رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا خوزستان عنوان کرد:

وحشت انگلستان از ملی‌گرایی ایرانی/ ابداع یک دروغ بزرگ به نام خلیج عربی در یکصد سال پیش/ نامهای رسمی شهرهای کشور را پاس بداریم

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا خوزستان گفت: از آنجایی که انگلیسی‌ها همیشه در طول تاریخ از ملی‌گرایی ایرانی وحشت و هراس داشتند و آن را همیشه مانع بزرگی برای رسیدن به اهداف اهریمنی خود می‌دیدند لذا در یکصد سال پیش از طریق یکی از ایادی مستشاری خود در منطقه با نام چارلز بیلگریو اقدام به علم کردن یک نام جعلی تحت عنوان خلیج‌عربی در کنار نام تاریخی و پیشینه‌دار خلیج‌فارس می‌کنند تا با مخدوش کردن این نام که به نوعی شناسه ملی ایرانیان در طول تاریخ بوده است نه تنها قدرت کشورهای عربی تازه تاسیس منطقه را که پس از فروپاشی عثمانی به لطف قدرت استعماری انگلستان فرصت حیات یافته بودند را تقویت کنند بلکه نقش ایران را نیز به نوعی در این منطقه حیاتی جهان هرچه بیشتر تضعیف‌ کنند.

احمدرضارستمی: به گزارش خورنا در نخستین نشست تخصصی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان که به مناسبت روز ملی خلیج‌فارس در اهواز برگزار شد پیشینه نام این دریای بزرگ به همراه گذشته‌ سه بندر خوزستانی آن آبادان، خرمشهر و هندیجان در طول تاریخ مورد واکاوی و بررسی واقع شد.

خرد مهمترین ویژگی بارز تاریخ، فرهنگ و تمدن ایرانی است

در ابتدای این نشست اشکان زارعی استاد دانشگاه، پژوهشگر تاریخ و رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا ضمن خیر مقدم و‌ تبریک به مناسبت سال نو با کلیه هموطنان آسیب دیده در اثر سیل اخیر به ویژه در خوزستان ابراز همدردی کرد و اظهار امیدواری کرد که زندگی آنها هرچه سریعتر به روال عادی خود باز گردد.

وی در ادامه ضمن اشاره به نامگذاری ۱۰ اردیبهشت‌ماه در تقویم ملی کشور به نام روز ملی خلیج فارس گفت: این روز در حقیقت بهانه‌ای است تا ما همیشه این نکته را در ذهن خود داشته باشیم که در کناره‌های جنوبی ایران، یک دریای کهن و قدیمی با نامی ریشه‌دار و‌ پیشینه‌‌‌ای مشخص تحت عنوان خلیج فارس وجود دارد.

زارعی در ادامه پاسداشت هرچه بیشتر روز ملی خلیج‌فارس را در راستای حفظ‌ تاریخ، شناسه و هویت ملی ایرانیان دانست و خاطر نشان کرد: هرچه یک ملت با پیشینه تاریخی و فرهنگی خود آشنایی بیشتری پیدا کند بی‌شک سطح آگاهی‌های آن ملت نیز در این خصوص افزایش می‌یابد و‌ این افزایش سطح آگاهی‌هاست که به وسیله آنها می‌توان در برابر دشمنان تاریخی این سرزمین که می‌خواهند تاریخ این مملکت را وارونه جلوه دهند یک سد محکمی را ایجاد کرد.

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا در ادامه به عامل خرد به عنوان مهمترین وسیله‌ برای دستیابی به آگاهی و شناخت اشاره می‌کند و می‌گوید: خرد مهمترین ویژگی بارز تاریخ، فرهنگ و تمدن ایرانی است و جای پای خرد ورزی در تمامی آئین‌ها، باورها، چکامه‌ها، جشن‌ها و اندیشه‌های ایرانی به وضوح قابل مشاهده است بطور مثال فردوسی در شاهنامه با خرد شروع می‌کند و می‌گوید به نام خداوند جان و خرد.

آزادسازی جزیره هرمز از دست پرتغالیها مبنای تعیین روز ملی خلیج‌فارس شد

این استاد دانشگاه در مورد علت نامگذاری ۱۰ اردیبهشت به عنوان روز ملی خلیج فارس گفت: ۳۹۷ سال پیش در چنین روزی یعنی در ۱۰ اردیبهشت سال ۱۰۰۱ خورشیدی امامقلی خان سردار صفوی به فرمان شاه عباس اول توانست جزیره هرمز را از دست پرتغالیها آزاد کند و بدین ترتیب پس از ۱۱۶ سال باردیگر سیادت و رهبری دریای پارس در دست ایرانیان قرار گرفت.

وی ادامه داد: این واقعه در سال ۱۳۸۴ خورشیدی مبنایی شد تا دولت خاتمی برای تقابل با بازی های سیاسی و جنگهایی که در دو دهه گذشته بر سر نام خلیج‌فارس میان ایران و کشورک‌های حوزه خلیج فارس آغاز شده بود دست به ابتکار تازه‌ای بزند. ابتکاری که طی آن به منظور پاسداشت هرچه بیشتر نام خلیج‌فارس و خجستگی تلاش ایرانیان آن زمان در آزادسازی جزیره هرمز، آن رویداد تاریخی را به نام روز ملی خلیج‌فارس در تقویم ملی ایران ثبت کنند.

ساخت کانال سوئز به دست ایرانیان در ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح / نام دریای پارس در سنگ‌نوشته داریوش هخامنشی در کانال سوئز

زارعی گفت : برای پی‌بردن به واقعیت نام خلیج‌فارس لازم است که نام این دریای حاشیه جنوبی ایران را از پنج منظر یا جایگاه مختلف مورد بررسی قرار دهیم اول از طریق نوشته‌های جغرافیایی و تاریخی دوم از زبان سفرنامه نویسان و گردشگرانی که از دوره صفویه به این سو وارد ایران شدند سوم از منظر اسناد و قوانین بین‌المللی چهارم مشاهده نقشه‌ها و اطلس‌های جغرافیایی و پنجم نیز از منظر سیاسی.

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا در مورد بررسی نام خلیج فارس از منظر نوشته‌های تاریخ‌نگاران و جغرافیدانان اظهار کرد: برای نخستین بار نام دریای پارس در ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در سنگ نوشته‌ای در تنگه یا کانال سوئز از زبان داریوش بزرگ هخامنشی آورده شده است.

این استاد دانشگاه در ادامه برای روشن بیشتر مطلب توضیح می‌دهد: کانال سوئز یک آبراهه‌ای است که رود نیل را به دریای سرخ متصل می‌کند. این کانال برای نخستین بار به فرمان داریوش بزرگ هخامنشی و به دست ایرانیان ساخته شد و پادشاه هخامنشی پس از ساخت این کانال در سنگ‌نوشته‌ای که در آنجا نصب می‌کند به وضوح از دریای پارس نام می‌برد. این سنگ نوشته در حال حاضر در موزه لوور پاریس نگهداری می‌شود.

وی با بیان اینکه یونانیان و رومیان نخستین تاریخ نگاران جهان بوده‌اند اظهار کرد: در تمامی دست‌نوشته‌ها و کتابهای تاریخی که از ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح تا پیش از ظهور اسلام توسط تاریخ نگاران رومی و یونانی نوشته شده است نام دریای پارس دیده می‌شود. بطوریکه از گزنفون تا ﮐﺘﺰﯾﺎﺱ در پیش از میلاد مسیح تا موسی خورنی و ‌بطلمیوس در پس از میلاد همگی از واژه‌هایی چون پرسیه، پرسیا، مار پرسیکوم، پرسی کوسینوس، پرسیکو برای نامیدن دریای پارس استفاده کرده‌اند.

زارعی تصریح کرد: از جمله تاریخدانان و جغرافیدانان رومی و یونانی که در پیش از میلاد مسیح در آثار و نوشته های خود به نام دریای پارس اشاره کرده‌اند می‌توان از ﻧﺌﺎﺭﺧﻮﺱ سردار اسکندر نام برد فردی که در سفرنامه‌ خود که در مورد جنگهای اسکندر نوشته است در ۳۲۶ سال پیش از میلاد مسیح بارها و بارها از دریای پارس نام می‌برد همچنین ﻓﻼﺭﯾﻮﺱ ﺁﺭﯾـﺎﻧﻮﺱ مورخ یونانی که در کتاب خود ﺁﻧﺎﺑﺎﺯﯾﺲ برای دریای پارس نام پرسیکو را به کار می‌برد. استرابون جغرافیدان یونانی نیز در کتاب خود با نام ” از ایندی تا ایبری” ( از هند تا اسپانیا) نیز از دریای پارس با نام پرسیکو یاد می‌کند.

رومیان و یونانیان همواره در نوشته‌های خود از دریای حاشیه جنوبی ایران با نام پارس نامبرده‌اند

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا ادامه داد: پس از میلاد مسیح هم بطلمیوس ﺍﺧﺘﺮﺷﻨﺎﺱ، ﺭﯾﺎﺿﯿﺪﺍﻥ ﻭ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺪﺍﻥ یونانی در سده دوم میلادی در کتاب جغرافیای تاریخ خود برای دریای پارس نام پرسیکوس را به کار می‌برد علاوه بر آن موسی خورنی تاریخ‌نگار مشهور سده پنج میلادی هم بارها و بارها از واژه مارپرسیکم برای نامیدن دریای پارس استفاده کرده است.

این استاد دانشگاه می‌گوید: در واقع یونانیان و رومیان همواره از نام پارس به طرق مختلف ( پرسیه، پرسیا، مار پرسیکوم، پرسی کوسینوس، پرسیکو و ..) در نوشته‌های استفاده کرده‌اند که بعدها همین نامها نیز به زبان لاتین وارد شده‌اند و امروز اگر لاتین زبانان واژه‌هایی چون پرشین گلف، گلف پرسیک و گلف پرسیکو و …را به کار می‌برند این مسئله ریشه در نوشته‌های پیشین یونانیان و رومیان دارد‌.

وی در ادامه با بیان اینکه در پس از اسلام نیز جغرافیدانان و تاریخ‌نگاران ایرانی و عرب هم از این نامها استفاده کرده‌اند اظهار کرد: در پس از اسلام نیز جغرافیدانان و تاریخ نگاران ایرانی و عرب هم از نامهای مذکور بهره می‌بردند بطوریکه در نوشته‌های خود از واژه‌هایی چون خلیج‌فارس، بحر فارس، خلیج‌فارسی، دریای عجم و بحر عجم به فراوانی استفاده کرده‌اند.

زارعی بیان کرد: ابن خردادبه نخستین نویسنده مسلمانی است که در سده سوم هجری در کتاب خود یعنی ﺍﻟﻤﺴﺎﻟﮏ ﻭ ﺍﻟﻤﻤﺎﻟﮏ نام دریای پارس را به کار برده است و پس از وی نیز ابن فقیه همدانی از این نام در کتاب مختصر‌البلدان استفاده کرده است.

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا ادامه داد: پس از این نویسندگان نیز تمام جغرافیدانان ایرانی و عرب هم مثل ابوریحان بیرونی در کتاب آثار‌الباقیه عن‌ القرون الخالیه، مسعودی در مروج‌الذهب، ابن حوقل در صوره‌الارض، ذکریای قزوینی در اثار البلاد و اخبارالعباد همواره از نام پارس برای دریای حاشیه جنوبی ایران استفاده کرده‌اند.

وجود نام دریای پارس در فرهنگ لغت‌های مشهور زبان عرب/ فرید الوجدی و علی حُمیدان دو نوسینده معاصر عرب که در آثار خود از نام خلیج‌فارس استفاده کرده‌اند

این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: این روند به کارگیری نام دریای پارس تا سده دهم میلادی نیز همچنان وجود دارد تا اینکه در سده یازدهم عثمانی ها هم به این روند اضافه می‌شوند بطوریکه عبدالله چلبی نویسنده و کاتب دربار عثمانی در کتاب جغرافیای تاریخ خود از نام دریا یا بحر پارس استفاده می‌کند. جالب است که بدانید در ۲۰۰ سال اخیر هم نویسندگان بزرگی در جهان عرب از جمله جورجی زیدان در تاریخ و تمدن اسلامی، چارلز عیسوی در کتاب تاریخ اقتصاد جهان از نام دریای پارس در نوشته‌های خود استفاده کرده‌اند.

وی ادامه داد: از همه مهمتر در فرهنگ‌لغت المنجد که از سرشناس‌ترین و شناخته‌ترین فرهنگ لغت‌های زبان عربی است و همچنین در واژه‌نامه البستانی در سده نوزدهم هم آنچه مشاهده می‌شود استفاده از واژه پارس برای نامیدن دریای حاشیه جنوبی ایران است.

زارعی با بیان اینکه نویسندگان معاصر عرب نیز از دریای پارس در نوشته‌های خود استفاده کرده‌اند توضیح می‌دهد: فرید الوجدی در دایره‌المعارف اسلامی و همچنین علی حمیدان نویسنده مصری در کتاب سلاطین سیاه از جمله نویسندگان عربی هستند که برای نامیدن دریای کناره جنوبی ایران از واژه پارس استفاده کرده‌اند.

“سندباد” یک شخصیت ایرانی است و داستانهای آن ریشه در دوره ساسانیان دارد

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا در ادامه به داستان سندباد اشاره می‌کند و می‌گوید: سندباد یک قهرمان و‌ ملوان دریایی است که علیرغم تمام تصوراتی که در مورد عرب بودن این شخصیت وجود دارد باید عنوان کرد که سندباد ایرانی است و داستان آن ریشه در دوره ساسانیان دارد ولی در سده دوم هجری و در زمان خلافت هارون الرشید عباسی یک مرکز دارالترجمه‌ به نام بیت‌الحکمه تشکیل می‌شود که در آن علاوه بر متون پهلوی به جا مانده از دوران باستان ایران کلیه متن های سریانی، هندی، یونانی و رومی نیز به زبان عربی ترجمه می‌شود و‌ بدین ترتیب داستانهای سندباد هم که در اصل مربوط به کتابی ایرانی تحت عنوان “هزار داستان” می‌باشند نیز از قاعده مستثنی نمی‌شوند یعنی این کتاب که بخشی از آن اشاره به داستانهای سواحل جنوبی ایران و شخصیتی ایرانی به نام سندباد دارد پس آورده شدن به این دارالترجمه دچار ماهیت می‌شود و علاوه بر اینکه نامش از هزار داستان به ” ﺍﻟﻒ لیله ﻭ لیله ” یا هزار و یک شب تغییر می‌یابد محیط وقوع داستانهای آن نیز با تحریفی که صورت می‌گیرد بغداد معرفی می‌شود.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: البته لازم به ذکر است که زیر بنای این دارالترجمه عباسی هم به دوره ساسانیان برمی‌گردد زیرا خیلی پیش تر از این اقدام هارون الرشید، انوشیروان ساسانی کانونی را تحت عنوان بنیاد نگارش و ترزبانی ( ترجمه کتاب) در شهرهای تیسفون، سلوکیه و گندی شاپور تأسیس کرده بود که بعدها پس از ورود اسلام فعالیت این کانون نیز متوقف می‌شود.

پیشینه بسیاری از شهرها و کشورهای حوزه خلیج‌فارس ایرانی است/ بندر بصره یا “ﻭﻫﯿﺸﺖ ﺁﺑﺎﺩ ﺍﺭﺩﺷﯿﺮ”/بحرین یا پیروز اردشیر

وی در ادامه ضمن اشاره به بسیاری از شهرها و کشورهای حوزه خلیج فارس آنها را نیز دارای پیشینه ایرانی دانست و تصریح کرد: به طور مثال علاوه بر بندر بصره که در روزگار ساسانی یک شهر ایرانی به نام “ﻭﻫﯿﺸﺖ ﺁﺑﺎﺩ ﺍﺭﺩﺷﯿﺮ” بوده است، بحرین فعلی هم در دوره ساسانیان “پیروز اردشیر” نام داشته است و این در حال است که نام شهر انبار در عراق کنونی هم که یک نام کاملا فارسی است و البته همچنان بدون تغییر بر روی شهر عراق باقی مانده است.

دجله یک نامی ایرانی به معنای تند و تیز است

زارعی در ادامه ضمن اشاره به رودخانه دجله در عراق گفت: دجله یک نام فارسی است که از عربی شدن یک واژه ناب فارسی میانه یا پهلوی ساسانی تحت عنوان تیگره (Tigra) به وجود آمده است. این واژه که معنای تند و تیز را دارد در ادامه به زبان اروپایی نیز وارد شده است و در آن زبان پس از تبدیل شدن به تایگر (Tiger)برای نامیدن یک حیوان تند و تیز به نام “ببر” به کار می‌رود.

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا سفرنامه‌ها را نیز یکی دیگر از منابع قابل استناد برای پی‌بردن به پیشینه تاریخی خلیج‌فارس عنوان کرد و افزود: سفرنامه‌ها یکی از ابزارهای مهم مطالعاتی هستند که می‌توان به وسیله آنها آگاهیهای بسیار خوبی از آیین‌ها، باورها و جغرافیای سیاسی و طبیعی کشور‌های مختلف بدست آورد.

این استاد دانشگاه ضمن یادآوری این مطلب که ورود اروپاییان به ایران از دوره صفویان صورت گرفته است اظهار میکند: از برادران شرلی در دوره شاه عباس صفوی گرفته تا برادران لینچ در دوره ناصرالدین شاه، تمام افرادی که طی این مدت به ایران سفر کرده‌اند در سفرنامه‌های خود نام دریای پارس را به کار برده‌اند. بطور مثال ژنرال گاردان و ﮔﺎﺳﭙﺎﺭ ﺭﻭدﻭﯾﻞ ﺍﻓﺴﺮان ارتش ﻓﺮﺍنسه در دوره فتحعلی شاه و همچنین لرد کورزن بریتانیایی وقتی که به ایران می‌آیند در یادداشتهای خود از نام دریای پارس استفاده کرده‌اند.

پطر‌کبیر در وصیت‌نامه خود به نام دریای پارس اشاره کرده است

وی در ادامه به وجود نام دریای پارس در وصیتنامه پطر کبیر نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: پطر‌کبیر در هنگام مرگ به جانشینان خود وصیت می کند که اگر خواهان ابرقدرتی در سطح دنیا هستید حتما باید ایران را فتح کنید و‌ به دریای پارس دست پیدا کنید و اگر بعدها مشاهده می‌شود که روسها در دوره فتحعلی‌شاه در اثر بی‌عرضه‌گی وی دو عهدنامه ننگین گلستان و ترکمن‌چای را به ایران تحمیل می‌کنند همگی ریشه در مفاد این وصیتنامه پطرکبیر دارد.

زارعی گفت: جالب است که بدانید دو سفیر بریتانیا در ایران در دو بزنگاه حساس تاریخی نیز در کتابهای خود نام دریای پارس را به کار می‌برند. دنیس‌رایت در سال ۱۳۳۲ در زمان سقوط دولت مصدق در کتاب “ایرانیان در میان بریتانیا” از نام دریای پارس استفاده کرده و همچنین ﺁﻧﺘﻮﻧﯽ ﭘﺎﺭﺳﻮﻧﺰ آخرین سفیر بریتانیا در دوره پهلوی نیز در کتابی با نام “سقوط و غرور” نام دریای پارس را آورده است.

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا ادامه داد: لورد کورزن بریتانیایی که در دوره قاجاریه به ایران سفر کرده بود در کتابی تحت عنوان “ایران قضیه ایران” از نام دریای پارس استفاده می‌کند. ﺁﻟﻔﻮﻧﺴﻮ ﺁلبوﮐﺮﮎ ﺩﺭﯾﺎﺳﺎﻻﺭ ﻣﻌﺮﻭف پرتقالی نیز در هنگام سفر به ایران از نام دریای پارس در نوشته‌های خود استفاده کرده است.

تایید نام خلیج فارس در تمامی اسناد و قوانین حقوقی بین‌الملل

این استاد دانشگاه یکی دیگر از راههای آگاهی از پیشینه تاریخی نام خلیج‌فارس را بررسی اسناد و قوانین حقوقی و بین‌المللی می‌داند و می‌گوید: در پیمان نامه‌هایی که در دوره قاجاریه بین ایران با انگلستان و فرانسه بسته می‌شود مثل قرارداد ﻓﯿﻨﮑﻨﺸﺘﺎﯾﻦ نام دریای پارس را می‌توان به وضوح مشاهده کرد.

وی عنوان کرد: در سال ۱۸۲۰ میلادی و در زمانی که دولت بریتانیا توانست امپراطوری عثمانی را به نوعی کنار بزند برای اینکه بتواند جای پای خود را هرچه بیشتر در حوزه خلیج‌فارس محکم ‌کند با یازده شیخ عرب یک پیمانی می‌بندد که در این پیمان نام دریای پارس آمده است.

زارعی اظهار کرد: در سال ۱۹۶۱ میلادی در پیمان نامه دوباره‌ای که میان انگلستان و عبدالله سالم الصباح شیخ کویت بسته می‌شود و این پیمان نامه به نوعی نیز زیربنای استقلال کویت را در آینده رقم میزند. نام دریای پارس در آن قید شده است.

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا بیان کرد: در سال ۱۹۶۱ میلادی وقتی که سازمان ملل کنفرانسی را در ژنو تحت عنوان یکسان‌سازی نامهای جغرافیایی با حضور ۵۴ کشور جهان برگزار می‌کند کشورهای عربی شرکت کننده در این کنفرانس تنها به اسراییل که می‌خواهد نام خلیج عقبه را تغییر دهد معترض می‌شوند و هیچکدام از بکارگیری نام خلیج‌فارس در این کنفرانس گلایه نمی‌کنند و همگی پارسی بودن نام این خلیج را می‌پذیرند.

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: همچنین در سال ۱۹۷۱ و در زمانی که اختلافات مرزی بین ایران و عراق به نقطه اوج خود رسیده است هر دو‌ کشور از سازمان ملل در رابطه با این نام استعلام می‌گیرند که سازمان ملل در پاسخی که ارائه می‌دهد نام این دریای حاشیه جنوبی ایران را براساس نقشه‌ها، اطلس‌ها، دست‌نوشته‌هایی که در اختیار دارد، دریای پارس اعلام می‌کند که این مسئله هم به خودی خود نشان دهنده آنست که قوانین و اسناد بین‌المللی هم بر پارسی بودن این دریا گواهی می‌دهد.

نام دریای پارس در تمام نقشه‌ها و اطلس‌های جغرافیایی سازمان ملل جلوه‌گری می‌کند.

وی مشاهده نقشه‌ها و اطلس‌های جغرافیایی را نیز یکی دیگر از راههای آشنایی با پیشینه تاریخی نام خلیج‌فارس عنوان می‌کند و توضیح می‌دهد: تمام گیتی شناسان و جغرافیدانان یونانی، رومی و مسلمان عرب و ایرانی در کتابهای تاریخی و جغرافیایی خود که اکنون در سازمان ملل هم نسخه‌هایی از آنها وجود دارد، نقشه‌هایی از چهره و ریخت دریای پارس کشیده‌اند که در این نقشه‌ها نام این دریا با نامهای پارسی مثل خلیج‌فارسی، بحر فارس، مار پرسیکوم، پرسیکوس نامگذاری شده است.

زارعی با بیان اینکه تمامی نقشه‌ها و اطلس‌های جغرافیایی موجود در سازمان ملل نیز بر نام دریای پارس صحه می‌گذارند اظهار کرد: از جمله نقشه‌ها و اطلسهایی که نسبت به بقیه نام پر آوازه‌‌تری دارند و سازمان ملل از آنها به عنوان رفرنس در مسائل جغرافیایی و تاریخی استفاده می‌کند می‌توان به اطلس بطلمیوس در سده دوم میلادی، ﻧﻘﺸﻪ ﺍﺣﻤﺪ ﺭﻓﯿﻖ ﺩﺭ ﺳﺪﻩ ﭼﻬﺎﺭﺩﻫﻢ، ﻧﻘﺸﻪ ﺁﻧﺘﻮﻧﯿﻮ ﻣﺎﺟﯿﻨﯽ ﺩﺭ ﺳﺪﻩ ﺷﺎﻧﺰﺩﻫﻢ ﻭ ﺍﻃﻠﺲ ﺍﻣﺎﻧﻮﺋﻞ ﺑﻮﻭﻥ ﺩﺭ ﺳﺪﻩ ﻫﺠﺪﻫﻢ میلادی اشاره کرد.

انگلیسی‌ها ابداع کننده نام جعلی خلیج‌عربی/دریای احمر همان خلیج‌عربی است

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا یکی دیگر از راههای آگاهی از پیشینه تاریخی نام خلیج‌فارس را از منظر سیاسی دانست و با بیان اینکه بیشترین مشکل در بحث نام خلیج‌فارس از این منظر است توضیح می‌دهد: اگر چه تاریخ، سفرنامه‌ها، قراردادها و اطلسها همگی بر نام خلیج‌فارس یا دریای پارس بودن این دریای کرانه جنوبی ایران مهر تایید می‌زنند ولی از یکصد سال پیش یک نویسنده و مستشار انگلیسی با نام چارلز بیلگریف در کتابی که در رابطه با خلیج‌فارس می‌نویسد برای اولین بار نام جعلی خلیج‌عربی را زیرکانه به کار می‌برد.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: البته در تمامی نوشته‌هایی که از یونانیان، رومیان، اعراب و ایرانیان باقی مانده است نام خلیج‌عربی هم وجود دارد اما با این تفاوت که این خلیج‌عربی که نویسندگان و جغرافیدانان قدیمی گفته‌اند خلیج‌عربی مورد ادعای کشورهای عربی نمی‌باشد یعنی خلیج عربی که هردوت، هکاتوس از آن سخن گفته است و در کتاب العالم من مشرق و المغرب از آن نام برده می‌شود منظور دریای سرخ یا بحراحمر است.

وحشت انگلستان از ملی‌گرایی ایرانی!!

وی تصریح کرد: در واقع این مستشار انگلیسی در حدود یکصد سال پیش در راستای اهداف استعماری حکومت متبوعش با زیرکی هرچه تمامتر یک نام جعلی را علیرغم تمامی اسناد و مدارک بین‌المللی در کنار نام تاریخی خلیج‌فارس علم می‌کند تا بدین وسیله در راستای اهداف سوء دولت انگلستان در منطقه حرکت کند. زیرا انگلستان می‌خواست همانطوری که با کنار زدن عثمانی‌ها توانسته بود تمام مناطق عربی آنها را تحت سیطره خود درآورد می‌خواست ایران را نیز هرچه بیشتر تضعیف کند. چرا که انگلیسی‌ها همیشه از ملی‌گرایی ایرانی وحشت و هراس داشته‌اند. پس با عوض کردن این نام که به نوعی شناسه ملی ایرانیان در درازای تاریخ بوده است سعی کردند که قدرت کشورهای عربی منطقه را که به نوعی دست نشانده خودشان بودند تقویت کنند. بنابراین مشاهده می‌شود که از آن زمان این نام جعلی به آرامی وارد ادبیات و ‌گفتمان غیر رسمی دنیا می‌کنند

زارعی جمال عبدالناصر را اولین کسی دانست که به نام جعلی خلیج عربی دامن می‌زند و افزود: در زمان جنگ بین اعراب و اسرائیل ایران یک روش میانه را در پیش می‌گیرد. اما وقتی که اعراب فروش نفت را تحریم می‌کنند و محمدرضاشاه پهلوی همچنان به فروش نفت ادامه می‌دهد جمال عبدالناصر که آن زمان رهبری ناسیونالیسم عرب را نیز برعهده داشت از روی لجاجت با ایران نام جعلی خلیج‌عربی را به کار می‌برد.

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا ادامه داد: البته اگر چه عبدالناصر از این نام استفاده می‌کند ولی باز نامی غیر رسمی به حساب می‌آمد. زیرا محکم بودن اسناد و مدارک تاریخی و وجود یک نگاه باستان گرایانه و ملی در ایران آن زمان و همچنین ارتباط نزدیک دولت وقت ایران با اروپائیان باعث شد که تیر عبدالناصر به سنگ بخورد و این نام چندان فربه نشود اما پس از انقلاب به علت خود مقوله انقلاب و اینکه دولت موقت نیز هنوز جا نیوفتاده بود و همچنین وقوع جنگ تحمیلی، کشورهای عربی با لابی‌هایی که داشتند و پول فراوانی که در این مسیر خرج کردند این نام جعلی را کم کم جا می‌اندازند.

قدمت تمامی کشورهای حوزه خلیج‌فارس زیر صد سال است؛ ایران کهن‌ترین کشور این منطقه است

این استاد دانشگاه عنوان کرد: روز ملی خلیج‌فارس در واقع روزی است برای رویارویی فرهنگی با کشورکهای عربی حوزه خلیج‌فارس، که می‌خواهند با تلاشهای اهریمنی خود نام تاریخی این دریای همیشه ایرانی را با جعلیات ساختگی آلوده کنند.

وی افزود: البته نام خود این کشورکهای عربی حوزه خلیج‌فارس نیز دلیلی بر پارسی بودن این دریای جنوبی ایران است زیرا عراق کنونی که بعد از مصر و در زمان صدام حسین به نوعی تبدیل به نماد ناسیونالیسم عرب شده بود و صدام نیز خود را رهبر قادسیه معرفی می‌کرد در حقیقت کشوری با سابقه تقریبا ۷۰ ساله است.

زارعی ادامه داد: عراق سال ۱۹۳۲ میلادی تبدیل به کشوری مستقل شد و تا پیش از این کشوری در سطح جهان به عنوان یک واحد مستقل سیاسی نبوده است. کویت نیز سال ۱۹۶۷ م به وجود آمده است. بحرین هم که زمانی متعلق به ایران بوده است. قطر و امارات متحده عربی هم که در سال ۱۹۷۳ م به وجود آمدند. به عبارت دیگر سابقه تاریخی هیچکدام از این کشورهای نامبرده حتی به یکصد ساله‌ هم نمی‌رسد که این مسئله به خودی خود یعنی ایران تنها کشور کهن حوزه خلیج‌فارس است و در طول تاریخ رهبری و سیادت بر آن بر‌عهده داشته است.

کشورهای حوزه خلیج‌فارس با هوچی‌گری، لابی‌گری و دروغ پردازی درصدد تحریف تاریخ و نیز پیشینه‌سازی برای خود هستند

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا گفت: از آنجایی که تمامی کشورهای حوزه خلیج‌فارس به غیر از عربستان عمر تاریخی آنها به یک سده هم نمی‌رسد و فاقد پشتوانه‌های فرهنگی و تاریخی هستند لذا خبیثانه تلاش می‌کنند که با وارونه کردن تاریخ، هوچیگری، لابی سازی با قدرتهای جهانی و همچنین دروغ پردازی برای خود یک نوع پیشینه تاریخی و تمدنی دست و پا کنند کاری که هم‌اکنون پانعربیسم در خوزستان نیز مشغول به انجام آن است.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: یک جمله‌ای از ابوالفضل بیهقی وجود دارد که می‌گوید «تاریخ به راه راست رود که روا نیست تغییر و تحریف در آن» به زبان ساده‌تر این جمله به معنای آنست که به هیچ عنوان نمی‌توان تاریخ را مورد تحریف قرار داد زیرا مگر می‌شود گفت که تاریخ نویسان بزرگ جهان مانند هرودوت، ﮐﺘﺰﯾﺎﺱ، گزنفون، ابن حوقل اشتباه می‌کنند.؟

دست‌درازیهای جدید قطر و امارات به میراث تاریخی و فرهنگی ایران زمین!!!

وی همچنین اضافه می‌کند: البته از آنجایی که به قول مصدق که در کتاب خاطرات و‌ تألمات خود گفته بود که «حافظه تاریخی ایرانیان پاک است» مسلم است که هم‌اکنون کشوری مانند امارات با آن سابقه تاریخی چند سال و اندی کوشش میکند که بادگیر‌های یزد و کرمان را که میراثی از گذشته کهن معماری ایرانی است و ۲۰۰ سال پیش اهالی بستک کرمان آن را به دبی برده بودند اکنون به نام خود ثبت جهانی کند و یا کشورکی چون قطر در پی ثبت جهانی بازی چوگان ایرانیان باشد.

زارعی در ادامه نیز نسبت به حرکتهای خزنده و مشکوک کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس برای مخدوش کردن هرچه بیشتر نام خلیج‌فارس هشدار می‌دهد و می‌گوید: در حال حاضر این کشورها درصدد هستند که آرام آرام با خرج کردن پول‌های گزاف و‌ نیز با لابی‌های سیاسی مختلف نام جعلی خلیج‌عربی را در ابتدا برای افکار داخلی خود و تا حدی هم اروپاییان جا اندازی کنند و سپس در گام های بعدی با ورود به یکسری پروسه‌های خاص به این نام جعلی رسمیت جهانی بدهند همان کاری که امروزه در خوزستان نیز در حال انجام است مخصوصا در سه تا چهار سال اخیر. یعنی عده‌ای با وارونه‌سازی تاریخ و دروغ‌پردازی و همچنین پیشینه‌سازی برآنند که یکسری از اهداف اهریمنی خود را در آینده جامعه عمل بپوشاند.

رئیس کار گروه تاریخ انجمن تاریانا یادآوری کرد: بی‌گمان خرمشهر، آبادان و‌ شهرهای دیگر خوزستان در گذر روزگار نامهای بیشماری داشته‌اند و امروزه تاکید محض بر نامهایی خاص!! بدون در نظر گرفتن نامهای رسمی این شهرها، در واقع کاری به غایت خطا و اشتباه می‌باشد زیرا ما اگر بخواهیم برای نامیدن این شهرها فقط به گذشته‌ نگاه کنیم بالطبع باید همه نامهای گذشته را نیز پیش روی خود قرار بدهیم. پس چه بهتر که نامهای کنونی و رسمی این شهرها را پاس بداریم تا دشمنان تمامیت ارضی این سرزمین را هرچه بیشتر در رسیدن به اهداف شومشان نا امید‌تر کنیم.

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا در پایان گفت: بنابراین می‌طلبد که همه ایرانیان برای مبارزه با ستیزه‌جویی‌های اهریمنی که چه در جهان و چه در خوزستان با فرهنگ و تمدن ایرانی می‌شود یکدل و یکصدا شده و در جهت آموزش فرهنگ و تمدن این آب و خاک و انتقال آن به نسلهای آینده تلاش و کوشش بیشتری داشته باشند.