چای با طعم ارادت به مولای بی سر

حسن نسیمی

خوزستان را بی دلیل جغرافیای عشق ننامیده اند.انگار زمان در این گوشه از سرزمین پیر آریایی که ماوای عاشقی زمین و آسمان است، به وقت عشق، ارادت و محبت، متوقف است.
ما خوزستانی ها پیچیده ترین شرایط زندگی را دارا هستیم. علیرغم تمام‌مشکلات موجود در این استان از خشکسالی، بی آبی، گرما و داغی هوا، ریزگرد و هجوم غبار گرفته تا هزار مشکل ریز و درست دیگر اما یک ویژگی خاص و یک موهبت خدادادی باعث شده رنج تمام این مشکلات را به جان بخریم و ذره ای از این خاک ثروتمند اما محروم را با تمام دنیا عوض نکنیم و آن هم وجود دو گذرگاه برای زیارت امام عاشقان.
جایی که پیش از این برادرانم در طریق القدس جان دادند تا هموار سازند مسیر دلدادگی به امام بی سر در طریق الحسین(ع)
و اکنون در موسم پیاده روی اربعین این شور و شعور متر به متر در این جاده عاشقی از سوی جاماندگان بارگاه نورانی حضرت عشق موج می‌زند. در ایام اربعین در این مسیر شاهد اتفاق ها و رویداد هایی هستیم که علیرغم سادگی آن، پیچیدگی خاصی دارد که در نگاه اول با هیچ ترازویی از عقل و منطق قابل درک و فهم‌ نیست.

القصه به دلیل شرایط کاری و لزوم حضور مکرر در دو مرز چزابه و شلمچه شاهد ماجرایی بودم که حلاوت دیدن آن روح و جان هر عاشقی را صیقل می بخشد.

در مسیر اهواز به چزابه لابلای تعدد مواکب سر راه که از زائرین ابا عبدالله الحسین(ع) پذیرایی میکنند دو موکب خاص توجهم را جلب کرد.
موکب دو بانوی سالخورده در کنار هم که در عین سادگی، قصری از معرفت و جلوه ای از ارادت بودند.

در مسیر، نوجوانی به نشان توقف برایمان دست تکان میدهد تا آبی در موکبشان بنوشیم با چایی داغ هیزمی گلویی تر کنیم. بی هوا می ایستیم و پیاده می شویم.

سخاوت در عین حال سادگی شان متحیرمان کرد. آمده بودند تا هر چه دارند تقدیم مولایشان کنند. انگار هر جرعه ای از این آب که زایران مولا را سیراب می کند.آبی بر آتش جانشان می نشاند.

آب را مینونشیم و چای را از دستان بانوی سالخورده دیگر میگیریم و هورت میکشیم. مزه این چای را در هیچ کجای عالم پیدا نمی کنی.
رنگ ارادت دارد و طعم شیرین عشق به سیدالشهدا علیه السلام.
چشمان با محبت میزبانان که ملتمسانه می خواهند با این چای خستگی از جسم و جان برگیری، حال دلت را عجیب خوب می‌کند و اوست که تمام‌ محبت و مهربانی اش به زائر و تمام غصه جامانده گی اش در زیارت بارگاه ملکوتی امام شهیدش را در یک جمله خلاصه می‌کند و به زبان عربی می‌گوید:

باالعافیه یوما. بِعَد چِبدی

انگار لبخند هر زائر، خستگی را از آنان میگیرد که روزهاست پای آتش محبت حسین بن علی علیه السلام ایستاده اند و در آن گرمای طاقت سوز و توان فرسای هوا چای عشق دم می کنند.

بی شک این دو موکب که مابین شهرستان دشت آزادگان و گذرگاه چذابه واقع بود یکی از هزاران موکب خاص و بی ریای مسیر سبز رسیدن به گلدسته نورانی فرزند علی (ع) بودند.

و این نوکری خالصانه ابا عبدالله الحسین موهبتی است که با هیچ یک از داشته های دنیای مادی قابل تعویض نیست. ارادتی بی بدیل در مسیر سبز گلستان عشق و نوکری امام بی سر در مسیر طریق الحسین (ع)


     حسن نسیمی
طریق الحسین. چزابه /شهریور ۱۴۰۱