ماهیانی که چوب پنبه بلعیده اند
نوشتاری بقلم دکتر فاضل خمیسی (فعال سیاسی، اجتماعی و فرهنگی)
ماهی ای که خواسته یا ناخواسته، چوب پنبه ای را قورت دهد، محکوم به زندگی در سطح دریاست، این ماهی اگر بالاترین تلاشها را نیز بکند، نمیتواند به عمق برود، زیرا در درونش تکه ای قرا گرفته که او را به سطح می راند.
ماهیان اینچنینی دیگر نمیتوانند توصیف گر منصفی برای دریا و اقیانوس باشند زیرا ویژگی اصلی دریا و اقیانوس ها نه در ظاهر بلکه در عمق آنها مستتر است.
کسانی که از اندیشه های اسفنجی و بدون ادراک برخوردارند هیچوقت نمی توانند به درکی عمیق از ریشه های مشکلات اجتماعی و فرهنگی برسند.
زوال و خرابی بسیاری از تمدنها و حکومت ها نیز ناشی از آنست که برخی مسوولین و کارگزاران آن مثل آن ماهی ای که چوب پنبه قورت داده از عمق و دهلیزهای اجتماع غافل شده اند، چوب پنبه های انسانی، که در قالب بی لیاقتی، فساد اقتصادی، رانتینر سیاسی و غیره خویش را به حلقه های تصمیم سازی و تصمیم گیری تحمیل میکنند باعث میشوند که واقعیت های اجتماعی در زیر خروارها خبرهای دورغین پنهان و خفی باقی بماند، وقتی سلاطین سکه و قیر و… با ظاهر دینی و موجه بعنوان یک متجاوز به حقوق مردم محاکمه میشوند و زندگی اشرافیگری و غذا خوردن با قاشق های طلا برای کمتر از یک درصد جامعه امری عادی تلقی و زباله گردی خانوادگی و تکدی گری دختران، وجدانها را آزرده نمیکند، باید از چوب پنبه های مانده بر سطح دریا ترسید، شاید به یقین میتوان گفت که جامعه ناامن جامعه ایست که در آن خطر مجریان خود شیفته و ظاهر ساز از کیف قاپ ها و عربده کش ها بیشتر است زیرا دومی حاصل نازک اندیشی و منفعت طلبی اولیست…
برای نجات اجتماعی و درمان معضلات پیشرو بهترین روش، شناسایی و افشای افرادی است که چوب پنبه های منافع گرایانه شخصی را قورت داده و در هنگامه های فضای اجتماع جولان میدهند. طبیعی است، دیر یا زود به مدد تکنولوژی و چرخش شفاف گونه اطلاعات، چوب پنبه های اسکن شده و صاحبان آنها در معرض تماشا و قضاوت عموم قرار خواهند گرفت.