واکاوی پیشینه تاریخی سه شهر بندری خوزستان به مناسبت روز ملی خلیج فارس
احمدرضارستمی: به گزارش خورنا در اولین نشست تخصصی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان در سال ۹۸ که به مناسبت روز ملی خلیجفارس در اهواز برگزار شد پیشینه نام این دریای بزرگ به همراه گذشته سه بندر خوزستانی آن آبادان، خرمشهر و هندیجان در طول تاریخ مورد واکاوی و بررسی واقع شد.
در بخش ابتدایی این نشست سجاد پاکگهر کارشناس ارشد مرمت آثار باستانی و رئیس اداره میراث فرهنگی خرمشهر که برای مدتی نیز عهدهدار ریاست این اداره در آبادان بوده است اظهار کرد: آبادان، خرمشهر و در کل منطقه آزاد اروند هر کدام دارای یک گذشته تاریخی جالب توجهی هستند که متاسفانه این گذشتههای تاریخی به دلایل مختلف از جمله برجستگی بحث نفت و صنعت در این شهرها کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
آبادان در پارسی میانه به معنای ﺁﺑﺎﺩ، ﺑﺎﺻﻔﺎ، ﺑﺎﺭﻭﻧﻖ ﻭ ﺿﺪ ﻭﯾﺮانی است/ خاراکس و مَسنه نامهای منطقه آبادان در دوره هخامنشیان
وی عنوان کرد: در تجزیه و تحلیل ریشه آبادان ما به یک کلمه پهلوی با نام اوپاتان برخورد میکنیم که این کلمه به معنای محلی برای پاسداری و نگهبانی از آب است.
پاک گهر در مورد اسامی مختلف آبادان در طول تاریخ گفت: بطلمیوس پدر جغرافیای یونان نامهای آرپفانا و آپفادانا را برای آبادان به کار برده است کما اینکه ﺍستماﺭﮐﯿﺎﻧﻮﺱ ﺟﻐﺮﺍﻓﯽﺩﺍنان ﺳﺪﻩٔ چهارم ﻣﯿﻼﺩﯼ ﻧﯿﺰ در آثار خود از ﺁبادان ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺁﭘﻔﺎﺩﺍﻧﺎ نام برده است.
رئیس اداره میراث فرهنگی خرمشهر با بیان اینکه واژه آبادان در پارسی میانه به معنای ﺁﺑﺎﺩ، ﺑﺎﺻﻔﺎ، ﺑﺎﺭﻭﻧﻖ ﻭ ﺿﺪ ﻭﯾﺮانی است اظهار کرد: آبادان در دوره هخامنشی نیز دارای سوابق تاریخی است بطوریکه ما در نوشتههایی که از این دوره باقی مانده است واژههای خاراکس و مَسنه را مشاهده کنیم که این واژهها در واقع نامهای شهر آبادان در دوره هخامنشی میباشند.
ریشه اصلی نام آبادان واژه اُوپاتان به معنای محلی برای نگهبانی و پاسداری از آب است
وی در مورد نام آبادان در دوره ساسانیان گفت: ﺍﺭﺩﺷﯿﺮ بابکان ﺍولین پادشاه ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ پس از اینکه بر خوزستان استیلاء پیدا کرد نام این ﺷﻬﺮ بندری خوزستان را ﺑﻬﻤﻦ ﺍﺭﺩﺷﯿﺮ یا ﺑﻬﻤﻨﺸﯿﺮ گذاشت و این نام همچنان بر روی یکی از رودخانههای آبادان به نام بهمنشیر به یادگار از آن دوران وجود دارد.
پاکگهر افزود: البته در دورههای بعدی و به ویژه در منابع تاریخی مربوط به قرون وسطی تا ابتدای قرن ۱۳ نیز برای نامیدن این شهر بندری خوزستان واژه عبادان هم به کار رفته است که این واژه عربی بوده و از نام فردی تحت عنوان عِبّاد به معنای پرستشگر اشتقاق یافته است ولی در کل آنچه که به عنوان ریشه اصلی نام این شهر از آن نامبرده میشود اوپاتان است که نامی برگرفته از دو واژه او + پاتان است که اولی به معنای آب و دومی از ریشه نگهبانی است که در مجموع واژه اُوپاتان را میسازند که به معنای محل پاسداری و نگهبانی از آب است.
رئیس پیشین اداره میراث فرهنگی آبادان عنوان کرد: سرانجام پس از فراز و نشیبهای بسیاری که در طول تاریخ برای نام آبادان وجود داشته است در سال ۱۳۱۴ ه.ش به پیشنهاد فرهنگستان زبان فارسی و با تصویب هیأت دولت نام آبادان برای این بندر خوزستانی خلیجفارس برگزیده شد.
وی با بیان اینکه نام آبادان در کتیبههای تاریخی بسیاری نیز آورده شده است اظهار کرد: ﯾﺎﻗﻮﺕ ﺣﻤﻮﯼ ﺟﻐﺮﺍﻓﯽﺩﺍﻥ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﺦﻧﻮﯾﺲ ﻋﺮﺏﺯﺑﺎﻥِ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽﺍﻻﺻﻞ ﻗﺮﻥ ﺷﺸﻢ ﻭ ﻫﻔﺘﻢ ﻗﻤﺮﯼدر آثار خود از جزیره آبادان به نام میان رود نام برده است و ناصر خسرو قبادیانی در سال ۴۳۸ ه.ق آبادان را دیده و توصیفاتی از این شهر در سفرنامه خود به رشته تحریر درآورده است.
ناژیتو و آگنیس نامهای خرمشهر در دوره ایلامی و هخامنشی
پاکگهر ادامه داد: همچنین ابن بطوطه جهانگرد و سفرنامهنویس معروف مراکشی در قرن هشتم قمری نیز در سفر به آبادان آن را به صورت قریهای بزرگ و دشتی صاف و شورهزار معرفی میکند و در قرون اخیر نیز از آبادان به عنوان جزیره الخضر هم یاد شده است.
وی ضمن بیان این مطلب که آبادان در دوره عباسیان از حالت دهکده خارج و به شهر کوچکی تبدیل گردید عنوان داشت: همواره در طول تاریخ بین دو کشور ایران و عثمانی نوعی ستیز و نزاع بر سر تصرف جزیره آبادان وجود داشته است که بالاخره در سال ۱۲۵۳ ه.ق این جزیره باردیگر به صورت رسمی تحت حاکمیت ایران قرار گرفت.
پاکگهر در بخش دیگری از سخنان خود به پیشینه تاریخی نامهای خرمشهر در طول تاریخ پرداخت و گفت: همانطور که در متون تاریخی آمده است ایلامیان نخستین کسانی بودند که در پنجهزار سال پیش از میلاد مسیح در محلی که کارون به خلیجفارس میریزد، شهری را به نام “ناژیتو” برای محافظت از دروازههای ورودی رودخانه کارون بنا نهادند و هخامنشیان نیز پس از آنها در محل دلتای کارون، اقدام به ساخت یک آبادی دیگر تحت عنوان آگنیس کردند.
استرآباد اردشیر، پیان و بارما نامهای خرمشهر در دوره ساسانی
رئیس اداره میراث فرهنگی خرمشهر در ادامه با بیان اینکه آثار تمدنهای ناژیتو و آگنیس تا سده چهارم هجری قمری همچنان وجود داشته است اظهار کرد: نام شهر خرمشهر در دوره ساسانیان در پیش از اسلام استرآباد اردشیر، پیان و بارما بوده است که به گفته ابوزید بلخی ﺟﻐﺮﺍﻓﯽﺩﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ بعدها نام بارما در سده اول هجری قمری توسط خلیفه دوم به نام دیگری تحت عنوان “بیان” تبدیل میشود که این نام نیز بعدها به محرزه یا مهرزه تغییر مییابد.
وی عنوان کرد: شهر کوچک بیان یا مهرزه برای سالیان دراز نه تنها بندرگاه کشتیهای بازرگانی بوده بلکه محلی برای داد و ستاد کالاهایی به شمار میرفت که از شمال خوزستان و دیگر نقاط کشور برای صادرات به این محل آورده میشد.
پاکگهر در پایان گفت: بعدها نام مهرزه یا محرزه به محمره تغییر پیدا میکند این نام یک واژه عربی است که برای آن معانی مختلفی را ذکر کردهاند. سرانجام نام محمره نیز در سال ۱۹۳۷ م یا ۱۳۰۶ ش با تصویب هیآت دولت وقت به صورت رسمی به خرمشهر تغییر نام پیدا میکند.
قدمت بندر مهروبان هندیجان مربوط به دوره ساسانیان است
در ادامه این نشست ﺍﮐﺮﻡ ﻧﺪﯾﻤﯽ ﭘﻮﺭ، ﺭﺋﯿﺲ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﯿﺮﺍﺙ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻫﻨﺪﯾﺠﺎﻥ عنوان کرد: بندر مهروبان یکی از قدیمیترین بنادر تاریخی ایران در حاشیه خلیجفارس است که این بندر در نزدیکی هندیجان و در حاشیه روستای امامزاده عبدالله قرار دارد.
وی با بیان اینکه بندر مهروبان هندیجان جزئی از شبکه تجاری عهد باستان ایران بوده است اظهار کرد: بندر مهروبان در سال ۱۳۸۷ مورد کاوش لایه نگاری جهت تعیین قدمت قرار گرفت و در این لایهنگاریها مشخص شد که قدمت این بندر مربوط به اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی است.
ندیمیپور دو بندر مهروبان هندیجان و سیراف بوشهر را از جمله بنادر مهم دوران باستان خلیجفارس معرفی کرد و افزود: برخلاف بندر سیراف که آثاری از دوره ایلام در آن به دست آمده است آثار کشف شده در بندر مهروبان قدمت کمتری داشته و همانطور که عنوان شد بیشتر مربوط به دوره ساسانیان میباشند.
رئیس اداره میراث فرهنگی هندیجان با بیان اینکه در عهد باستان بندر صُحار دریای عمان ارتباطات گسترده تجاری با دو بندر سیراف و بندر مهروبان در خلیجفارس داشته است تصریح کرد: به واسطه کاوشهای باستانی جدیدی که در محل بندر باستانی مهروبان صورت گرفته است ما توانستیم یکسری آثار سفالی را بدست بیاوریم که همگی نشان دهنده آن هستند که بندر مهروبان هندیجان نه تنها با بندر صحار در عمان بلکه با دیگر کشورهای حوزه خلیجفارس مثل کویت، امارات و غیره نیز دارای ارتباطات تجاری گسترده بوده است.
درخشش نام خلیجفارس در اسناد تاریخی مربوط به بندر مهروبان
وی در ادامه به موقعیت جغرافیایی شهر تاریخی ارجان که در قسمت شمالی بندر مهروبان قرار داشته است اشاره کرد و بیان داشت: به گفته بسیاری از سیاحان و تاریخ نویسان قدیمی بندر مهروبان در زمان رونق خود نقش یک بارانداز را برای شهر ارجان داشته است بطوریکه این شهر دارای ارتباطات تجاری زیادی با بندر مهروبان بوده است که این مسئله باعث گردید که شهر تاریخی ارجان نیز همانند بندر مهروبان یک دوره رونق اقتصادی بالا را در اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی طی کند.
ندیمیپور در مورد محل اصلی بندر باستانی مهروبان گفت: برطبق نوشتههای دو پژوهشگر و نویسنده معاصر هانس گابه و احمد اقتداری محل اصلی بندر مهروبان در شمال دیلم و کنار امامزاده عبدالله است. البته گی ﻟﺴﺘﺮﻧﺞ محقق انگلیسی دوره ناصرالدین شاه نیز محل اصلی این بندر را در مرز غربی فارس در کنار رودخانه زهره معرفی می کند.
رئیس اداره میراث فرهنگی هندیجان ادامه داد: استخری جغرافیدان قرن چهارم هجری نیز در کتاب خود میگوید «پس از ورود رودخانه دجله به خلیجفارس در کناره دریا به بندر مهروبان میرسیم و مهروبان شهری کوچک و به غایت معمور است و آن فرضه ارجان است». مسعودی در مروجالذهب اشاره میکند که دریای پارس تا حدود آبادان و ابله گسترده شده تا به بصره میرسد. جیحانی در کتاب اشکالالعالم بندر مهروبان را از بنادر کناری دریای فارس یاد میکند و مینویسد که «مهروبان شهری است خُرد و آبادان که بر فرضه ارجان است».
وی در ادامه نتیجهگیری میکند: چیزی که در تمام مطالب این جغرافیدانان و تاریخ نویسان قدیم در مورد مهروبان بسیار قابل مشاهده است اینست که این بندر در کنار دریای پارس قرار دارد نه خلیجی که امروزه برخی بدون توجه به این مستندات تاریخی آن را خلیج عربی عنوان می کنند.
تهدید محوطه باستانی بندر مهروبان به دلیل ساخت یک پاسگاه مرزی/ “ریشهر” یا “ریواردشیر” شهری باستانی در اطراف هندیجان
ندیمیپور بیان کرد: بندر مهروبان در دوره ساسانیان ظهور کرده و تا قرون هفتم و هشتم هجری قمری نیز همچنان رونق اقتصادی و تجاری داشته است ولی بعد از این سالها به دلیل تخریباتی که در این بندر باستانی به وجود میآید این شهر باستانی رو به ویرانی مینهد بطوریکه ما امروزه بجز بقایایی از معماری آن و نیز قطعات سفالی یافت شده مربوط به آن دوران، چیزی از این بندر مشاهده نمیکنیم.
رئیس میراث فرهنگی هندیجان در ادامه به خطراتی که امروزه محوطه باستانی بندر مهروبان را تهدید میکند اشاره کرد و گفت: متاسفانه در حال حاضر ساخت یک پاسگاه مرزی در محوطه باستانی بندر مهروبان از جمله آسیبهای بالقوهای است که میتواند در آیندهای نه چندان دور این محوطه باستانی را با تهدیدات جدی رو به رو کند.
وی عنوان کرد: ری شهر یا ریواردشیر نام یکی دیگر از شهرهای باستانی اطراف هندیجان است که در زمان خود دارای جایگاه ویژه اقتصادی و تجاری بوده است. این شهر باستانی هنوز محل دقیق آن به درستی مشخص نیست ولی براساس برخی اسناد و مدارک تاریخی میتوان محل آن را در فاصله بین مهروبان و ارجان حدس زد.
ندیمیپور در ادامه به برخی اسناد و مدارک تاریخی در مورد شهر باستانی “ری شهر” اشاره میکند و میگوید: ابن بلخی در فارس نامه قدیم مینویسد «ری شهر سرحد است میان ارجان و خوزستان، و رودخانه تاب ( زهره) ری شهر را آب دهد.» در نقشههای پرتقالی در قرن ۱۶ و ۱۷ م “ری شهر” به عنوان بزرگترین بندر تجاری ایران در ساحل خلیجفارس معرفی شده است. موسی خورنی در کتاب جغرافیای قدیم خود عنوان میکند که بهترین مرواریدهای خلیجفارس به “ری شهر” آورده میشد. مستوفی نیز محصول ری شهر را کتان و خرما معرفی میکند. کتان مهمترین محصول تجاری این شهر باستانی بوده که در حوزه بنادر زنجیرهای موجود در آنزمان از دریای سرخ تا خلیج فارس و دریای هند و چین مورد داد و ستد قرار میگرفت.
قدمت شهر جدید هندیجان مربوط به دوره قاجاریه است
رئیس اداره میراث فرهنگی هندیجان بیان کرد: اگر چه بندر مهروبان بعدها به مرور زمان ارزش تجاری خود را از دست میدهد و به کل محو و نابود میشود ولی منطقه هندیجان همچنان ارزش تجاری خود را طول تاریخ حفظ میکند بطوریکه در حال حاضر شهر کنونی هندیجان از لحاظ اقتصادی و تجاری دارای ارزش بالایی در ایران و خلیجفارس است به نحوی که این شهر هم اکنون با داشتن بندر سجافی و اسکله بحرکان دارای نقش موثر و به سزایی در حوزه تجارت دریایی است.
وی پیشینه شهر کنونی هندیجان را مربوط به دوره قاجاریه دانست و توضیح داد: برطبق قدیمیترین آثار و بناهای موجود و همچنین نقل افراد محلی و قدیمی که در حال حاضر در این شهر سکونت دارند میتوان گفت که بنای شهر جدید هندیجان مربوط به اواخر دوره قاجاریه است.
ندیمیپور اضافه کرد: البته با توجه به کاهگلی بودن خانههای قدیمی این شهر، این احتمال نیز وجود دارد که در محل شهر کنونی هندیجان بناها و ساختمانهای قدیمیتری هم وجود داشته است، بناها و ساختمانهایی که در اثر گذشت زمان به دلیل کاهگلی بودن سریعا از بین رفته و اکنون چیزی از آنها باقی نمانده است
وی در مورد ریشه لغوی نام شهر هندیجان گفت: هندیجان مرکب از دو واژه هند و “جان یا گان” است که پسوند مکان میباشد. هند یک واژه سانسکریت است که از زبان هندی وارد زبان فارسی شده است و استفاده از پسوند “گان یا جان” در برخی از شهرهای باستانی ایران مثل ارجان نیز مبسوط به سابقه است.
واژه هندیجان به معنای شهری میان آبها است
ندیمیپور یادآوری کرد: ارجان در پیش از اسلام آریاگان نام داشته و هندیجان هم هندیگان. ولی پس از ورود اسلام به ایران و از آنجایی که اعراب فاقد حرف “گ” در دستور زبان خود هستند این تغییرات تلفظی در مورد نامهای این دو شهر ایرانی به وجود آمد.
رئیس اداره میراث فرهنگی هندیجان در پایان عنوان کرد: واژه هندیجان به معنای شهری میان آبها است. زیرا این شهر در نزدیکی دریا و رودخانه زهره قرار دارد. هندیجان توسط رودخانه زهره که از وسط آن عبور میکند به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم میشود. این رودخانه از ارتفاعات اردکان فارس سرچشمه میگیرد و پس از گذشتن از گچساران، بهبهان و هندیجان در محل بندر سجافی به خلیجفارس میریزد.
در بخش پایانی این نشست نیز اسدالله اسدی نویسنده، شاعر و چکامه سرای خوزستانی و صاحب آثار و تألیفات فراوان به نظم و نثر فارسی به مناسبت روز ملی خلیجفارس، اشعار و چکامههایی به شرح زیر قرائت کرد:
خلیجفارسام، ترکیبی بخشناپذیر، شاخاب دیرسال ایرانزمین
خلیجفارس ام، ترکیبی بخش ناپذیر، شاخاب دیرسال ایرانزمین، نامی آشنا به گوش تاریخ جهان و جهانیان، با امواجی پرخروش که با هر خیزشم، تن هر ایرانی را در درازنای تاریخ با مویرگ هایش، که اندام پر وسعتم، به وصل عشق در آن پیوند یافته به جنبش وخیزشی بیدریغ وا داشته است.
آبی بسان خون در پیکر بلند بالای ایرانزمین به رگ های غیرت و جان فدایی تا قطره ای از ژرفا و پهنه ام کم نشود و نمی شود هرگز.
این سخن راستین تاریخ را می توان از گلوی هر زن ومرد ایرانی به فریادی رسا، تا اوج کهکشان ها شنید . گوش نسپردنِ یاوه گویان به این فریاد سترگ و دراز دامان ، تاوانش ، غلتیدنِ در خونابه های بر آماسیده آنان بر کرانه های خلیج همیشه فارس خواهد بود.
و این تهدیدی شعارگونه نیست، واقعیتی خواهد بود از عشق و جانسپاری ملت بزرگ ایرانزمین در پاسداشت و نگهداری از فرهنگ و تاریخ و این خاکِ پر گهر.
اینجاست که سخن ارزشمند فردوسی بزرگ، فریاد یکپارچگی ایرانِ سپند را، از گلوی راستین و ملی ایرانیان بر می آورد و با جان ودل، عاشقانه میگوید:
چو ایران نباشد تن من مباد
برین بوم وبر زنده یک تن مباد
خلیج همیشه فارس شعر ۱
من خلیجِ فارسم ای بچه ها
جزوِ خاکِ پارسم ای بچه ها
پرشیا، یا خاکِ ایرانِ بزرگ
مهدِ شیران وُ دلیرانِ سترگ
خانه ی تاریخ باشد سینه ام
آسمـان ِنـیـلگــون، آیینه ام
کـودکِ ایرانی وُ شیرین زبان
من خلیجِ فارس بودم هرزمان
هر زمان با هر زبان این بود نام
حجتی بر یاوه گـو کردم تمام
زاد روزِ دام وُ آنسو دست باد
کودکِ همسایه را دارم به یاد
ادعایِ پهنه ام دارد عجب!
عاق والد ناشناسِ یک وجب
گر بخیزد موج ِ من در خاک ِ او
دفن می گردد سرِ ِ نمناکِ او
خلیج همیشه فارس شعر ۲
اگر مـوج خیـزان بر آیم ز جای
نه کشتی بمانم نه یک ژاژ خای
همینست نـامِ مـن از دیــر باز
که خاریست بر دیده ی جعل ساز
چو همسایه ای حرمتت پاس دار
و گــر نـه شوم، آتش انــدر کـنـار
ز گفـتـارِ، بـیـهـوده پـرهـیـز کـن
دو گوشت به آوای ِ مـن تـیـز کن
زبانِ دگـرگـونـه چون، برکشی
نبینی تو یک روز رنگِ خوشی
نه آبی ببینی نه خشکی نه خاک
زبان، چون بیابان شود چاک چاک
مـرا، سیـنـه از گـردشِ روزگـار
پُرست از کـران تا کـران یادگـار
تو ای کودکِ شیر ناخورده، سیر
چـه دانی؟ ز تاریخِ ایـــرانِ پـیــر
هر آنکس که نامم دگرگونه داشت
نشانِ رهِ مــرگ بـر خود گذاشت.