عروسکهای بومی ماهشهر احیاء شدند/مهرنوش رفیع: «لیلییَک» آرامبخش ترسهایم بود
«لیلییَک» عروسکی است که مادرها و مادربزرگهای ماهشهری با ابتداییترین وسایل در گذشته میساختند و به عنوان اسباببازی در اختیار فرزندانشان قرار میدادند. در ساخت این عروسکها هیچ نوع دوختی به کار نمیرود.
طرح صورت «لیلییَک» بصورت چلیپا و نماد خورشید است و در ردیف عروسکهای بدون صورت قرار میگیرد. در مناطقی از ایران اعتقاد بر آن بوده و هست که خالق تنها خداوند است و او است که میتواند چهره خلق کند. برمبنای همین اعتقاد است که مردم محلی در این مناطق عروسکها را بدون صورت میسازند.
«لیلییَک» و «دومایَک» دو عروسک ماهشهری هستند که به گفته مهرنوش رفیع احیاء کننده عروسکهای بومی این منطقه، عروسک و دامادکی (عروس و داماد کوچک) بودند که در بندر ماهشهر با پیشینه طولانی ابتدا توسط مادران برای دختران ساخته میشدند و به مرور هر دختر بچهای شیوه ساخت این عروسکها را یاد میگرفت و با بازی کردن با همین عروسکها بود که تمرین زندگی میکرد.
تا قبل از صنعتی شدن ماهشهر تمام اجزای «لیلییک» پارچهای بود. ولی سکه یا درب بطری نوشابه را پارچه پیچ میکردند و سر «لیلییک» را می ساختند.
مهرنوش رفیع به صدای میراث میگوید: «لیلییک» و «دومایک» عروسکهای بومی بندر ماهشهر هستند که پیشینهای بیش از ۱۰۰ سال دارند و درگذشته توسط مادران با وسایل ابتدایی که شامل چوب و پارچه بود ساخته میشدند. شیوههای عروسکسازی نیز از مادر به دختر میرسید. «لیلییک» و «دومایک»ها هیچگونه دوختی ندارند و اجزای این عروسکها با تابیدن نخ به یکدیگر متصل میشود.
این هنرمند ماهشهری ادامه میدهد: در داستان بومی این عروسکها، دومایَک (داماد) عاشق لیلییَک (عروس) همبازیاش میشود. به خواستگاری میرود و عروسی میگیرد. پس از مدتی نیز این دو عروسک بچهدار میشدند و درواقع نمایشنامهای نانوشته به نام زندگی در بازی با عروسکها شکل میگرفت.
رفیع درباره سبک زندگی این دو عروسک نیز توضیح داد: دختر بچهها با گِل برای خانواده عروسکی خود وسایل و ظروف گِلی میساختند و پس از این که دختر بچه بزرگ میشد و به سن ازدواج میرسید، خانواده عروسکی خود را به خواهر کوچکتر، دخترهای فامیل یا همسایگان میسپرد.
مهرنوش رفیع احیاء کننده عروسکهای بومی ماهشهر عروسک سازی را با داشتن خاطرات محو کودکی خود از بازی با آنها آغاز کرد. کودکیاش در دوران جنگ سپری شد. دورانی پر از ترس و نگرانی. اگرچه او یک کودک بود و چندان قادر به درک اتفاقات پیرامون خود نبود اما آنطور که میگوید، هربار که صدای ضد هوایی دیوار به دیوار خانه شان را میشنید، در مییافت که بزرگترها از چیزی نگران و ناراحت هستند.
میگوید: ذهنم پر از سوالهایی بود که اغلب بیجواب می ماندند. آنروزها مادرم برای «لیلییَکی» با پارچهای زمینه سفید، طرحهای آلبالو دوخته بود که همیشه آرامبخش ترسهای من بود. ترسهای کودکی که وقتی اولین بار بمباران را تجربه کرد فکر میکرد هواپیماها روی سر مردم پولک میریزند. پولکهایی که باعث میشد مادرها گریه کنند و بچهها از ترس به مادرانشان بچسبند و جیغ بکشند.
مهرنوش رفیع در توصیف دریافتهای کودکی خود از جنگ میگوید: یاد گرفتم به وقت ترس، خود را در باغ آلبالوی دامن «لیلییَک» تصور کنم. نمیدانم چه بلایی به سر عروسکم آمد ولی در بزرگسالی آرزو داشتم بتوانم ساخت «لیلییک» را یاد بگیرم که این آرزو را هم در گیر و دار زندگی فراموش کرده بودم.
آبانماه سال ۱۳۹۷ بود که مهرنوش رفیع احیاگر عروسکهای بومی ماهشهر برای انجام یک کار اداری به اداره میراثفرهنگی بندر ماهشهر رفت. میگوید: نمیدانم چطور شد که بحث عروسکها به میان آمد و رییس اداره میراث فرهنگی ماهشهر نمونهای از عروسکهای پارچهای با لباس محلی ماهشهر را به من نشان داد. به مدت دو سال بر عروسکهای نمدی کار کرده بودم و با الگوی عروسکهای مدرن نیز آشنایی داشتم. به ایشان گفتم که احیای عروسک بومی ماهشهر را به من بسپارد. به خانه رفتم و راجع به عروسکهای قدیمی با مادرم صحبت کردم. حاصل آن صحبتها احیای نخستین عروسک لیلییک ماهشهر بود که اکنون در اداره میراث فرهنگی استان خوزستان نگهداری میشود.
خالق عروسک بومی ماهشهر درباره پیگیریهایش برای یافتن اطلاعات دقیقتر از نحوه ساخت دقیق عروسک بومی ماهشهر گفت: یک مسیر ۸ ماهه اشتباه را بر عروسک «لیلییک» طی کردم و چند نمونه از آن را ساختم تا اینکه با افسانه احسانی(مدیر پروژه احیای عروسکهای بومی) آشنا شدم. با توضیحات او به این نتیجه رسیدم که عروسک پنبهای متعلق به دوران صنعتی شدن شهرها است. عدهای نیز میگفتند عروسک پنبهای، عروسک بومی است. اما برخی دیگر در گذشته «لیلییک» چوبی میساختند. تا اینکه نمونه اولیه «لیلییک» چوبی را با توجه به خاطرات مادرم ساختم. در یک جستجوی گسترده و فراخوانی که از طریق اینستاگرام دادم خوشبختانه موفق شدم نمونههای قدیمی لیلییک و دومایک را پیدا کنم و براساس آنها عروسکهای بومی بندر ماهشهر را احیاء کنم.
در گذشته، بندر ماهشهر اسباببازی و اسباببازی فروشی وجود نداشت. کودکان ماهشهری، خودشان اسباببازی میساختند و علاوه بر عروسکها ظروف گلی هم توسط دختر بچهها ساخته میشد و بعدها که دختربچهها به سن ازدواج میرسیدند خانواده عروسکی را به خواهر کوچکتر یا دختران فامیل و همسایه میدادند.
مهرنوش رفیع که موفق شده است قصه را هم به فرآیند احیای عروسکهای بومی ماهشهر اضافه کند میگوید: همزمان با احیای «لیلییک» و «دومایک» تصمیم گرفتم در قالب قصههای کوتاه به گویش محلی آداب و رسوم، اصطلاحات و فرهنگ ماهشهر را نیز معرفی کنم. تمامی این قصهها برگرفته از خاطرات پدر، مادر، پدر بزرگها و مادربزرگها است که با کمی تغییر و استفاده از تخیل نوشته شد تا حساسیت جامعه محلی را نیز تحریک نکند.