ترامپ چه میخواهد؟
از ابتدای روی کار آمدن دونالد ترامپ در امریکا و حتی در زمان رقابت های انتخاباتی آمریکا که کمتر کسی تصور به قدرت رسیدن ترامپ را داشت، همگان بر این عقیده بودند که او شخصیتی غیر معقول و عوام گراست! او در جریان رقابت های انتخاباتی با هیلاری کلینتون بر خلاف رویه های مرسوم در آمریکا برای سبقت گرفتن از رقیب قدرتمند خود تصمیم به افشای برخی از اسرار امنیتی درون سازمانی دولتی آمریکا گرفت و در یک مناظره زنده تلویزیونی عنوان کرد که دولت رسمی ایالات متحده آمریکا بوجود آورنده و حامی اصلی داعش در عراق است و البته ادامه داد که ایران در عراق با داعش میجنگد!! اگرچه این مورد تقریبا بر همگان و خصوصا بر ایرانیان از مدت ها پیش روشن بود اما مطرح کردن آن از زبان شخصی که برای ریاست جمهوری امریکا در تلاش است یک خودزنی بزرگ درون سیستمی و در واقع یک حفره امنیتی بود! او البته در آن مقطع حرفای مستند و بسیار تند دیگری را نیز مطح کرد و باعث شد برخی جمهوری خواهان با نفوذ که خطر او را درک کرده بودند بر خلاف رفتار حزبی در مقابل او بایستند تا شاید از ورودش به کاخ سفید جلوگیری کنند. هرچند این موارد و موارد بسیاری از این دست کارگر نشد و ترامپ علیرغم اینکه در ارا عمومی شکست خورده بود اما به لطف ارا الکترال وارد کاخ سفید شد!
از ابتدای ورود او به کاخ سفید بخشی از جریان تندرو و جنگ طلب حاکمیت امریکا با فشار و حمایت لابی های مختلف که اکثر قریب به اتفاق آنها در ضدیت کامل با نظم نوینی جهانی و روابط حاکم بر مناسبات بین المللی با تکیه بر باور ابر قدرت بودن آمریکا، بودند فرصت را غنیمت شمرده و خود را به ترامپی که بدون هیچگونه تجربه سیاسی و عملی در عرصه سیاست و به لطف یگ دگردیسی اجتماعی ناشی از سیاست های سینوسی دولت های قبلی امریکا (خصوصا در حوزه داخلی) که در بدنه اجتماعی جامعه امریکا اتفاق افتاده بود، وارد کاخ سفید شده بود، نزدیک کردند!
از همان ابتدا بخش عمده فعالیت های این جریان که پله پله تا تسخیر لایه های مهمی از دولت مانند شورای امنیت ملی و وزارت دفاع و وزارت خارجه،یعنی ۳ رکن مهم دولت امریکا در قواعد و کنش های بین المللی، پیش رفته بودند، بر فشار و راضی کردن ترامپ برای خارج کردن او از برجام در ابتدا که میراث اوبای دمکرات بود و سایر توافقات بین المللی متمرکز شد. اگر چه بعدا این خارج شدن ها به مذاق ترامپ خوش امد و او تقریبا از اکثر پیمان های مهم بین المللی انهم با یک توییت خارج شد!
موانعی مانند تیلرسون وزیر وقت خارجه، متیس وزیر وقت دفاع و مک مستر مشاور امنیت ملی وقت آمریکا علیرغم تمام فشار ها ۱ سال از خروج آمریکا از برجام و برخی اقدامات ترامپ در خصوص سوریه و روسیه جلوگیری کردند، آنها معتقد بودن برجام بهترین سازو کار برای کنترل ایران اتمی و قدرتمند در خاور میانه است اگرچه دولت اوباما امتیازات فراوانی از جمله حق عنی سازی در خاک خود را در قالب این توافق به ایران داده است و در عوض انچنان دستاوردی نداشته است، در نهایت، بخش تندرو و جنگ طلب آمریکا با ایجاد وسوسه در ترامپ بی تجربه و القائات اشتباه در خصوص قدرتی که او در اختیار دارد و نیز اینکه او باید میراث دار تمامی دستاورد های امریکا در حوزه بین المللی در عصر حاضر و آن هم با اتکا به زور اقتصادی و سیاسی باشد، هر سه مانع بزرگ را از سر راه خود کنار زدند!
البته ناگفته نماند در این میان خود ترامپ نیز از نظر شخصیتی تحمل پذیرش هیچ مخالفتی را با تصمیمات عجیبش نداشت و این امر نیز در خروج این سه شخص بسیار موثر بود. در واقع ترامپ با اخراج متیس آخرین ایستگاه تفکر را در دولت امریکا از بین برد تا دیگر هیچ شخص متفکر و عاقلی بر سر راه او و تیم جنگ طلبش نباشد.
هرچند عده ای نیز معتقدند ترامپ دوست داشت با طراحی بازی پلیس خوب پلیس بد از دنیا باجگیری کند اما حتی اگر این پروژه را هم بخشی از سیاست ترامپ بدانیم قطعا او بهتر از هر کسی میداند که هیچ عایدی برایش نداشته است.
خروج از برجام و بدنبال آن ایجاد فشار حداکثری و تحریمهای بی سابقه درحوزه های مختلف از یک سو و تهدید و ارعاب اروپای ضعیف و سایر بازیگران بین المللی از یوی دیگر اگرچه و به نظر با وسوسه های اشخاصی مانند بولتون و پمپئو در داخل و تیم ب در خارج از دولت ترامپ، کار آمد مینمود، اما پس از گذشت ۱ سال نه تنها آنچه به ترامپ وعده داده شده بود مانند سقوط ۳ ماهه نظام ایران محقق نشد، بلکه راهبرد درست جمهوری اسلامی با همراهی بی نظیر مردم فداکار ایران در برخورد با این زیاده خواهی ها که با فشار وحمایت لابی های مستقیم، اسرائیل، برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس و نیز منافقین در حال اجرا بود باعث بروز شکاف های عمیق در تیم یک دست و جنگ طلب و زیاده خواه ترامپ و نهایتا اخراج بولتون شد!انچه به نظر تیم امنیت ملی ترامپ بر روی اون به اشتباه قمار کردند یکی توان روحی ترامپ تاجر برای راه اندازی یک جنگ بزرگ دیگر در منطقه و دیگری جدیت و توان نظامی جمهوری اسلامی بود که مشخص ساخت در هر دو مورد تحلیل انها غلط از اب در امد. ترامپ به هیچ عنوان و علیرغم ژستهای گاه و بیگاه، از نظر روحی و حتی سیاسی توان تصمیم به درگیری را مانند بوش و سایرین نداشت و درست در لحظه های اخر نظرش کاملا خلاف نظر تیم امنیتش بود.مستند این بخش روایت جدید روزنامه نیویورک تایمز از ماجرای توقف حمله متقابل امریکا پس از ساقط شدن پهباد امریکایی در خلیج فارس است.به گفته این روزنامه:آقای ترامپ کمتر از سه ساعت بعد (از نشست با رهبران ارشد کنگره آمریکا در کاخ سفید) و در حالی که کشتیها موشکهایشان را آماده کرده بودند و هواپیماها در آسمان در حال گشتزنی بودند، نظرش را تغییر داد و بدون مشورت با معاون رئیسجمهور، وزیر خارجه یا مشاور امنیت ملی تصمیمش را برگرداند و ۱۰ دقیقه قبل از حمله، به پنتاگون دستور توقف حملات هوایی را صادر کرد».
از نظر نیویورک تایمز، این یک نقطه مهم تصمیمگیری برای «رئیسجمهوری بود که اغلب به “نابودی کامل” دشمنان تهدید میکند اما همزمان بیرون کشیدن آمریکا از جنگهای خاورمیانه را وعده داده است. (توقف حمله به ایران) نشان داد که این فرمانده کل قوا بیشتر از آنچه که منتقدانش تصور میکردند، محتاط است».
و از طرف دیگر جمهوری اسلامی نیز با ساقط کردن پهباد آمریکایی و همچنین فرستادن این پیام که در دفاع از خود و مرزهای کشور هیچ تعلل و ترسی نداریم، تمام محاسبات در منطقه را بهم ریخت.
ترامپ که نه تنها هیچ دستاورد درستی به ویژه در حوزه سیاست خارجی برای ۲۰۲۰ بدست نیاورده( البته به جز چند عکس یادگاری با کیم رهبر کره شمالی!!) بلکه با اقداماتی قهری باعث بروز بزرگترین هرج و مرج و بی نظمی در عرصه های اقتصادی و سیاسی و حتی نظامی در دنیا و به ویژه خاور میانه شده بود، حالا خود و دولتش را بیش از هر زمان دیگری در خطر میدید!
جنگ اقتصادی با چین، تضاد سیاسی با اروپا در بسیاری از حوزه ها، درگیری سیاسی و اقتصادی با روسیه، و خروج از برجام تنها بخشی از دستاورد های بی نظم، بدون منفعت و پر هزینه ترامپ برای آمریکا بوده است!
اگرچه عده ای بر این باورند که او با تعرفه های تجاری و اقتصادی سنگین در پی مهار چین و کمک به اقتصاد امریکاست و در این راه موفق بوده است، اما کارشناسان اقتصادی بر این باورند که این اقدامات مقطعی خواهد بود و حتی امریکا نیز بدون تعامل سازنده با جهان و غول های اقتصادی مانند چین، قطعا در دراز مدت با چالشهای بزرگی روبرو خواهد بود و این مساله را یقینا ترامپ و تیم اقتصادی او نیز خوب میدانند.
در این میان هوش و ذکاوت و سیاستمداری ظریف به عنوان معتمد نظام و کشور به فرموده رهبر انقلاب، بیش از پیش بازی را به ضرر آمریکا به پیش برد! مصاحبه های طوفانی ظریف در قلب آمریکا و به ویژه مصاحبه با شبکه خبری فاکس نیوز که مورد علاقه ترامپ است و مطرح کردن اسامی تیم ب و ترفند های پشت پرده آنها برای کشاندان ترامپ به بزرگترین و مهمترین کابوسش، یعنی کشیده شدن به یک درگیری نظامی دیگر در خاورمیانه و این بار با یک کشور قدرتمند و صاحب نفوذ در منطقه، باعث شد تا ترامپ بیش از پیش متوجه از دست رفتن آرزوهایی باشد که برای او با وسوسه های نادرست و مسیر های غلط ساخته اند!
اخیرا نیز تیلرسون و متیس در مصاحبه هایی به این امر که به ترامپ توسط برخی اعضای تیم ب اطلاعات نادرست داده میشد ،اشاره کردند.
به نوشته روزنامه جروزالمپست، تیلرسون این اظهارات را در یک سخنرانی در دانشگاه هاروارد بر سر زبان آورده است. او گفت: «نتانیاهو، ترامپ را بازی داد.»
او گفت: «آنها (اسرائیلیها) این کار را انجام میدادند تا ترامپ را مجاب کنند که “ما (اسرائیلیها) خوبیم و آنها (فلسطینیها) بد هستند.»
وزیر خارجه سابق آمریکا گفته او و بقیه مقامهای دولت مجبور بودهاند برای ترامپ توضیح بدهند چرا حرفهایی که نتانیاهو زده صحت ندارند.
تیلرسون گفت: «مسئلهای که من را اذیت میکند این است که متحدی که به ما نزدیک و برایمان مهم است این کار را با ما انجام میدهد.»!
اما ترامپ چه میخواهد؟ سوال اصلی این است که پس ترامپ با این همه آشفتگی بدنبال چیست؟
واضح است، شخصیتی مانند ترامپ با آن همه رفتارهای لحظه ای بدنبال میراث و تاریخ سازی است.او عاشق برتر بودن و بهترین شدن است،بر خلاف سایر روسای جمهور امریکا مدام از برتر بودن خود و دولتش در همه زمینه ها و امریکا در دنیا سخن میگویید و خود را بهترین میداند و مدام عنوان میکند اگر مرا استیضاح کنید اقتصاد امریکا سقوط خواهد کرد! او نه مانند اسلاف خود در جمهوری خواهان به اصطلاح دل و جرات جنگ دارد و نه میتواند کاخ سفید را بی هیچ میراثی و چیزی شبیه برجام اوباما ترک کند!
تغییر مواضع سریع او پس از حملات هفته گذشته به آرامکو عربستان طی چند ساعت و تغییر لحن پمپئو پس از موضع گیری صریح مقامات بلند پایه ایران که در صورت حمله دامنه آن محدود نخواهد بود، نشان داد ترامپ مرد جنگ ان هم در منطقه ای که تحت نظر ایران و نیروی نظامی قدرتمند آن است، نبوده و خوب میداند که این جنگ قطعا او را از آنچه میخواهد برای همیشه محروم خواهد کرد.
راهبرد ایران اما در این بین راهبردی استراتژیک و اثر گذار بوده است!
انچه ترامپ در اخرین شانس سیاست خارجه اش بدنبال ان است و روحانی نیز در چند هفته قبل در سخنرانی اش در سالن اجلاس سران به ان اشاره کرد قطعا تنها عکس یادگاری نخواهد بود،چراکه تجربه نا موفق کره شمالی به ترامپ ثابت کرد که عکس یادگاری نمیتواند یه خودی خود برای او میراث گرانبهایی باشد و باید در عمل به چیزی رسید و در خصوص ایران این مهم تنها در یک صورت امکان پذیر است! ترامپ باید بپذیرد سیاستی که برای او دیکته کرده بودند و وعده هایی که به او داده بودند دروغ بوده است و این مسیر را برگردد، آنگاه شاید بشود دریچه ای دیگر باز کرد و به دیپلماسی واقعی فرصتی دوباره داد ان هم در ابری از بی اعتمادی ها!
همانطور که ظریف در سفر به نیویورک در مصاحبه با شبکه خبری سی ان ان عنوان کرد که اگر ترامپ بدنبال دسترسی به میراثی بزرگتر و مهمتر از میراث اوباماست باید از موضع برابر و احترام وارد مذاکره شود و با برچیدن تحریم های ظالمانه ای که بخش بزرگی از مردم را به ویژه در حوزه پزشکی و غذا دچار مشکل کرده است و به نوعی یک تروریسم اقتصادی است، به مسیر درست برگردد و انگاه بنا به فرموده رهبر معظم انقلاب که فرمودند:اگر ترامپ توبه کند و برگردد آن وقت میتواند در چهارچوب هسته ای بنشیند و در جمع کشور های دیگر صحبت کند.
اینها نشان دهنده دید مقامات ارشد نظام در خصوص دیپلماسی البته از موضع برابر و مساویست نه تحت فشار. رهبری در سخنرانی اخیر خود به درستی به یک نکته حیاتی اشاره کردن و ان هم این است که اگر امریکا و لابی های پشت پرده با ایجاد فشار و بر اساس تمایلات شخصی و جناحی ایران را وادار به گفت و گو کنند، دیگر ملت روی اسایش نخواهد دید! واضح است که این سخن رهبری تا چه اندازه درست و دقیق است، با این شیوه ایران همواره اهرمی برای منازعات حزبی و لابی های پشت پرده امریکا خواهد بود و هرگاه دولتی از هر جناحی در امریکا به بنبست رسید فشار و گرفتن امتیاز از ایران در زمینه های مختلف را راه حل میداند و اینچنین باید مردم ما هر ۴ سال یکبار با این شرایط مواجه شوند! پس باید یکبار و برای همیشه این تفکر غلط را شکست داد .
بنابر این به نظر میرسد ترامپ هم کم کم به این باور رسیده است که راه گفتو گو با ایران از دروازه احترام و برابری میگذرد و دوران فشار و امتیاز های یکطرفه به پایان رسیده است و به قول ظریف این بازی قطعا برای ترامپ و دولتش یک بازی باخت باخت خواهد بود اما برای او سخترین کار والبته شاید در لحظه ای آسانترین تصمیم برگشتن به ابتدا باشد!کاری که ترامپ نشان داده به آن علاقه دارد و باید نشست و منتظر ماند که آیا در همین روزها ترامپ با یک توییت دیگر دنیا را شگفتزده و البته آسوده خواهد نمود و یا مسیر باخت را تا انتها ادامه خواهد داد و میراثی بدتر از پیشینیان خود در تاریخ ثبت خواهد نمود، البته با این تفاوت که اینبار هزینه اش برای امریکا غیرقابل باور و پیشبینی خواهد بود…
مهدی آموزیان
عضو شورای مرکزی و مسئول شاخه جوانان حزب اعتماد ملی خوزستان و
مشاور جوان فرماندار بهبهان