مسئله نفت و آغاز تنش سیاسی واقتصادی میان ایران وبریتانیا در دوره پهلوی اول براساس امتیاز دارسی، زمینه های تاریخی امتیازات نفتی در ایران وخاورمیانه
عطاالله آموزیان | دکتری تاریخ معاصر، پژوهشگر
در سال ۱۹۰۰ /۱۲۷۸ش، بریتانیا بزرگترین امپراطوری بود که تا آن موقع در جهان بوجود آمده بود، وقلمرو آن بیش از ۱۲ میلیون مایل مربع وسعت داشت، نیروی دریایی بریتانیا نیز توسعه قابل توجه وچشمگیری پیدا کرده بود وشبکه ای از پایگاههای دریایی وایستگاهای تلگراف آن کشور در جهان بی رقیب بود وبزرگترین ناوگان تجاری دنیا نیز دراختیار سرمایه داری غرب بود که در آنزمان نمود عینی آن دولت بریتانیا بود،
خدمات مالی که در شهرلندن ارائه میشد این کشور را بصورت بزرگترین کشور سرمایه دار، بانکدار، بیمه، وفروشنده کالادر اقتصاد جهانی در آورده بود، (۱)
از آنجا که سیستم سرمایه داری را میتوان جریان پیچیده تکامل تاریخ بشر دانست که خصوصیات ویژه خودرا دارد، ویکی از ویژگیها آن دادن امتیاز وعقب نشینی در فرصتهای مناسب است.
درواقع هدف اساسی ومهم امپریالیسم بریتانیا، بیشتر این بود که برای سرمایه گذاری سرمایه های اضافی منطقه وحوزه نفوذ جدید بوجود آورد.از طرفی توسعه بریتانیا در پایان جنگ جهانی اول رخ داد، خصوصا با تسلط بر بخش عظیمی از ایالات عربی خلافت عثمانی که درآن هنگام دچار تجزیه گردیده بود، طبق معاهده “سایکس – پیکو” میان وزرای خارجه وقت بریتانیا وفرانسه در حوزه خاورمیانه ومنطق لبنان وسوریه فعلی،
آن زمان این گسترش حوزه نفوذ اقتصادی، وسیاسی معلول گسترش و شد نظام سرمایه داری متقدم واوج آن امپریالیسم بود ونه تحت تاثیر شناسایی قبلی تحت العرضی ریگهای صحرا ویا پی بردن به وجود معادن غنی نفتی نبود. چون بعدها غنی ترین مناطق نفت خیز نه درداخل این مستملکات که در کرانه خلیج فارس پیداشد.
درتاریخ سرمایه داری بدون شک هیچ مولفه ای را که بتوان از نقطه نظرارزش ثروت ویااهمیت اقتصادی قابل قیاس با نفت یا oil دانست وجود نداشت. (۲)
تسلط بریتانیا بر مناطق متعدد خاورمیانه، بطور غیر قابل انکاری به شرکتهای نفتی بریتانیایی برای کسب امتیاز و استخراج تصفیه،حمل نفت وتسخیر مناطق نفتی، به شکل قابل ملاحظه ای کمک کرده است.
استراتژی تسلط وهژمونی بریتانیا بر هند، وایران جنوبی وجنوب شرقی ان ومناطق شیخ نشین خلیح فارس بعلل استراتژیک در پایان قرن ۱۸ واغاز قرن ۱۹ به اولین جستجوگران نفتی انگلیسی، وکمپانی “انگلو پرشین” را که در ۱۰ سال اول قرن ۲۰ انرا تاسیس کردند، این امکان را داد که بتوانند در این مناطق نفوذ بسیار زیادی پیدا کنند.
گرفتن عراق از ترکهای عثمانی در پایان جنگ بین الملل اول توسط انگلیس به کمپانی نفتی آن کشور کمک کرد که تسلط خودرا برمناطق نفت خیز وکرانه های خلیج فارس گسترش دهد، وبا بستن موافقت نامه ها اراده سیاسی ومطامع اقتصادی خودرا به منصه ظهور رساند، (۳)
در مورد ایران باید گفت عدم موفقیت “بارون جولیوس دورویتر” در تحقق امتیاز رویتردرزمان ناصرالدینشاه از یکسو، تقسیم ایران به سه منطقه در سال ۱۹۰۷، شمال ازآن روس، جنوب ازآن انگلیس وتشکیل پلیس جنوب با علامت اختصاری spr, ومنطقه بی طرف، تکمیل کردن قرارداد ۱۹۰۷ مجددا میان روسیه تزاری انگلیس در تشریک مساعی در مناطق تحت نفوذ در سال ۱۹۱۶ ودر بحبوحه جنگ بین الملل آول زمینه را برای کشف نفت واخذ امتیاز نفت برای اولین بار توسط “ویلیام، کانکس دارسی” انگلیسی را فراهم نمود، این مهم نشان دهنده اهمیت استراتژیکی واقتصادی مولفه نفت در معادلات سیاسی آینده ایران ونگرش سیاسی یک دولت قدرتمند ودارای فناوری آنزمان بود، (۴)
ضمن آنکه در نقشه ای که درسال ۱۹۱۴ م توسط وزارت خارجه بریتانیا منتشر شده بود بطور مشخص از وجود معادن نفت در کویت فعلی وقسمتهایی از ایران وبخصوص در جنوب غرب ومناطق بختیاری، یعنی مسجد سلیمان نام برده شده بود، (۵)
بستن قراردادهای نفتی واخذ امتیازات وتبعات آن کاملا جنبه استعماری داشت، در حقیقت اعطای حق تجسس، استخراج، حمل وفروش نفت، حق انحصاری احداث خط لوله، تعیین مناطق عملیاتی ومدت امتیازنامه، استخدام کارکنان بیگانه، پرداخت حق الامتیاز، معافیتهای مالیاتی، تاسیس شرکتهای بهره برداری، تعیین نماینده ای از کشور نفت خیزدر شرکت صاحب امتیاز، برای حفظ منافع آن کشور واحیانا رفع اختلاف وداوری، عدم اگاهی مردم خاورمیانه از محتوای این قراردادها وتبعات دراز مدت آن بر ساختار اقتصادی وسیاسی کشورهای خود، ساختارهای توسعه نیافته سیاسی، آموزشی، فنی وتکنولوژیک، در حقیقت یک وضعیت نیمه استعماری رابرای این کشورهای نو بنیاد بخصوص در منطقه جنوبی خلیج فارس رقم زد. (۶)
ذکر این نکته لازم است که درآن دوران وتاقبل از جنبش مشروطه در ایران وتشکیل مجلس وتفکیک قوا، براساس قوانین ورسوم کهن منابع زیر زمینی کشور ودرواقع تمام زمینهای زیر کشت در نیامده متعلق به دولت ودر نهایت متعلق به شاه بود، ولذا مظفرالدین شاه، برای واگذاری امتیاز از طرف وزرایی تشویق میشد که از ترس فزاینده روسها مشتاق کسب حمایت بریتانیا بودند.(۷)
در نوشتار آینده به بررسی وتحلیل وچگونگی اعطای امتیاز دارسی خواهیم پرداخت،
کتابشناسی:
۱-کندی،پل، پیدایش وفروپاشی قدرتهای بزرگ، ت، عبدالرضا غفرانی، تهران، انتشار اطلاعات، چ اول، ۱۳۷۰ش، صص ۳۲۲-۳۲۱
۲-بهار،مهدی، میراث خوار استعمار، تهران، انتشارات امیر کبیر، مرداد ۱۳۵۶،صص ۲۱۸-۲۱۷
۳-بهار، مهدی، پیشین، صص ۲۱۸-۲۱۷
۴-اطلاعات سیاسی-اقتصادی،سال ۷،ش اول ودوم، ص ۴۴
۵-عیسوی،چارلز، تاریخ اقتصادی ایران، قاجاریه، ۱۳۳۲-۱۲۱۵ق، ت، دکتر یعقوب آژند، تهران، نشر گستره، چ اول، تابستان ۱۳۶۲، صص ۴۹۰-۴۸۹
۶-ماسلی، لئونارد، نفت، سیاست وکودتا در خاورمیانه، ج ۱، ت، محمدرفیع مهرآبادی، تهران، نشر رسام، چ اول، ۱۳۶۵ش، ص۱۶
۷-ساتن، الول، نفت ایران، ت، رضا رئیسی طوسی، تهران، نشر صابرین، چ اول، زمستان ۱۳۷۲، صص ۱۷-۱۶