چرا کرونا در خوزستان پیروز شد؟!
احمدرضا رستمی
خورنا – از هنگام پیدایش کرونا در کشور و به تبع آن در خوزستان، دولت تلاشهای زیادی کرد که بتواند با شکست این ویروس خطرناک کاپ پیروزی را بالا ببرد ولی در نهایت آنچه که به وقوع پیوست همانا شکست مسئولین استان خوزستان و عقب نشینی تاکتیکی آنها تا پشت خاکریزهای اولیه مبارزه با ویروس کرونا بود.
به راستی دلایل پیروزی ویروس کرونا در استان خوزستان چیست؟ آیا علت در قدرت ویروس است یا در ضعف مسئولین؟ و یا علل و عوامل دیگری را باید در این مسئله جستجو کرد؟
لذا ما در این مقاله میخواهیم از این علتها بگوییم و آنها را بدون کوچکترین ملاحظهای به نقد بکشیم زیرا اعتقاد داریم در این شرایط که حضرت عزارئیل عنایت ویژهای به استان خوزستان پیدا کرده است هرگونه لاپوشانی و دادن آدرسهای غلط به جامعه اگر اسمش خیانت نباشد چه بسا قتل غیر عمد است!!
علت اول: تعلل در قرنطینه کردن خوزستان
تعلل دولت در قرنطینه کردن شهرها و بخشهای مختلف استان خوزستان را باید نخستین علت پیدایش چنین وضعیتی در استان خوزستان دانست تعللی که اگر وجود نداشت چه بسا این بیماری خطرناک تا این اندازه فرصت عرض اندام و قدرتنمایی در سطح استان را پیدا نمیکرد.
ولی متاسفانه دولت نه تنها به این کار اقدام نکرد بلکه بعدها هم که تحت تاثیر فشار افکار عمومی در برخی شهرهای خوزستان شرایط قرنطینهای را اعلام کرد باز از آوردن نام قرنطینه خودداری کرد و تنها به واژههای من درآوردی چون تشدید محدودیت های اجتماعی و غیره بسنده کرد و این یعنی نقص غرض و اشتباه اندر اشتباه!!
زیرا هر واژهای بار معنایی مخصوص به خود دارد و به طور حتم بین واژههای قرنطینه و کاهش محدودیتهای اجتماعی چه از لحاظ مفهوم و چه از لحاظ خروجی از عرش تا فرش فاصله است.
به راستی چرا مسئولین استان خوزستان از به کار بردن واژه قرنطینه اکراه دارند؟ آیا خود را در اجرای آن ضعیف میدانند یا ارادهای از بالا آنها را از انجام این کار باز میدارد؟… الله اعلم!!
علت دوم: خساست دولت
فقر مالی و نیاز به درآمد روزانه در طیف وسیعی از مردم خوزستان و نیز خساستهای دولت در پرداخت یک مبلغ ماهیانه به مردم را میتوان دومین علت در قرمز شدن رنگ نقشه خوزستان از لحاظ اپیدمی ویروس کرونا به حساب آورد زیرا برای یک شکم گرسنه که اکنون کسب و کارش تعطیل شده است به هیچ عنوان کرونا و مورنا محلی از اعراب ندارد.
لذا چنین فردی از روی ناچاری برای کسب لقمهای قوت لایموت مجبور است که به صورت انتحاری از خانه خارج شود و خطر ابتلا به کرونا را نیز به جان بخرد
علت سوم: عشایری شدن خوزستان
اما سومین علت که یک علت نرم افزاریست؛ شامل یکسری اشتباهات وحشتناک در تعریف توسعه پایدار فرهنگی در استان خوزستان است. اشتباهاتی که طی آن خوزستان به صورت افراطی تبدیل به استانی عشایری شد و مقوله شهروندی نیز در آن به حاشیه رانده شد و این استان که زمانی به عنوان دروازه مدرنیته به ایران تلقی میشد اکنون از شمال تا جنوب و از شرق به غرب آن در حال حرکت به سمت و سوی نوعی نظامات قومی و قبیلهای قرون وسطایی است.
بنابراین اگر امروز مشاهده میشود که کرونا در خوزستان اُتراق میکند و میل چندانی برای رفتن ندارد بدون تردید کوتاهیهای پیشین مسئولین استان خوزستان در ایجاد یک نظام مدرن شهروندی در این استان را باید از جمله دلایل اصلی آن به شمار آورد.
زیرا افراد موجود در یک اجتماع وقتی به درجه شهروندی برسند چه بسا مولفههای قانون پذیری و احساس مسئولیتهای اجتماعی نیز در بین آنها ارتقا مییابد و این مسئله باعث میشود که در بزنگاههای سرنوشت سازی همچون مبارزه با ویروس کرونا شرایط را به گونهای تغییر دهند که دیگر هیچ نیازی نباشد که مسئولین استان خوزستان برای تضمین در انجام طرحهای فاصله گذاری اجتماعی و هوشمند و نیز رعایت پروتکل های بهداشتی از سوی مردم، به نظامات فئودالی عهد قجری پناه ببرند و از خوانین یا شیوخ محلی بخواهند که در این زمینه به مردم امر و نهی کنند!
حرف آخر
آقایان مسئول در استان خوزستان؛ عالیجنابان!! اگر خوزستان در حال حاضر از لحاظ میزان اپیدمی ویروس کرونا و مرگ و میرهای ناشی از آن در رتبههای بالای کشوری قرار دارد اشکال را نه در مردم بلکه در عملکردهای سراسر اشتباه خود ببینید. پس خواهشمندیم که بیش از این به بهانه یافتن مقصر، به دیوار کوتاه این مردم بینوا حمله نکنید و اگر خیلی تمایل دارید که هرچه زودتر مقصران اصلی چنین وضعیتی را در خوزستان ببینید کافیست بلافاصله در مقابل آینهای قرار بگیرد!….والسلام
احمدرضا رستمی از اهواز/ خرداد ۹۹