سوم خرداد مغرورترین ایرانی روی کره زمین منم
چه بسیار از خرمشهر گفته اند و من همچنان معتقدم خرمشهر هنوز هزاران راز نگفته در دل پر خون خود نهفته دارد .
هر کوچه ، هر خانه ، هر در ، هر پنجره ی خرمشهر مرثیه ها برای بازگفتن دارد و محرم رازی کو تا صندوقخانه دل باز کند ؟
این خانه را در سرگردانی های دم غروب در پس کوچه های خرمشهر کشف کردم .
دم دری که نبود ایستادم ، زنگ زدم ، روح زنانه ی مادری که روزگار پیری و سالخوردگی را در تهران و خانه ی عروس به سر می برد بفرما زد ، داخل شدم ، از آشپزخانه صدای جلز و ولز پیاز داغ می آمد و بوی خوش ناهار تازه دم کرده ، پا به آشپزخانه ی تار عنکبوت بسته که گذاشتم موجی از پشه به هوا برخاست . هنوز تسبیح شاه مقصود و پوستر چهار قل به دیوار بود . مادر تعارف کرد ، منتظر بچه ها هستم از مدرسه که برگردند سفره پهن می کنم . تا پسر بزرگه که لابد شهید ۱۶ساله ی خانواده بود و پسر کوچیکه که جانباز ترکش به چشم راست خورده و دخترک که دبیر بازنشسته ی تاریخ و مهاجرت کرده به شیراز از مدرسه برگردند ، گوشه ی مهمانخانه به پشتی ای که تنها ردش بر دیوار مانده بود ،تکیه زدم و به رقص شاخه های کنار روی گلهای قالی ای که هول هولی جمع کرده بودند و عقب وانت بار زده بودند ، خیره ماندم . مادر با لیوان های تخم شربتی و پیش دست هایی که قبل از خرد شدن بر اثر موج انفجار توی سینی لق می زدند وارد شد . روی بخاری تا پیش از انکه تنها یک وجب خاک برجای مانده باشد ، لاله های عروسی مادر و عکس پدر و مادر در قاب طلایی بارگاه امام رضا برق میزد . از اتاق خوابی که اصابت خمپاره ،پنجره هایش را از جا کنده بود و یک تکه آهن زنگ زده و پوسیده سی و هفت سال بند یک لولا جیر جیر می کرد ، برنامه فارسی زبان رادیو بغداد صدای آواز بنان را پخش می کرد و قاشق شربتخوری ام در لیوان دیلینگ دیلینگ صدا می داد .
از زندگی در این خانه ، مثل لیوان شربتی که سرکشیده شده باشد ،تنها قطره هایی بر جداره دیوارها و درها به جای مانده بود . خوب اگر گوش می کردی صدای خنده هاشان ، صدای قاشق و چنگال وقت دور سفره نشستن هاشان ، و درد دلهره ها و ترس هاشان را لحظه حمله هوایی ، وحشت هجوم دشمن ، بهت دیدن تانک هایی که کوچه به کوچه شهر را تسخیر می کنند ، غم ترک خانه ، سنگینی سکوت لحظه خروج شان و حتا اندک امید به بازگشتشان را می توانستی بشنوی .
سالروز سوم خرداد مغرورترین و سربلندترین ایرانی روی کره زمین منم .