بِسکوت کیست و چگونه هر سیستم اجرایی را فشل میکند!!
احمدرضا رستمی
خورنا – بسکوت نام دیگر بیسکویت در زبان عامیانه برخی مردم خوزستان است و به نوعی ماده خوراکی اطلاق میشود که از انواع آردها و برخی افزودنی ها تهیه میشود و اگر در سالهای نه چندان دور یک غذای تفننی بود و حالت تهبندی داشت و یا برای خواباندن بهانههای یک بچه تخس به کار میرفت ولی اکنون به لطف گرانیهای سرسام آور در برخی کالاهای اساسی به یک وعده غذایی برای سد جوع اقشار کم درآمد تبدیل شده است.
اما فارغ از مباحث تغذیه و گرانی های کمرشکن امروزی که موضوع مورد بحث این مجال نیست بسکوت نام ویژهای است که در برخی موارد نیز بر روی افراد هم گذاشته میشود افرادی خاص با خصوصیات منحصر به فرد که میتوانند آقا یا خانم باشند.
لذا در این سیاهه میخواهیم با طرح دو پرسش و سپس پاسخ به آنها از یک موجود عجیب الخلقه دو پا که وجودش برای هر جامعهای از ویروس کرونا هم خطرناک تر است پرده برداری کنیم.
موجود دوپایی تحت عنوان بسکوت که ابتدا برخی از خصوصیات اصلی آن را برای مردم بازشناسی میکنیم و سپس در ادامه از تاثیرات مخرب آن برای هر سیستم اجرایی و مدیریتی کشور میگوییم و در پایان نیز حرف آخری داریم که خدمت شما عرض میکنیم.
بسکوت کیست؟؟؟
بسکوت به کسی گفته میشود که هنوز از مرز غریزه عبور نکرده و وارد بعد انسانی نشده است لذا به راحتی تسلیم نفسانیات انسانی میشود و در برابر هر خلق و خوی حیوانی دچار واداگی میشود.
بسکوت شکموست و در هنگام ناهار و شام وحشی میشود. او پای سفره همچون گرگی گرسنه به غذا حمله میکند و چون فیل غذا میخورد و اگر هم لقمه ای در گلویش گیر کند به وسیله فشار هلدنینگ انگشت شست آن را به درون معده خود هدایت میکند.
بسکوت را کت و شلوار بپوشد تا به راحتی بسکوت بودنش را تشخیص دهید زیرا کت و شلوار همچون وصله ناجوریست که از گشادی بر تن او زار میزند و حتی راه رفتنش را نیز دچار اختلال میکند.
بسکوت علیرغم اینکه چشمان تیزبینی دارد و پشه را در هوا نعل میکند ولی عینک به چشم میزند آنهم از نوع پلاستیکی شیشه ساده! او این عینک را به قیمت ناچیز از دستفروشیهای کنار خیابان میخرد تا آن را به چشم زده و با گرفتن ژستهای مسخره چپی و روشنفکری آبکی، حرفهای قلمبه و سلمبهای را که هیچ درک درستی از آنها ندارد برای مردم بلغور کند.
بسکوت عاشق نرم افزار تلگرام است و آن را بهترین اپلیکیشن دنیا میداند زیرا زحمت مطالعه را از دوش وی برداشته و با چرخ زدن در آن و کپی و پست کردن مطالب دیگران میتواند خود را علامه دهر بنامد.
بسکوت اگرچه دارای مدرک تحصیلی بالاست ولی از بیسوادی رنج میبرد زیرا وی با سوء استفاده از حذف کنکور در برخی رشتهها و به تبع آن بی در و پیکر شدن بسیاری از دانشگاهها اکنون توانسته انواع و اقسام مدارک لیسانس و فوق لیسانس و حتی دکترا را کسب کند.
بسکوت حزب باد است پرنسیپ شخصیتی ندارد او در برابر هر تکه استخوانی دم تکان میدهد و هر دم و هر لحظه به یک رنگ و لباس در میآید.
بسکوت آلوده به نگاه قومی است و از ملی گرایی هیچ نمیداند وی هر چیز و هر کس را با عینک قومی میبیند و عیار انسانها را بر مقیاس قومی اندازهگیری میکند بنابراین تمام تعریفی که او از وطن میکند تنها به شهر یا روستای ابا و اجدادیش محدود میشود و ایران را کشوری دیگر در همسایگی ولایت خود قلمداد میکند.
بسکوت چگونه سییتمهای اجرایی را فشل میکند؟؟
بسکوت کار حزبی و روزنامه نگاری را به دید یک فرصت مینگرد البته نه فرصتی برای ارتقا دموکراسی و فرهنگ جامعه بلکه فرصتی برای ورود به روابط عمومیهای دستگاههای اجرایی و سپس تاخت و تاز تا قبضه پستهای ارشد مدیریتی.
بسکوت کم فهم و بیسواد است، در حد یک بز از دنیا نمیداند او وقتی به پست یا مقامی میرسد تازه به آموختن اقدام میکند و این در حالیست که یک مدیر باید مخزن علم و تجربه باشد و از آموختههای قبلی خود برای رشد و پیشرفت مملکت استفاده کنند.
بسکوت رانت را دوست دارد! عاشق رانت است! دیوانه رانت است! با رانت نفس میکشد! زیرا او میداند پیشرفتش به میزان رانتهای موجود در اجتماع بستگی دارد و هرچه رانتهای زیر میزی و رو میزی یک جامعه بیشتر باشد هم نوعان بیشتری از او میتوانند بر مسندهای مدیریتی اجتماع دست پیدا کنند.
بسکوت اهل جیم زدن از کار و اهل گرفتن پول یامفت است او موجودیست انگل صفت!! که به بهانههای مختلف از دستشویی گرفته تا خوردن یک لیوان چای و یا شرکت در یک مراسم فاتحه یا به بهانه بیماری و مرض از زیر کار در میرود و ارباب رجوع بخت برگشته خود را دچار سرگردانی میکند.
بسکوت اهل رشوه و اخذ پول زیر میزیست زیرا در اندیشه او منسبهای مدیریتی همچون بهاری زود گذرند که طی آن باید خود را بست و از مواهب بیشمار آن بهرهمند شد، تا مبادا هنگام سلب مسئولیت نادم و پشیمان شود که چرا نخورد و نبرد و برای نوه و نتیجه و هفت پشت آینده خود چیز خاصی باقی نذاشت!
حرف آخر:
بسکوت محصول رشد رانتها و پارتی بازیهاست. محصول خروج نهادهای مدنی از ریل اصلی و تبدیل آنها به بنگاه کاریابیست. محصول به حاشیه رفتن متخصصان و دلسوزان واقعی و بی در و پیکر شدن موسسات اداریست.
بسکوت محصول خودی و ناخودی کردنهای اشتباهی است که طی آن متخصصین ناخودی و غیرمتخصصها خودی میشوند!
بسکوت محصول فرآیندهای اشتباهیست که ننه قمرهای کوتوله را جسور و به چنان اعتماد به نفسی میرساند که بدون کوچکترین لیاقتی ادعای جولاندهی در عرصه سیمرغ داشته باشند!
یک کلام ختم کلام بسکوت تندیسی از حماقت و نمادی از بلاهت است که اگر در هر جامعه ای مجال رشد را پیدا کند تمامی زیر ساختارهای اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تصمیم گیری آن را فشل و از حیث انتفاع ساقط میکند…پس اگر میهن خود را دوست دارید و به آن عشق میورزید مواظب بسکوتها باشید…والسلام
احمدرضا رستمی از اهواز