تهدید جدی مزیتهای ژئوپلیتیک ایران
کوروش احمدی دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل
همیشه فرض بر این بوده که ایران در مقایسه با دیگر کشورها دارای بیشترین مزیت ژئوپلیتیک است. در کلام رابرت کاپلان در کتاب مرجعش، the Revenge of Geography، «امتیاز موقعیت مکانی ایران در جنوب هارتلند مکیندر و داخل ریملند سپایکمن مهمتر از هر عامل دیگری است». ایران بر سر راه شرق و غرب و رابط طبیعی بین آسیای میانه، شبهقاره هند و خاورمیانه است. دامنههای غربی رشتهکوههای زاگرس بر بینالنهرین مسلط است. ایران بالقوه دارای بیشترین نفوذ طبیعی بر آسیای میانه و قفقاز است. کاپلان توجه میدهد که تمام نفت خاورمیانه بزرگ یا در جنوب ایران است یا در شمال ایران. ایران تقریبا مترادف است با فلات ایران که برخی از آن به عنوان «قلعه خاور نزدیک» یاد کردهاند. برخورداری از چنین موقعیتی به ایران امکان داد تا نخستین امپراتوری جهان در دوره باستان را ایجاد کند و درحالیکه آتن را در محاصره داشت، در آسیای میانه نیز حضور داشته باشد. بهعلاوه، مرزها و هیچ چیز دیگری در مورد ایران برخلاف اکثریت کشورهای منطقه مصنوعی نیست. ایران بیش از هر ملت دیگری در خاور نزدیک سابقه ملت-دولتسازی و تمدن شهری بیوقفه دارد. به لحاظ جغرافیای فرهنگی، مایکل اکسورثی، مورخ انگلیسی، از «ایده ایران» سخن میگوید، به این معنی که ایران در طول تاریخش به لحاظ فرهنگ، زبان، قومیت و قلمرو جذابیت تمدنی داشته و از بغداد تا کلکته به نوعی قلمرو فرهنگ فارسی بوده است.
بهعلاوه، تنگه هرمز که تحت اشراف ایران است، راه دسترسی حوزههای نفتی جنوب به جهان است. نفت شمال ایران نیز باید از طریق خطوط لوله به بازارهای جهانی برسد. ایران همچنین بیشترین ساحل را در خلیج فارس دارد، آب در جوار سواحل ایران بیشترین عمق را دارد و خطوط تفکیک تردد دریایی ناچارا از مجاورت شش جزیره ایرانی در خروجی غربی تنگه هرمز میگذرند. ضمن اینکه چهار جزیره ایرانی در نوار شمالی تنگه هرمز اشراف ایران بر این آبراه حیاتی را تأمین میکنند. ایران با بیش از ۵۰۰ کیلومتر مرز با دریای عمان و دریای عرب و وجود بندر چابهار بهترین انتخاب برای دسترسی آسیای مرکزی به دریای آزاد است.
اما مزیتهای ژئوپلیتیک پایدار و همیشگی نیستند و بقا و دوام آنها تحت تأثیر عملکرد جوامع انسانی و واحدهای سیاسی قرار دارد. تحولات تکنولوژیک مانند دریانوردی نظامی، سلاحهای موشکی و هستهای، ظهور و افول قدرتها، تغییر صفبندی قوا در منطقه و جهان، رونقیافتن و متروکشدن مسیرهای ارتباطی، استفاده یا ترک استفاده از برخی منابع طبیعی مثل نفت، شکلگیری و فروپاشی ائتلافها و… در طول تاریخ توانستهاند موقعیت ژئوپلیتیک کشورها را دستخوش تغییرات عظیم کنند. مزیتهای ژئوپلیتیک ایران اکنون به دو دلیل با تهدیدات جدی مواجه است: ۱- بیتوجهی به تحولات اثرگذار بر نظم ژئوپلیتیک در منطقه و جهان طی چند دهه اخیر، ۲- بیتوجهی به کاهش مستمر اهمیت ژئوپلیتیک و ایدئولوژی و اهمیتیافتن فزاینده ژئواکونومیک. بنابراین، از یک سو، موقعیت محوری ایران به عنوان حلقه رابط در نتیجه ایجاد کریدورهای ترانزیتی در ورای مرزهای ایران در حال خنثیشدن است. (سرمقاله نگارنده، روزنامه شرق ۲۸/۶/۱۴۰۲) ازجمله، راهبرد ایران از زمان صفویه مبنی بر جلوگیری از اتصال زمینی عثمانی (ترکیه) با آسیای میانه از طریق «دالان تورانی» با تهدید مواجه است.
از سوی دیگر، رهیافت جامع چهلوچند ساله چین مبنی بر تمرکز بر ژئواکونومیک و اقتصاد و ترک منازعات ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک چندسالی است که حتی در خاورمیانه نیز فراگیر شده و در حال بیاثرکردن مزیتهای ژئوپلیتیک ایران در خلیج فارس است. بنادر و فرودگاهها در سواحل عربی با سرعتی شگفتآور توسعه یافتهاند و برخلاف گذشته به مقصد اصلی بار، بازرگان، جهانگرد، روزنامهنگار و… در خلیج فارس تبدیل شدهاند. عربستان، دوبی و قطر در ۲۰۲۲ به ترتیب ۱۶.۶، ۱۴.۳۶ و ۲.۶ میلیون توریست جذب کردند.
مطابق شاخص عملکرد بنادر جهانی مطابق برآورد بانک جهانی و GMICPP، چهار بندر در جنوب خلیج فارس در بین پنج بندر جهان با بهترین عملکرد در سال ۲۰۲۱ بودهاند. فرودگاه دوبی با جابهجایی حدود ۹۰ میلیون مسافر در سال سومین فرودگاه بزرگ جهان از نظر تردد مسافر بینالمللی است. عربستان، امارات و قطر ۳.۵ تریلیون سرمایهگذاری در جهان را تحت کنترل دارند. نتیجه این رونق اقتصادی هفت تا
۳۳ برابر شدن جمعیت پنج کشور عربی خلیج فارس و استانهای ساحلی عربستان طی ۵۰ سال گذشته و رسیدن آن به حدود ۳۳ میلیون نفر بوده است. این در حالی است که کرانههای دوهزارو ۴۳ کیلومتری ایرانی بسیار عقب ماندهاند و جمعیت جزایر و شهرهای ساحلی ما از حدود ۳.۵ میلیون نفر تجاوز نمیکند. سهم ایران از تجارت بینالملل طی نزدیک به ۵۰ سال گذشته از ۱.۱ در سال ۱۹۷۴ به ۲۴صدم درصد در سال ۲۰۲۲ کاهش یافته، درحالیکه مبادلات تجاری امارات با جهان در سال ۲۰۲۲ معادل ۱.۰۲۴ تریلیون دلار بوده است. در نتیجه، ریاض، دوحه و دوبی از نظر اهمیت استراتژیک جای قاهره، بغداد و دمشق را گرفتهاند. اگر ایران با اتخاذ یک سیاست خارجی درست و واقعبینانه به این امور نپردازد، مزیتهای طبیعی و ژئوپلیتیکش بیش از پیش بیاثر خواهند شد.