سازمانی برای غافلگیری
نوشتاری به قلم علی حمید
بحران(crisis)؛ واژهای آشنا که همیشه باشنیدن آن مخاطب اضطرابی درونی پیدا می کند و برخی پدید آمدن آن را اثر سوء مدیریت می دانند.
این مهمان ناخوانده در کشورها و جوامع مختلف و درتمامی برهه های زمانی پدید می آید اما تفاوت در رویارویی جوامع با آن است.
اغلب کشورها برای مقابله و عدم غافلگیری در هنگام پدید آمدن بحران، نهادی را تحت عنوان سازمان مدیریت بحران با ساختار و بودجه معین دارند که وظیفهی آن سیاستگذاری، برنامه ریزی و ایجاد هماهنگی در زمینه های اجرایی و پژوهشی است.
به طور خلاصه سازمانی که در وضعیت عادی وظیفهی پژوهش و آموزش و در زمان وقوع بحران وظیفهی مدیریت و هماهنگی را بر عهده دارد.
خیلی از سازمانهای مدیریت بحران برای مقابله بهتر با پدیده بحران پروتکل های خاصی را تعریف نمودهاند تا شاهد غافلگیری و سردرگمی دستگاهها در شرایط اضطراری نباشند.
پس از پدید آمدن بحران این نحوه مدیریت آن است که تعیین می کند بحران به وجود آمده تبدیل به فاجعه شود یا با حداقل خسارات ختم به خیر گردد.
به طور مثال سازمانهای مدیریت بحران سیستمی را برای شرایط بحرانی، تحت عنوان ics یا سامانه فرماندهی حادثه تعریف نموده اند، مجموعهای اصولی و متشکل از افراد متخصص که وظیفهی مدیریت و هماهنگی در زمان بحران را دارند که در هر نوع بحران افراد متخصص در آن زمینه، فرماندهی را عهده دار می شوند.
اما عوامل مهم عدم به کارگیری سیستم های این چنینی در بحران فعلی و حتی بحران های سابق همچون سیل، زلزله، آتش سوزی ها و… عدم اطلاع و اهتمام مسوولین از به کارگیری شیوه های صحیح مدیریت بحران و شاید عدم ارغاب به دلیل نمایان شدن ضعف های مدیریتی، سیستمی و مشخص شدن مقصر حادثه و تقصیرات در مقابله است چرا که در یک ساختار منظم به راحتی ضعف ها و کاستی ها نمایان شده و مقصر اصلی در به وجود آمدن بحران یا نقص در مقابله با آن به راحتی پیدا می شود.
از جمله عوامل مهم در مدیریت بحران همراهی جامعه در این امر است که امروزه شاهد عدم اقناع صحیح جامعه و حتی عدم فرمان پذیری بعضی از مردم است که در مقابله با بحران بیماری فعلی نیز شاهد آن هستیم که می توان یکی از مهمترین دلایل آن را عدم اعتماد قشری از جامعه به مدیریت، آمارها و اطلاع رسانی ها دانست.
به هرحال فرمان های یک سیستم جامع مدیریت بحران به عنوان هنجار تلقی شده و دولت موظف است به سه روش معمول ترغیب،تشویق و تهدید مردم را به پیروی از تصمیمات تخصصی و علمی اتخاذ شده در جهت مقابله با بحران قانع سازد، به طوری که در مبحث تشویق با برآورداای دقیق نسبت به جبران خسارات وارده به اقشاری که از آن پیشامد آسیب دیدهاند اقدام نموده و با روش تهدید(تعریف جرم و تعیین مجازات) نسبت به هنجار شکنی آن دسته از افرادی که با نا فرمانی به بحران دامن زده و باعث افزایش مخاطرات و خسارات می شوند، اقدام نماید.
درآخر باتوجه به ظرفیت های موجود، جامعه ما ودر مقابله با بحرانهای پیشین اعم از سیل،زلزله و… و حتی در بحران بزرگی چون جنگ تحمیلی، فداکاری ها و ایثار و وحدت خود را به اثبات رساندهاند و آنچه لازمهی جدی ما درمقابله با بحران ها است؛ تلفیق مناسب و دقیق تخصص و تجربه در سازمان مدیریت بحران کشور است که بازنگری دقیق دستگاه قانونگذار و دیگر دستگاه ها را می طلبد.