آشیخ محسن، به خاطر انقلاب و مردم سکوت کنید
خورنا | رضا اسدالهی :
در روزهای اخیر سخنرانی عجیبی در فضای مجازی منتشر شد که نشان می داد، آیت الله محسن حیدری عضو خوزستانی مجلس خبرگان در سخنانی ، گفته است قومیت عرب با بیش از ۵۰ درصد جمعیت در استان خوزستان تنها ۵ درصد مناصب استانی را در اختیار دارد. این سخنان به صورت وسیع در رسانه های قوم گرای خوزستان و برون مرزی منتشر شد.
محسن حیدری که در سالهای اخیر خود را در قالب یک فعال سیاسی -قومی و بومی گرا نشان داده و کمتر از ظرفیت های جایگاه فقاهت و نمایندگی خبرگان استفاده کرده، در حالی این سخنان را بر زبان می راند که ۳ نماینده از ۶ نماینده مجلس خبرگان که مهمترین رکن این نظام را انتخاب می کنند از قوم پر افتخار عرب هستند.
همچنین دبیر شورای عالی امنیت ملی که مهمترین رکن امنیتی این نظام است و از ۱۸ نماینده خوزستان ۹ نماینده عرب هستند، از چهار معاون استاندار ۲ نفر و بسیار از فرمانداران نیز از قوم عربی هستند که در جنگ تحمیلی مانند دیگر اقوام، سپر بزرگی شدند تا دشمنان قسم خورده این خاک، حتی به اندازه گردی نتوانند از آن برکنند. ناگفته پیداست شهیدانی چون علی هاشمی، سردار هور و شهید شمخانی و دیگر شهدای جاودان نام عرب، از تفکر کنونی حضرت آیت الله که به دنبال انتصاب قومیتی است هفته ها و روزها و سالها دور بودند.
زمانی که صدام حسین با ارتش تا دندان مسلح خود به ایران اسلامی حمله کرد، سرداران بی بدیل جنگ چون عباس دوران شیرازی، همت اصفهانی، باکری آذری، نگفتند ما بومی خوزستان نیستیم و باید خوزستان نابود شود. در ذره ذره خاک خوزستان، همان اندازه که عرق جبین کارگر عرب، لر، بهبهانی، ماهشهری، دزفولی، شوشتری و … است به همان اندازه خون شهیدان اصفهانی و تبریزی و مشهدی و شیرازی و … است تا یک وجب از این خاک جدا نشود.
آیت الله حیدری هم چنین گویا نظام سیاسی ایران را با کشورهای توسعه نیافته ای چون لبنان و عراق که به هر قومیت و مذهبی درصد از مناصب را اعطا می کنند یکی می داند. کلید واژه این جریان واپس گرایانه «بومی گرایی» است. نمایندگان آنها با اعمال کارهای سطحی مثل داد و فریاد زدن بر سر وزرا و روسای سازمان ها در استان خوزستان نهایتا تلاش خود را برای مدیرکلی و یا مدیریت اداره یک جریان خاص و یک تفکر نامطلوب می کنند. در حالی که در تمام دنیا از «توان مدیریتی» و شیوه های مدیریتی افراد باتدبیر استفاده می کنند، آیت الله حیدری و جریان منتسب به وی می کوشند تمام مناصب مدیریتی استان را به دست بومی هایی (نه فقط قوم عرب) دهند که بسیاری از آنها الفبای مدیریتی نمی دانند.
به پیشینه ماجرا بر می گردیم: محسن حیدری ابتدا سردسته تروریست های حادثه اهواز را یک فرد لر نامید. سپس با توجه به شواهد متقن و غیرقابل انکار مجبور شد از مواضع خود کوتاه بیاید. وی در سخنان جدید خود در حال جا انداختن «احساس تبعیض» در میان مردم عرب خوزستان است. کیست که نداند همه جای خوزستان، اعم از خاک بختیاری و بهمئی و عرب و اندیمشکی و بهبهانی و .. مورد بی مهری مسئولینی قرار گرفته که فرسنگ ها از این گفته امام امت دورند که : مردم، ولی نعمتان این انقلاب اند.
اکنون چگونه این سخنان دشمن شادکن و بعضا کذب از گلوی کسی بیرون می آید که لباس مقدس روحانیت را بر تن دارد و نماد شیعه جعفری را؟ آیا باید به واکاوی جریان های تجزیه طلب اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ در خوزستان و دستگیری برخی فعالین تجزیه طلب در شهر شوش بپردازیم یا به خاطر انقلاب و مردم، دندان بر جگر بگذاریم؟
اکنون سخن بی پرده با آیت الله آشیخ محسن حیدری این است که شخص شما در جایگاهی قرار دارید که می توانید رهبر انقلاب را تعیین کنید و بر سازوکارهای این انتخاب، نظارت کنید. هم چنین دیگر روحانیون عرب خوزستان که در مجلس خبرگان عضو هستند هم دارای این جایگاه هستند و هم شان آن را می دانند. چه شده است که شما به جای انجام امور مربوط به خود، سخنانی بر زبان می رانید که در کسری از ثانیه در رسانه های تجزیه طلب بازتاب داده می شود. آیا هنگام گفتن این سخنان تصویری از خیل عظیم شهدای عرب چون هاشمی و شمخانی و … را در پس ذهن خود داشته اید ؟
آشیخ، بیایید به خاطر خدا و انقلاب و رهبری و مردم، بالاخص مردم عرب خوزستان کاری نکنیم که در بازی تفرقه انگیز دشمنان بیفتیم و اگر هم کاستی هست(که هست) با وحدت و یکدلی در رفع آن بکوشیم.