آقایان شفاف گزارش دهید؛ هیچ لولو خورخورهای در خوزستان وجود ندارد!!
یادداشت: احمدرضا رستمی
خورنا- چندی پیش در چنین روزهایی بود که یک حادثه مشکوک و اسرار آمیز برای چندمین بار طی سالهای اخیر، در سپهر همیشه پر التهاب استان خوزستان فرصت عرض اندامی مجدد را پیدا میکند اما با این تفاوت که اینبار برخلاف دفعات قبلی با یکسری اتفاقات مثبت دیگری نیز همراه میشود که اگر این بخش مثبت را، مسئولین استان بیشتر مورد توجه خود قرار دهند چه بسا کلید حل بسیاری از مشکلات امنیتی و اجتماعی استان خوزستان را در دستان خود خواهند دید.
بله صحبت از آتشسوزی در محل دفن زبالههای شهر اهواز است حادثهای عمدی، که بلافاصله پس از وقوع آن، فیک نیوز وارد گود میشود تا با طرح برخی ﻣﻐﺎﻟﻄﺎﺕ همیشگی، صورت مسئله این حادثه را پاک کرده و به مصادره آن در راستای اهداف اهریمنی خود در استان خوزستان مبادرت کند.
ولی اظهارات صریح و بیپرده مدیرعامل سازمان پسماند شهرداری اهواز در مورد این حادثه و نیز توضیحات تکمیلی معاونت خدمات شهری شهرداری اهواز در معرفی علل و عوامل اصلی بروز آن، خوشبختانه ورق را طوری برمیگرداند که ما برای نخستین بار طی سالهای اخیر در سطح استان خوزستان شاهد بروز حادثهای میشویم که به علت شفافیت بالایی که در حول و حوش آن وجود دارد، نه تنها افکار عمومی اقناع میشود و از سرگردانیهای اطلاعاتی رهایی پیدا میکند بلکه بنگاههای نفرت پراکنی موجود در استان خوزستان نیز نمیتوانند از آن به عنوان پیراهن عثمانی برای موج سواریهای پیدا و پنهان خود استفاده کنند.
همان موج سواریهای پیدا و پنهانی که در حال حاضر تبدیل به فرصت نان و آبداری شده است برای عدهای، که در پوشش فعالیتهای مدنی با فرستادن سیگنالهای دروغ به بیرون از استان مرتبا به افکار عمومی داخل و خارج از کشور اینگونه تلقین کنند که در خوزستان وضعیت تبعیضی به صورت «اِله بِله جیم بِله» وجود دارد.
دروغی به غایت شاخدار و در عین حال وقیح که مورد مصرفی آن تنها برای یک مشت تجزیهطلب ورشکسته لندن نشین است که در سایه دولت فخیمه انگلستان!! و پترو دلارهای نفتی عربستان با نشخوار کردن شبانهروزی این خزعبلات سرتا پا دروغ، مردمی را که الحق و الانصاف از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب این استان به مثابه کلافی در هم تنیده از اتحاد و انسجام ملی هستند را به ویروسهای مخرب نزاعات قومی و قبیلهای و خط کشیهای سرزمینی مبتلا کنند.
البته مقصر اصلی این مسئله را در وهله اول باید آن دسته از مدیرانی دانست که به دلیل عدم دارا بودن شهامت و جُربزه کافی در امر مدیریت، از بیان واقعیتهای غیرقابل انکار پیرامون برخی حوادث مبتلاعه استان خوزستان که مشکلات امنیتی و اجتماعی فراوانی را نیز برای استان ایجاد کرده و میکند بیم دارند.
همان مدیرانی که طی سالهای اخیر بنا به دلایلی واهی و غیر واجب و بدون اینکه با منع خاصی از سوی مسئولین امنیتی و اطلاعاتی استان روبرو شده باشند با خود سانسوریهایی که در ارائه گزارشات پیرامون حوادث مشکوک استان کرده و میکنند علاوه بر قرار دادن رسانههای استان در یک خلاء اطلاعاتی، در عین حال نیز مجال میدانداری را هم به کسانی دادهاند که با وارونه جلوه دادن آن چه که به وقوع پیوسته است جای ظالم و مظلوم را نیز در این اتفاقات به طور وقیحانه عوض کنند.
بنابراین حادثه آتشسوزی در محل دفن زبالههای شهر اهواز اگر چه تلخ بود و برای چند روزی باعث انتشار دودی غلیظ همراه با بویی نامطبوع در سطح شهر اهواز و روستاهای اطراف آن میشود ولی از آنجایی که پس از این حادثه بسیاری از تابوها و خط قرمزهای بیجای گذشته در امر اطلاعرسانی شکسته میشود و در سایه یک تعامل سازنده در بین رسانهها و مسئولین استان بخش عمدهای از زوایای پنهان یک حادثه مشکوک برای مردم روشن و مشخص میشود، میتواند برای مسئولین و دستاندارکاران اجرایی استان یک سرمشق عبرتآمیزی باشد تا با تأسی کامل از آن، در مورد مشکلات و معضلاتی که هر آینه زندگی مردم استان را از لحاظ امنیتی در معرض تهدیدات بالقوهای قرار میدهند با شجاعت و شفافیت کامل و بدون هرگونه مصلحتاندیشی، ترس و لُولُو سازیهای بیجا به رسانهها گزارش دهند.
زیرا در استان خوزستان هیچ لولو خور خورهای وجود ندارد و اگر هم وجود دارد تنها در فکر و ذهن اندک مدیران غیر شجاع و ترسویی است که تصور میکنند – در برابر معضلات و مشکلات اجتماعی – اگر حقایق را در زیر فرش جارو کرده و رهبری ارکستر همه چی آرومه را برعهده بگیرند چه بسا میتوانند وظایف و مسئولیتهای مدیریتی خود را به نحو احسن انجام دهند.
در صورتی که این یک رویه اشتباه و در عین حال خطرناکیست که میتواند به مرور زمان باعث شود که معضلات و مشکلات کوچک امروزی، در بستری آرام و پنهان از دید افکار عمومی، رشد و گسترش خزندهای پیدا کرده و در آینده نه چندان دور به شکل یکسری بحرانهای عظیم امنیتی و اجتماعی در سطح استان خوزستان خود را نمایان کنند.
بحرانهایی که اگر در همان ابتدای کار با اندکی عقلانیت و شجاعت، نور بیشتری از شفافیت به آنها تابیده میشد چه بسا مسئولین و متولیان اجرایی استان میتوانستند با کمک افکار عمومی و کنشگران واقعی جامعه، تا حد زیادی آنها را مورد کنترل و مدیریت خود قرار دهند ….والسلام