دادکان: اگر انقلاب نشده بود به بسیاری از افرادی که امروز مدیر هستند پست داده نمی‌شد

محمد دادکان رئیس پیشین فدراسیون فوتبال گفت: مسئولان کارنامه خود را مرور کنند که برای مردم چه کار کرده‌اند که امروز در چنین وضعیتی قرار گرفته‌ایم؟ چرا باید کشور با این همه مشکلات اقتصادی مواجه باشد؟چرا باید برخی از نخبگان و متخصصان در حاشیه قرار داشته باشند و کسانی بر مسند کار قرار بگیرند که از تخصص و تعهد کافی برخوردار نیستند؟

به گزارش خورنا محمد دادکان رئیس پیشین فدراسیون فوتبال در گفتگو با روزنامه آرمان ملی در پاسخ به این پرسش که “چرا در طول سال‌های اخیر چالش‌های داخلی و خارجی کشور بیشتر شده و دولت‌ها نیز راهکارهای موثری برای عبور از این چالش‌ها در نظر نگرفته‌اند و چالش‌های مذکور همچنان در جامعه ایران حل نشده باقی مانده‌اند؟” گفت:

مهم‌ترین چیزی که یک جامعه و یا یک قوم را زمین می‌زند دروغ و افراد نالایق است. من در صداوسیما و در محضر میلیون‌ها بیننده نیز همین حرف را زدم و به آن تأکید کردم. کسانی که لیاقت پست و مقام را ندارند به شکلی رفتار می‌کنند که اعتقادات مردم را زیر سوال می‌برند و کشور را با چالش مواجه می‌کنند. در چنین شرایطی وضعیت مردم و کشور چه می‌شود؟ ما برای مردم چه کار کرده‌ایم؟ این در حالی است که برخی فقط صحبت می‌کنند و می‌خواهند با حرف مردم را اقناع کنند. کسی نیست از این عده این سوال را بپرسد که اگر انقلاب اسلامی رخ نمی‌داد چه کسی شما را به عنوان مدیر انتخاب می‌کرد. تردید نکنید اگر انقلاب نشده بود به بسیاری از افرادی که امروز مدیر هستند پست داده نمی‌شد. من قبل از انقلاب معلم بودم و امروز هم معلم هستم. کسانی که امروز مدیر و مسئول شده‌اند جلوی آینه این سوال را از خود بپرسند که آیا اگر انقلاب نشده بود این پست‌ها را به ما می‌دادند؟ مسئولان کارنامه خود را مرور کنند که برای مردم چه کار کرده‌اند که امروز در چنین وضعیتی قرار گرفته‌ایم؟ چرا باید کشور با این همه مشکلات اقتصادی مواجه باشد؟چرا باید برخی از نخبگان و متخصصان در حاشیه قرار داشته باشند و کسانی بر مسند کار قرار بگیرند که از تخصص و تعهد کافی برخوردار نیستند.

آیا چالش‌های امروز به دلیل به حاشیه رفتن نخبگان است؟

جامعه نیاز به مدیریت دارد و مدیر نیز کسی است که دارای تخصص و تعهد باشد. آیا این اتفاق در جامعه ما رخ داده است؟ آیا ما از مدیران متخصص و با دانش استفاده کرده‌ایم؟ درطول دهه‌های گذشته ما شعارهای زیادی برای رفاه و آسایش مردم دادیم. امروز سوال این است که در چه زمینه‌هایی موفق شدیم و چه دستاوردهایی برای زندگی مردم داشته‌ایم؟ آیا کسی که این حرف‌ها را می‌زند علیه کشور حرف زده است؟ خیر این چنین نیست. باید اجازه داد مردم دغدغه‌هایشان را عنوان کنند. چندین سال است که شما مدیران حرف می‌زنید اما عمل نمی‌کنید. امروز به چه نقطه‌ای رسیده‌ایم؟ در پاسخ هم عنوان می‌کنید کشورهای دیگر این کار را انجام داده‌اند در نتیجه ما هم انجام می‌دهیم. نگاه منفی که درکشورهای غربی و برخی کشورهای دیگر در حال حاضر به ایران وجود دارد این نگاه در گذشته بسیار کمتر بوده است. امروز بسیاری از جوانانی که به سن ازدواج رسیده‌اند شغل و مسکن ندارند. به همین دلیل نیز سن ازدواج در کشور افزایش پیدا کرده است. ما باید دلمان برای جوانان و آینده این کشور بسوزد.

تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی چه پیامدهایی دارد؟

ثروت این کشور متعلق به همه مردم کشور است. منابع طبیعی این کشور متعلق به هیچ‌کسی نیست و بلکه متعلق به همه مردم و آینده این کشور است. ما از نظر جغرافیایی در شرایطی قرار داریم که این منابع خدادادی در اختیار ما قرار گرفته است. این در حالی است که عده‌ای این منابع را ارزان‌تر از قیمت بازارهای بین‌المللی می‌فروشند که تنها امور روزمره کشور را بگذرانند. من به عنوان یک فرد ورزشی عنوان می‌کنم که آیا یک جایی را مانند استادیوم آزادی ساخته‌اید؟ در شرایط کنونی همه ورزش‌ها در این ورزشگاه بازی‌های خود را انجام می‌دهند. اگر این ورزشگاه ساخته نمی‌شد مدیران کنونی بازی‌های ورزشی را کجا برگزار می‌کردند؟ تا کی نمی‌خواهیم این واقعیت‌ها را ببینیم؟ عده‌ای تنها برای اینکه در جایگاه خود حضور داشته باشند از همدیگر تعریف و تمجید می‌کنند تا عمر مدیریتی بیشتری داشته باشند. اگر نمی‌توانید مدیریت کنید بروید و در خانه‌هایتان بنشینید. مگر ما که۱۶ سال است خانه‌نشین شده‌ایم چکار کرده‌ایم. در خانه با افتخار نشستیم. اگر راست می‌گویید شما مدیریت کنید تا ما لذت ببریم. به هر حال ایشان وزیر شدند در حالی که در رشته دو و میدانی فعالیت می‌کردند. توصیه من به ایشان این است که آقای وزیر ورزش در طول ماه ۲۹ روز برای دولت می‌دوی یک روز هم برای مردم بدو. ایشان باید به مردم بگوید که در ماه‌هایی که به عنوان وزیر ورزش انتخاب شده چه عملکردی داشته است. در طول این سال ها ۸۶ ورزشکار ملی از کشور مهاجرت کرده‌اند و یا تابعیت خود را تغییر داده‌اند. ورزشکارانی که باقی مانده‌اند نیز نسبت به وضعیت خود انتقاد دارند. با رویکرد سلبی هم کار درست نخواهد شد.

چرا در مقابل ورزشکاران و هنرمندان منتقد رویکرد سلبی در پیش گرفته شده است؟

من یک فرد ورزشی هستم و می‌دانم برخی بیشتر از سهم خود را گرفته‌اند و رفته‌اند اما برخی از این ورزشکاران منتقد با توانایی‌ها و استعداد خود به افتخارات زیادی دست پیدا کردند و حرفی که می‌زنند در راستای مطالبات و حقوق مردم است. من در سه حوزه فعالیت دارم. من هم بازاری‌ام، هم ورزشی و هم دانشگاهی و به همین دلیل با مردم در ارتباط هستم. چیزی که امروز جامعه ما از دست داده و دیگر نمی‌تواند آنها را به دست بیاورد جوانی است. من بعد از انقلاب هم مسلمان نشده‌ام و بلکه قبل از آن هم مذهبی بودم. اگر یک نفر در بین ورزشکاران رژیم گذشته مذهبی بود من بودم. امروز هم دلم می‌سوزد که این حرف را می‌زنم. ما برای این مردم چه کرده ایم؟ چرا نماینده تهران که می‌تواند با ۵ میلیون وارد مجلس شود با ۱ میلیون و یک پنجم رأی مردم وارد مجلس می‌شود؟ این در حالی است که نماینده آخر تهران یک پنجاهم رأی مردم را به دست می‌آورد. این وضعیت در سایر بخش‌ها نیز وجود دارد. صداوسیما نیز از صبح تا شب از همه چیز تعریف می‌کند. صداوسیما تاکنون چند بار از من دعوت کرده که هر بار این دعوت‌ها را رد کرده‌ام.

چرا دعوت صداوسیما را رد می‌کنید؟

به دلیل اینکه در صداوسیما نمی‌توان همه واقعیت‌ها را گفت. آیا اگر کسی واقعیت‌ها را بیان کند کار اشتباهی انجام داه است؟ اگر به مردم احترام گذاشتید، آنها را تکریم کردید، برای آنها رفاه وآسایش ایجاد کردید مگر مغز مردم عیب دارد که در خیابان‌ها اعتراض کنند؟ مردم به فوتبال علاقه‌مند هستند. چرا اجازه نمی‌دهید برای تماشای بازی‌ها به استادیوم‌ها بروند؟ رئیس فدراسیون فوتبال قبل از ثبت‌نام از من مشورت خواست و گفت می‌خواهم بروم و کسب آبرو کنم. من به ایشان گفتم آن تتمه آبروی خودتان را هم می‌گذارید و می‌روید. در شرایط کنونی سوالم این است؟ این چه فوتبالی است که بدون تماشاگر برگزار می‌کنید؟ امروز وزیر ورزش و رئیس فدراسیون فوتبال در بین مردم حضور پیدا کنند که آیا محبوبیتی در بین مردم دارند؟مدیری که قصد دارد در جامعه مدیریت کند در مرحله نخست باید از جامعه بپرسد که آیا جامعه او را قبول دارد و دوست دارد مدیر شود یا خیر؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *