیرینه سال خویش به گواه رخدادنویسان بردهدار نبوده و برای ساختن کاخها و کوشکهای خود آزادی انسان که به گفتهٔ اسلام «اشرف مخلوقات» است را از او نگرفتند آیا باید پرستندهٔ آتش نامید؟
زارعی یادآوری کرد: شوربختانه برخی خواسته و برخی ناآگاهانه واژهٔ «مجوس» را آتش پرستی میدانند حال آنکه این نام ریخت دگرگون شده مگوس عبری، مکوش سریانی و مگی لاتین است که به گونه مجیک نیز «Magic» به چم جادو به زبانهای اروپایی راه یافته و ریشه در واژههای فارسی مغ٬ مگوپت و موبد داشته، به هیچ روی به چم( معنی) آتشپرستی نیست. به ویژه آنکه قرآن در سوره حج آیه ۱۷ مجوسان را در کنار یهود، نصارا و صابئین اهل کتاب و جدای از مشرکان دانسته که خود گواهی بر یکتاپرستی ایرانیان دارد.
رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا خوزستان در پایان عنوان کرد: باید بر خود ببالیم که هزاران سال پیش نیاکان ما به جای پرستش آدمکهای سنگی و گلی بیخاصیت، خردمندانه آتش آفریده خداوند یگانه را گرامی میداشتند که جهانِ امروز نیز به گونهای دیگر از نیرو، روشنایی و گرمای آن بهره برده و اگر نباشد انسان سدهٔ بیست و یکم میلادی درمانده و آشفته میشود. ازاینرو جشن سده نه تنها نکوداشت پیدایش آتش که ارجگذاری اندیشه والای ایرانیان و کوشش خستگیناپذیر آنها برای ماندن و بودن در درازنای تاریخ است.
کورش سروش پور پژوهشگر و استاد دانشگاه نیز در ادامه این نشست درباره جایگاه آتش در ادبیات فارسی و عرفان ایرانی گفت: پدیده ها در دگرجایی خود از عرصه طبیعی به ساحتی ادبی، از محاکات بهره می گیرند. محاکات یک پدیده را یا به طور واقعی و منطبق با طبیعت روایت می کند یا به شکلی تمثیلی یا به گونه ای نمادین.
وی با بیان اینکه بخش عمده ای از ادبیات ما، محمل نمادگرایی سخنوران ایرانی است به ویژه ادبیات عرفانی که یک سره نمادین است افزود: آتش به عنوانی پدیده ای تاریخساز و فرهنگ آفرین از هزاران سال پیش با فکر و ذوق و جهان بینی انسان ایرانی ، موانست دارد ، این پدیده که به آن سپند مینوی هم می گویند با گذر از دوره های تاریخی و فرهنگی ، با برآمدن ادبیات فارسی در بخش اسلامی خود ، کارکردی نمادین و تمثیلی تر به خود گرفته است
این پژوهشگر ادبیات فارسی تصریح کرد: آتش با توجه به ملازمتی که با نور و روشنی دارد، گاه خداوند پاک و روشن را نمادپردازی می کند و گاه به پشتوانه سوز و گدازش جگرسوزی عشق را که در کُنه خود جگرساز نیز است، گاهی حتی شرابی را نماد آرایی می نماید که می جوشد و از شدت بی قراری لهیب می کشد.
سروش پور در پایان آتش را در ادبیات عرفانی هم نمادی از سوز عاشقانه و هم ساز شِکوه گرانه دانست و یادآور شد: شاعران ایرانی به حکم ناخودآگاه اساطیری خود، صدها پرده ی متعین و متلون برای آتش در سروده های خود کشیده اند، پدیده ای که گاه با نورالانوار و شرح الاشراق یکی گرفته می شود همان ها که حکمت خسروانی ایران را در رسایل شیخ سهرورد برجسته نموده اند. آتشی که جان شاعر را می گدازد و به او عُلوّی رشک انگیز می دهد از سنخی که حافظ فرموده: زین آتش نهفته که در سینه من است/خورشید شعله ای است که در آسمان گرفت.
به گزارش خورنا نینوازی استاد موگهی، شاهنامه خوانی بانو کتکی، قصه گویی عاطفه تاجمیری، چامه سرایی نیلوفر همایونفر و فال حافظ مهناز خدری از دیگر برنامههای جنبی نشست پاسداشت ثبت جهانی جشن سده در اهواز بود.